eitaa logo
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
527 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
86 فایل
"﷽" رفیق‌من،آرزو‌نڪـن‌شھید‌بشۍ؛ آرزوڪن، مثل‌شھـدا‌زندگۍڪنۍ♡:) ڪانال‌ِدیگمون: #نحوه‌آشنایےوعنایاٺ‌شھید @shahidhadi_61 تبادل: @shahidhadi_tb1 ڪُپے‌ڪردۍ‌دعاۍ‌فرج‌بخون 🕊 مطالب‌‌رگباری‌ڪپے‌نشه‌دوست‌عزیز🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
‌‌ #یڪ_ورق_زندگے.• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° #پارت‌پنجاه‌و‌شش من از ابتدا از این عملیات براۍ شم
‌‌‌: .• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° با اینڪه در طول صحبت‌هاۍ آقاۍ بلباسے خودم را براۍ شنیدن هر خبر بدۍ آماده ڪرده بودم،اما نمےخواستم باور ڪنم ڪه نورعلے دیگر به خانه‌اش بر نمےگردد.نمےخواستم باور ڪنم ڪه دختران نورعلے به همین زودۍ یتیم شده‌اند.دلم مےخواست جیغ بڪشم و صاحبه را از خواب بیدار ڪنم. به او بگویم دیگر صداۍ لالایے بابات را نمےشنوۍ.به مریم و محدثه و بگویم ڪه دیگر همبازۍ ندارید تا با او جست و خیز ڪنید و از خنده ریسه بروید.دلم مےخواست فریاد بڪشم و به خود نهیب بزنم((سڪینه!نورعلے رفت و تنهات گذاشت.بدون او از پس تربیت و نگهدارۍ دخترهاش بر مےآیے.)) جیغ و فریاد در عمیق ترین لایه‌هاۍ حنجره‌ام گیر ڪرده بود.مریم و محدثه را در آغوش گرفتم و به آن‌ها خیره شدم.مات و مبهوت به دور و بر نگاه مےڪردند.شاید هنوز خبر نداشتند آقا جان دیگر هیچ‌وقت در این خانه را باز نمےڪند.به روزۍ ڪه گذشت فڪر مےڪنم ڪه مریم و محدثه با چه ذوق و شوقے براۍ دیدن پدرشان لحظه‌شمارۍ مےڪردند.چطور به آن‌ها بگویم ڪه انتظارشام تا قیامت طول خواهد ڪشید.. سر مریم و محدثه را به سینه مےچسبانم.یڪ باره بغض‌ام مےترڪد و گریه مےڪنم و با گریه‌ۍ من،همه گریه مےڪنند.حتے مریم و محدثه هم گریه مےڪنند.صاحبه با صداۍ این همه گریه بیدار مےشود و اوهم گریه مےڪند. -------- آقاۍ بلباسے و دران به من فرصت دادند تا گریه ڪنم و سبڪ شوم.مادرم دست مریم و محدثه را گرفت و از اتاق بیرون رفت.گریه‌ام ڪه تمام شد،آقاۍ بلباسے گفت: _من به شما حق مےدهم ڪه در فراق چنین مردۍریه ڪنید اما بدانید همه‌ۍ این شهداۍ عملیات،حق بزرگے بر گردن مسلمین و مردم ایران دارند.ان‌شاءالله با شهداۍ اسلام،امام حسین(ع) و یاران با وفایش محشور شوند. خالصانه از خدا مےخواهم ڪه شهادت را نصیب ما ڪند ڪه بهترین شعادت و بهترین ارمغام براۍ یڪ مسلمان و یڪ رزمنده،چیزۍ جز شهادت نیست...چون شهادت در مڪتب ما بزرگترین هدیه‌ۍ الهے است ڪه از جانب پروردگار اهدا مےشود. ---- حالا ڪه باورم شده بود نورعلے به آرزویش رسیده است از آقاۍ بلباسے خواستم تا جریان شهادت نورعلے را برایم تعریف ڪند.در جوابم گفت: _۲۶ بهمن ماه بود.آقا نورعلے جانشینے گردان محمد باقر(ع) را در دو مرحله از عملیات‌ والفجر۸ به عهده داشت و در این دو مرحله،رشادت‌هاۍ زیادۍ از خودش نشام داد.من هم توۍ این عملیات از ناحیه‌ۍ پاۍ چپ مجروح شدم و درحالے ڪه مرا به پشت جبهه انتقال مےدادند به نورعلے گفتم: _دیگر این مرحله از عملیات نوبت ما نیست.نوبت بچه‌هاۍ اصفهان است.ولے او قبول نڪرد و به فرماندهے نیروهاش در مرحله‌ۍ سوم عملیات ادامه داد. ادامھ‌دارد... 📚بر اساس خاطراتے از سڪینھ عبدۍ همسر سردار شھید نورعلے‌ یونسے |° کپی به شرط دعای خیر ↝•°@shahid_hadi99