eitaa logo
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
513 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
86 فایل
"﷽" رفیق‌من،آرزو‌نڪـن‌شھید‌بشۍ؛ آرزوڪن، مثل‌شھـدا‌زندگۍڪنۍ♡:) ڪانال‌ِدیگمون: #نحوه‌آشنایےوعنایاٺ‌شھید @shahidhadi_61 تبادل: @shahidhadi_tb1 ڪُپے‌ڪردۍ‌دعاۍ‌فرج‌بخون 🕊 مطالب‌‌رگباری‌ڪپے‌نشه‌دوست‌عزیز🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
📜|چندخط از یک زندگی مهم <ازتبریزتا دمشق🌱> می گفت این انقلاب تنها نقطه ی امید مستضعفان عالم است و هرگونه تهدیدی که متوجه موجودیت انقلاب اسلامی باشد،می تواند جبهه ی مستضعفان و علاقه مندان انقلاب اسلامی در جهان را سست کند و نگرانی عمیقی از این بابت داشت. با زبان عربی و لهجه های عراقی و سوری آشنا بود و به همین خاطر،بارزمندگان نهضت جهانی اسلام آشنایی نزدیک و ارتباط تنگاتنگ داشت.به مقاومت اسلامی لبنان و رزمندگان حزب الله و همین طور به شیعیان مستضعف و مجاهد عراقی تعلق خاطر داشت و آنها را می ستود.باآغاز جنگ در سوریه از سال ۱۳۹۰ برای یاری جبهه ی مقاومت و دفاع از حریم آل الله "ع" ،آگاهانه عازم سوریه شد.اعزام های داوطلبانه ی مکرر و حضور مداوم در جبهه ی سوریه،روحیه ی رزمندگی رادر وجودش تثبیت کرده بود.در دو سال آخر حیات زندگی ظاهری خود،به معنی واقعی کلمه زندگی [رزمنده] را داشت. به خاطر تعلقی که از نوجوانی به جمع آوری و ثبت اسناد و مواریث دفاع مقدس داشت. جبهه ی سوریه نیز به گردآوری اسناد جنگ همت گماشته بود.هر بار که به ایران می آمد،آثاری از جنگ را همراه داشت؛از جمله تصاویری که با دوربین خود ثبت کرده بود وآثاری که از تکفیری ها در صحنه های درگیری به جا مانده بود.اوج توفیقات خود در این جبهه را حضور در عملیاتی می دانست که در تاسوعای سال۱۳۹۲ در منطقه ی [حجیره] برای آزاد سازی کامل اطراف حرم مطهر حضرت زینب "س" انجام گرفت و منجر به پاک سازی حرم تا شعاع چند کیلومتری از لوث وجود تکفیری ها شد.در آخرین اعزام خود در در ماه ۱۳۹۲،به یکی از یاران نزدیکش اعلام کرد که این سفر او بی بازگشت است.از دو ماه پیش از اعزام ،به دنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود.سرانجام،بعد از دوسال حضور در جبهه ی سوریه ،در بعد از ظهر ۲۹ دی ۱۳۹۲ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم "ﷺ" و امام جعفر صادق "ع" در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار،در حالی که فرماندهی محور عملیاتی در منطقه [قاسمیه] در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت،در اثر اصابت ترکش های یک تله ی انفجاری به ناحیه ی سر و سینه ،به فیض شهادت نائل آمد. ... 📚|برگرفته از کتاب ••@shahid_hadi99••
|پتوهایی که برد وقتی در خرداد سال ۱۳۶۹ زلزله ی رودبار و منجیل اتفاق افتاد،محمود رضا نه سال بیشتر نداشت.با یکی از دوستانش تصمیم گرفته بودند به زلزله زده ها کمک کنند.قرار گذاشته بودند هرکدام چیزی از خانه بردارند و ببرند به محل جمع آوری کمک ها.محمود رضا آن روز آمد خانه و قضیه را گفت.دو تا پتوی آبی نو و استفاده نشده در خانه داشتیم که خواست آنها را ببرد.قرارشد تا عصر و آمدن پدر صبر کند،اما بعد ار آمدن پدر،تاشب حرفی از کمک به زلزله زده ها نزد. مدتی گذشت.یک روز خیلی اتفاقی متوجه شدیم که آن دو پتویی که محمود رضا برای زلزله زده ها نشان کرده بود،در خانه نیست؛وقتی سراغ پتو ها را گرفتیم،محمود رضا اعتراف کرد که:{چون زلزله زده ها به کمک احتیاج داشتند و نباید این کمک به تاخیر می افتاد،نتوانستم صبر کنم و پتو ها را بی خبر بردم و تحویل دادم.} دارد... 📚|برگرفته از کتاب 🌻|@sahid_hadi99
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
📜| چند خط از یک زندگی مهم <مقاومت به اعتبارِیازهرا‌‌‌(‌ع)🌱> تعریف می کرد در دورهٔ دانشکده، یک بار
📜| چند خط از یک زندگی مهم < تو شهید نمی شوی!🍃‌> بعد از این که در سال ۱۳۸۲ به عضویت سپاه در آمد، از تبریز رفت. یکی از بهانه‌هایی که آن موقع برای برگشتن محمودرضا به تبریز وجود داشت، وصلتش با خانواده ای تبریزی و به تبعِ آن، انتقال کارش به تبریز بود. علی رغم اصرارهای ما هیچ گاه به این کارتن نداد. در صحبت‌های مفصّلی که اوایل با هم می کردیم معتقد بود برگشتنش به تبریز، مساوی با کوچك شدن مأموریتش است. چون از اول در فکر پیوستن به نهضت جهانی اسلام بود، بعد از اینکه این فرصت را به دست آورد، به کار با بسیجی های جهان اسلام افتخار می کرد. اصلاً این ترکیب 《نهضت جهانیِ اسلام》را من از محمودرضا یاد گرفتم و آن را اولین بار از زبان او شنیدم. حاضر نبود آمدم به تبریز را با چنین فرصتی عوض کند. ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانهٔ میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میز نشینی از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن، نیروی قدس را انتخاب کرده بود. یادم هست یك بار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم‌، خیلی قاطع به من گفت:《 من پشت میز بروم می میرم‌!》بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد، در جوابِ برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود:《 تو شهید نمی شوی‌!》 ... 📚|برگرفته ازکتاب 🌹@shahid_hadi99