#هادےدلـــــہا
#پارت-سےام
داشتیم کنار دریا قدم میزدیم که عطیه گفت:
_خانم صفری تبار من شنیدم ازدواجتون خیلی عاشقانه بود درسته؟
خانم صفری تبار دست عطیه رو گرفت تودستش و گفت:
_من حجابمو از طریق #کمیل بهتر کردم
طوری که وقتی باهاش ازدواج کردم #چادرم روسرم گذاشتم وروی عقایدم وحجابم بیشتر کار کردم با کمک کمیل...
من وکمیل نذر امام حسین بودیم طوری که برای اولین بار صحبت کمیل شد ایام #محرم🏴 بود و من سر دیگ آقا امام حسین گفتم
"اگه این پسر آقا قسمت من هست و به دردمنوزنگیم میخوره خودتون درستش کنین وگرنه بهمش بزنین خودتون، بعد ها کمیلم گفت" چه جالب! آخه منم همون شب همینو از آقا بالاسردیگ خواستم..
عطیه:
_چقدرعاشقانه☺️منم تازه محجبه شدم یعنی #شهیدابراهیم_هادے محجبه ام کرد.😍
خانم صفری تبار:
_ان شاءالله یه همسرالهی نصیبت بشه عزیزم😊
عطیه: ممنون☺️
دیدار ما باخانم صفری تبار کوهی از #تجربه_ها بود.
تصمیم گرفتیم یه دیداری هم باخانواده #شهیدبلباسے داشته باشیم.
خانواده شهیدی که پیکرش #برنگشت..
وحالا باچهار فرزند هست...😓
ادامہ دارد...
نام نویسنده ؛ بانو مینودری
#کپی_باذکرآی_دی_ڪانال_ونام_نویسنده_وگرنه_حرام
@shahid_hadi99
سَلـٰامبَـرابراهـیم❀.•
#به_روز_باشیم😉
.
•↺تو شهید نمی شوے!
.
↶°بعد از اینکه در سال ۱۳۸۲ به عضویت سپاه در آمد ،از تبریز رفت. یکی از بهانه هاے که آڹ موقع برای برگشتڹ محمود رضا به تبریز وجود داشت، وصلتش با خانواده اے تبریزے و به تبعِ آڹ ،انتقاڶ کارش به تبریز بود.
.↶°علےرغم اصرار هاےما هیچ گاه به این کار تݧ نداد. در صحبت های مفصّلے که آن اوایڶ با هم می کردیم معتقد بود برگشتنش به تبریز ،مساوی با کوچک شدڹ ماموریتش اسٺ. چون از اوڶ در فکر پیوستڹ به نهضٺ جهانے اسلام بود ،بعد از اینکه این فرصت را بدست آورد ،به کار با بسیجے هاے جهاڹ اسلام افتخار می کرد.
اصلا این ترکیب «نهضت جهانی ِ اسلام» را من از محمود رضا یاد گرفتم و آن را اولیڹ بار از زبان او شنیدم .
.
↶°حاضر نبود آمدݧ به تبریز را با چنین فرصتے عوض کند .ماندڹ در تهراڹ برایش به معنے ماندڹ در میانهٔ میداڹرو برگشتڹ به تبریز به معنے پیشت میز نشینے و از دست دادن فرصت خدمتے بود که برای آڹ ،نیروے قدس را انتخاب کرده بود .
.
↶°یادم هست یکبار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او صحبت کردم، خیلی قاطع به مڹ گفت :«مڹ پشت میز بروم میمیرم !»
بعد از اینکه در تهراڹ تشکیل خانواده داد، در جواب برادرے که به او پیشنهاد کرده بود خانوده اش را بردارد و برود تبریز زندگے کند،گفته بود:«تو شهید نمی شوے!»
.
[حیات جاودانه شهید محمود رضا بیضایےبه روایت برادر]
.
📚به روایت:احمد رضا بیضایے
#معرفےڪتاب
@shahid_hadi99
#یہ_حرف_ناب
میگفتـــ ↓
باروضهۍحُسِینـــــ💔ــــ
نفسمیڪشم
وقتۍهواۍشهر
نفسگیرمیشه
#وحسینشدتمامزندگۍمن
@shahid_hadi99
بخش دوم:آداب معاشرت با مردم😍
🌸قسمت سوم:
1-(پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم)نوشیدنی ها را با سه نفس مینوشید و آب را میمکید و آن را با یک نفس سر نمیکشید.
2-(پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم)با دست راست غذا میخورد و دست چپش برای مرتب کردن اندامش بود.
3-(پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم)اگر کسی را صدا میزد سه بار تکرار میکرد و اگر سخن میگفت،به اندازهی کفایت بود و اگر میخواست برای ورود اجازه بگیرد،سه بار تکرار میکرد.
@shahid_hadi99
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | ملت ایران در آزمون کرونا خوش درخشید
🔺 گزیده سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)
💛❤️💛 @shahid_hadi99
﷽
،#خاطـراتشهید↶
↺شهید " محمود رضا بیضایی "قبل از ازدواجش همیشه دوست داشت که در آینده دختری داشته باشه و اسمشو بذاره کوثر ؛ بعد ازدواجش هم خدا بهش دختری داد و اسمشو کوثر گذاشت.🕊
↺شب یکی از عملیات ها بهش گفتند که امکان تماس با خانواده هست نمیخوای صدای کوثر کوچولوت رو بشنوی؟؟؟
گفت: از کوثرم گــــــــــذشتم....💔
⇜🔅تلنگر : اونا از "کوثرهاشون دِل کَندن، اما مانمیتونیمـ از گناهامـون دلـ بِکَنیمـ؟
#بهـوقتشهادت🕊🕊
ʝσłꪁ⇘
@shahid_hadi99 Ꮺ
↺پست های امروز تقدیم بھ↶
#بےبےرُقَیهخاتونسَلامُاللهعَلیھا
شبتون فاطمے➿.•
عشقتون حیـــ♥️ـــدرۍ
مھرتون حسنے🌱•°
ارزوتون هم حرم ارباب ان شاءالله💫°`
یا زینب مدد...
نمازشب و وضو یادتون نره🦋••
.
التماس دعاۍفرج و شھادت☔️.•