eitaa logo
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
526 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
86 فایل
"﷽" رفیق‌من،آرزو‌نڪـن‌شھید‌بشۍ؛ آرزوڪن، مثل‌شھـدا‌زندگۍڪنۍ♡:) ڪانال‌ِدیگمون: #نحوه‌آشنایےوعنایاٺ‌شھید @shahidhadi_61 تبادل: @shahidhadi_tb1 ڪُپے‌ڪردۍ‌دعاۍ‌فرج‌بخون 🕊 مطالب‌‌رگباری‌ڪپے‌نشه‌دوست‌عزیز🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
هروقـت‌بعـد‌از‌اون‌گنــاه...! ♢خـدا‌انقـدرزنده‌نگهـت‌داشت ♢ڪہ‌وضو‌بگیـــری، بایسـتی‌جلوشـــو‌نمــاز‌بخونـــی... یعنی‌پذیرفتـــت، خـدا‌از‌توُ‌نا‌امیـد‌نیســت
هم‌اکنون تیتر یک سایت KHAMENEI.IR رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا: ملت ایران در آزمون افتخار آفرید. ۱۳۹۹/۲/۲۱ @shahid_hadi99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 از بابت تصاویر داخل فیلم عذرخواهی میکنیم؛ اما همه اینها از محتوا های پیام رسان بومی روبیکا است. 🔹پیام رسانی که صبح تا شب صداوسیما را در انحصار خود دارد و برای دختران و پسران ما تبلیغ می شود؛ اینگونه به فضایی مستهجن و مبتذل تبدیل شده است.
〖فضای‌‌مجازی،بہ‌اندازہ‌انقلاب‌اسلامے اهمیت‌دارد..💻〗 •.👤| . توی‌فضای‌مجازی‌سربازمولامیشے ؟♥ مزد؟! حضرت‌زهـراحساب‌میڪنن..🦋^• . برای‌یه‌ڪانال‌مذهبے،شہدایے..🌿 |به چند تا ادمین نیازمندیم😅| . ••💌| @rahmati_f
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
آیا ڪسے نیست ما را یارے ڪند؟!😢
اگه حتے این متن رو هم دیدے خواست شهید بوده دیگه فڪر ڪن خادمش بشے😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز دوشنبه متعلق به سیدی الشباب اهل الجنه امام حسن و حسین علیهما السلام می‌باشد.
°🦋|•• • . •.❀به نیّت دوست شهیدم میخوانم . ••❦«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم» . •.✾اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛✨ . •.✾شایسته میباشد در قسمت پایانی دعا به احترام امام زمان (علیه آلافُ التحیةوالثناء)بایستیم و بخوانیم🌿.• . •.✾يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.❧•` . ⇅♥️🌙🌱°^ 『 @shahid_hadi98.• 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠حدیث روز💠 💎قال الله تبارک و تعالی: ❀°قُل للِمُومِنینَ لا تَلبَسُوا لِباسَ اَعدائی و لاتَطعَمُوا مَطاعِمَ اَعدائی و لاتَسلُکُوا مَسالِکَ اَعدائی فَتَکُونُوا اَعدائی کَما هُم اَعدائی☘ ❀°در حدیث قدسی خداوند به یکی از پیامبرانش فرمود: به مومنین بگو لباس دشمنان مرا نپوشید،غذاهای دشمنان مرا نخورید و روش‌های دشمنان مرا پیروی نکنید که اگر چنین کنید، شما هم دشمنان من خواهید بود،همچنان که آنان دشمنان من هستند.☘ 📚وسائل الشیعه جلد۴ صفحه ۳۸۵ باب۱۹ @shahid_hadi99
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
🕊 °↺گــمشـده‌ے ابــراهـیـ♡ــم بـا ابـراهیــم و چنـدنفــر از رفقــا جلـوے مـسجد ایستـادیم. بعــداز اتمـام نمــاز بـود. مشــغول صـحـبت‌وخــنده بـودیـم. پیـرمردے جلـوآمــد ، او را مےشناخـتـم ، پــدر شـہید بود. هـمان ڪـہ ابـراهیـم ، پسـرش‌را از بـالاے ارتـفـاعات آورده‌ بود. سلام ڪردیم و جـواب داد. همـہ سـاڪت بودنـد ، بـراے جمعِ‌جوانِ مـا غریـبہ مےنـمود. انـگار مےخواست چیزی بگـویـد، امّـا..! لحـظاتے بـعد سڪوتـش را شڪست‌و گفتــ : آقا ابـراهـیم ! ممـنونم... زحمت ڪشیدے ، امـاپســرم..! پیـرمرد مڪثےڪرد و گـفتــ : پــسرم از دسـت‌شما ناراحـت است... لبـخند از چـہره‌ی همـیشـہ خنـدان ابراهـیم رفت ، چشمــانش گرد شـده بود از تعجـب، آخــر چــرا ؟! بغـض گلـوے پــیرمرد را گرفتــہ‌بود چـشمانش خیس از اشڪ شـد ، صـدایـش‌هم لرزان و خسـتـہ : دیشب پسـرم را در خـواب دیدم . به مـن گفـتــ : در مدتے ڪـہ ما گمـنام و بےنشـان برخـاڪ جبـهـہ افتاده بودیـم ، هـرشـب مـادر ساداتــ♡ حــضرت زهـرا (سلام‌الله‌علیها) بـہ‌ما سـر مےزد... امـا حالا دیگر چنــین خبرے نیـست ! پـسرم‌گفــتـ : [ شــہداے گمـنام مـہمانان ویژه‌ے حضـرت صدیـقــہ هســتند! ] پیرمرد دیـگر ادامـہ‌نداد ، سـڪوت جمـع مـا را گرفــتـہ بود . بـہ ابـراهیـم نگـاه‌ڪردم ، دانـہ‌هاے درشـت اشـڪ از گـوشـہ‌ے چشــمانـش غلـط مےخــورد و پایـین مےآمـد… مےتوانستـم فڪرش را بــخوانـم ! گمــشـده‌اش را پیــدا ڪرده‌بود ، [گـمــنامے]🌱 همـہ‌چیـزدرگمــنامےسـتــ! 💛 راوے:مصطـفے‌هـرندے 📚 بـرگرفـتـہ‌ازڪتاب‌"سـلام‌بر‌ابــراهیـم" ↝ @Shahid_hadi99
بخش چهارم:باب آداب سفر😉 🌹قسمت اول: 1-امام باقر علیه السلام فرمود: رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم پنج‌شنبه ها به مسافرت می‌رفت. 2-پیامبر خداصلی الله علیه و آله و سلم وقتی به سفر می‌رفت پنج چیز با خود می‌برد:آینه،سرمه‌دان،شانه،مسواک و قیچی 3-رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم به هنگام سفر مکانی را ترک نمی‌کرد مگر آنکه دو رکعت نماز در آن می‌خواند و می‌فرمود:میخواهم این مکان به نماز خواندنم شهادت دهد. @shahid_hadi99
••📿•• {دعای روز هفدهم ماه رمضان ♥️} °↺بسم الله الرحمن الرحیم ❀°اللهمّ اهْدِنے فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لے فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الے التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فے صُدورِ العالَمین صَلّ علے محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین. ❀°خدایا راهنمائیم ڪن در آن به ڪارهاے شایسته و اعمال نیڪ و برآور برایم حاجت‌ها و آرزوهایم اے ڪه نیازے به سویت تفسیر و سؤال ندارد اے داناے به آنچه در سینه‌هاے جهانیان است درود فرست بر محمد و آل او پاڪیزگان 🌙 ↴ ♡|@shahid_hadi99
✨﷽✨ ﹝ داستانے ڪوتاه و جالب﹞ ↭•مردے در خواب میدید .. داشت در جنگل‌هاے آفریقا قدم مے زد ڪه ناگهان صداے وحشتناڪے ڪه دائم داشت بیشتر میشد به گوشش رسید. به پشت سرش ڪه نگاه کرد دید شیر گرسنه‌اے با سرعت باورنڪردنے دارد به سمتش مے آید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر ڪه از گرسنگے تورفتگے شڪمش ڪاملا به چشم میخورد داشت به او نزدیڪ و نزدیڪتر میشد ڪه ناگهان مرد چاهے را در مقابل خود دید ڪه طنابے از بالا به داخل چاه آویزان بود. سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد. تا مقدارے صداے نعره‌هاے شیر ڪمتر شد و مرد نفسے تازه ڪرد متوجه شد ڪه در درون چاه مارے عریض و طویل با سرے بزرگ براے بلعیدن وے لحظه‌شمارے مےڪند. مرد داشت به راهے براے نجات از دست شیر و اژدها فڪر مےڪرد ڪه متوجه شد دو موش سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا مے آیند و همزمان دارند طناب را میےخورند و مےبلعند. مرد ڪه خیلے ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را تڪان میداد تا موش‌ها سقوط ڪنند اما فایده‌ایے نداشت و از شدت تڪان دادن طناب داشت با دیواره‌ے چاه برخورد مےڪرد ڪه ناگهان دید بدنش با چیز نرمے برخورد ڪرد. خوب ڪه نگاه ڪرد دید ڪندوے عسلے در دیواره‌ے چاه قرار دارد و دستش ڪه آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینے عسل لذت برد و شروع ڪرد به خوردن عسل و شیر و اژدها و موش‌ها را فراموش ڪرد ڪ ناگهان از خواب پرید. ❃°خواب ناراحت‌ڪننده‌ اے بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد ،نزد عالمے رفت ڪه تعبیر خواب مےڪرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلے ساده است: شیرے ڪه دنبالت مےڪرد ملڪ الموت"عزراییل" بوده... چاهے ڪه در آن اژدها بود همان قبرت است... طنابے ڪه به آن آویزان بودے همان عمرت است... و موش سفید و سیاهی ڪه طناب را مےخوردند همان شب و روز هستند ڪه عمر تو را می‌گیرند... مرد گفت اے شیخ پس جریان عسل چیست؟ گفت: عسل همان دنیاست ڪه از لذت و شیرینے آن مرگ و حساب و ڪتاب را فراموش ڪرده‌اے... ↷•@shahid_hadi99
دخترخانوم خوشگل ؛ اقا پسرخوشتیپ ⇜لطفا:ڪنار آینہ اتاقت بنویس: طورے آرایش ڪن لباس بپوش و تیپ بزن ڪہ... " امام زمان عج نگاهت ڪنہ😍 " نہ مردم ! 🍃 ✨ ↝@Shahid_hadi99
فوری فوری♨️♨️ از تمام مدیر ها میخوام این متنو فوروارد کنن و داخل کانال هاشون بزارن همه شما بازی نهنگ ابی رو میشناسیدکه قربانی زیادی داشته حالا این بازی کنار رفته و بازی momoجای این بازی رو گرفته خوب دقت کنید کسایی که واتساپ دارن اگر فرد ناشناسی بهتون زنگ زد به هیچ عنوان پاسخ ندین وقتی پاسخ میدین اینو بدونید که وارد یک بازی کثیف میشید به محض این که تماسو پاسخ دادین عکس زن ترسناکی روی صفحه مشاهده میکنید کسی که این عروسک را ساخته زنی ژاپنی است که امریکا از اون حمایت میکنه لطفا پخش کنید‌...
تحدیر جز 17.mp3
4.57M
🌙: تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖 بھ صورت تحدیر(تندخوانے) [• •] @shahid_hadi99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
#یڪ_ورق_زندگے.• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° #پارتــ‌اول سڪینھ عبدۍ زرویجانے هستم. سال 1344 در روس
.• براے خداحافظے بر میگردمـ↻•° نور علے در سال ۱۳۳۷ بھ دنیا آمد؛روستای سید ابوصالح.پیش تر،این روستا را بھ اسم ((ملھ)) میشناختند ڪھ تلفظـ مازندرانےِ (محلھ) است.براۍ همین اسم شناسنامھ‌اۍ او نور علے یونسے ملھ است‌. سید ابوصالح در هفدھ ڪیلومترۍ قائم شھر است و به علت وجود آرامگاھ امام زادھ سید ابوصالح بن زید بن موسے بن جعفر (ع) بھ این نام خواندھ میشود. بارگاھ مطھر امام زادھ در مرتفع ترین مڪان و مشرفـ بھ روستا واقع شدھ است آرامگاھ بناۍ آجرۍ و چھار گوشھ‌اۍ است ڪھ نماۍ بیرونے آن را تزئیناتے از نقش هاۍ هندسے و سروهاۍ تجریدۍ از گچ پوشانیدھ است. قدیمے ترین تاریخ موجود در بر روۍ در ورودۍ مسجد دیدھ مےشود و بھ سال ۱۱۱۴هـــ‌.ق و بھ دورھ صفویھ تعلق دارد. نام بانے این اثر ،ڪربلایے روح الله آهنگر روۍ ورودۍ حڪ شدھ است. روستاۍ سید ابوصالح بین یڪ رودخانھ و تپھ هاۍ جنگلے محصور است. سالے ڪھ نورعلے بھ دنیا آمد جمعیت روستا حدود هفتصد نفر بودھ است،اما هرچھ به سن او اضافھ مےشد جمعیت روستا ڪمتر مےشد.مردم رفاھ مےخواستند تا زندگے ڪنند ولے ڪمتر چیزۍ ڪھ وجود داشت ،رفاھ بود. مردم روستا براۍ رفت‌و‌آمد بھ جاهاۍ دیگر مجبور بودند از راھ مالرو عبور ڪنند. از برڪت امام زادھ ابوصالح ،روستا خالے از سڪنھ نشد.امام زادھ هر سال محل برگزارۍ مراسم مذهبے روستایے هاست.تعداد زائران امام زادھ در روز هاۍ عید سعیدفطر و عید قربان بیشتر تر است و در چنین روزهایے ،بازار پر رونق و شلوغے در حیاطـ امام زادھ برپا میشود. روستایے ها در ماھ هاۍ محرم و رمضان در حیاط امام زادھ تعزیھ برپا میڪنند. هجدھ روز اول ماھ رمضان را در مسجد بھ سر میبرند و از نوزدهم تا پایان ماھ، مراسم عذادارۍ را در صحن امام‌زادھ برپا میڪنند. در روز هاۍ تاسوعا و عاشورا هم از روستاهاۍ اطرافـ و قائم شھر، دستھ هاۍ عذادارۍ بھ امام زادھ مےآیند. محلےها یڪ داستان قدیمے هم براۍ امام زادھ دارند ڪھ سینھ بھ سینھ براۍ هم نقل میڪنند میگویند:زمانۍ ڪھ امام رضا(ع) بھ ایران آمد و بھ خراسان رفت،تعدادۍ از یارانش هم با او بھ ایران آمدند و سید ابوصالح یڪے از آن‌هاست ڪھ از دست دشمن فرار ڪرد و بھ این روستا آمد... ادامھ‌دارد... 📚بر اساس خاطراتے از سڪینھ عبدۍ همسر سردار شھید نورعلے‌ یونسے |° کپی به شرط دعای خیر ↝•°@shahid_hadi99
سَلـٰام‌بَـرابراهـیم❀.•
😉 ﹝❃ یادت باشه ❃﹞ ✴ سر سفره ڪه نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمےخورے؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این‌طور میگے؟ مگه اولین باره میرے مأموریت؟!»گفت∶«ڪاش مےشـد صداتو ضبط مے‌ڪردم با خودم مےبردم ڪه دلم ڪمتر تنگت بشه». ✴ گفتم: «قرار گذاشتیم هر ڪجا ڪه تونستے زنگ بزنے، من هر روز منتظر تماست مے‌مونم، منو بے‌خبر نذار.» ✴ با هر جان ڪندنے ڪه بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش ڪنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرڪجا تونستے تماس بگیر». ✴ گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ مے‌زنم، فقط یه چیزے، از سوریه ڪه تماس گرفتم چطورے بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم ڪنارم هستن، اگه صداے منو بشنون از خجالت آب میشم» ✴ به حمید گفتم: «پشت گوشے به جاے دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو مے‌فهمم». ✴ از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را ڪه پایین مے‌رفت برایم دست تڪان مے‌داد و با همان صداے دلنشینش چندبارے بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندے زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.» 📚نویسنده∶ شهید مدافع حرم حمید سیاهڪالے مرادے «به روایت همسر شهید» ↯📿🌙 @shahid_hadi99
🌙 •↺بسم الله الرحمن الرحیم ❁°نَسئلڪَ یا من هُوَ الله  اَلذَے لا الِهَ اِلّا هُوَ اَلرَحمنُ اَلرحَیمُ الملڪ القدّوس السلام المؤمن المهیمن ❁°العزیز الجبّار المتڪبّر الخالق البارےء المصوّر الغفّار القهّار الوهّاب الرزّاق الفتّاح العلیم القابض الباسط ❁°الخافض الرافع المعزّ المذلّ السمیع البصیر الحڪم العدل اللطیف الخبیر الحلیم العظیم الغفور الشکور ❁°العلیّ الڪبیر الحفیظ المقیت الحسیب الجلیل الڪریم الرقیب المجیب الواسع الحڪیم الودود المجید ❁°الباعث الشهید الحق الوڪیل القوےّالمتین الولےّ الحمید المحصے المبدےء المعید المحیے الممیت ❁°الحےّالقیوم ،الواجد الماجد الواحد الصمد القادر المقتدر المقدّم المؤخّر الاول الآخر، الظاهر الباطن ❁°الوالےالمتعالے البر التوّاب المنتقم العفو الرئوف مالڪ الملڪ ذو الجلال و الاکرام المقسط الجامع ❁°الغنےّ المغنے المانع الضار النافع النور الهادے البدیع الباقے الوارث الرشید الصبور الذے لیس ڪمثله شےء و هو السمیع البصیر ❁°اللهم صل افضل صلاه علےاصعد مخلوقاتڪ‌ سیدنا محمد و علی آله و صحبه و سلم عدد معلوماتڪ ❁°و مداد ڪلماتڪ ڪلما ذڪرڪ الذاڪرون و غفل ان ذڪرڪ الغافلون ↑↓🍃🌸 @shahid_hadi99
🍃 🌸🍃🌸🍃🌸 ✮✮✮✮ نـهـ شمـا بگـید مگـہ مـےشهـ از عـطر سجـادهـ و اون تـسبیحِ قشنگـ ڪنارِ مُہر گذشت؟♡ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌱 @shahid_hadi99❤️
🌙🌼.. اللَّھمَّ صَـلِّ عَلَے عَلِے بْنِ مُوسَے الرِّضَا الْمُرْتَضَے الْـإِمَامِ التَّقِے النَّقِے وَ حُجَّتِڪ عَلَے مَـنْ فَـوْقَ الْـأَرْضِ وَ مَـنْ تَحـتَ الثَّرَے الصِّـدِّيقِ الشَّھيدِ صَلـاَةً ڪثِيرَةً تَامَّـةً زَاڪيَةً مُتَوَاصِـلَةً مُتَـوَاتِرَةً مُتَرَادِفَـةً ڪأَفْضَـلِ مَـا صَلَّيْتَ عَلَے أَحَـدٍ مِـنْ أَوْلِيَائِڪ♥️.• . ^• 『 @shahid_hadi99
♥ ♥ ♥ ↺از زبان دوستش ↜ احمد سلوم⇣ ∞ما دوستان شهیداحمد بودیم و متوجه غیبتش می شدیم و از این غیبت کوتاه مدتی که بخاطر رفتنش به جهاد بود احساس ناراحتی میکردیم چون با حضورش بین دوستان احساس برادری شدیدی بینمان ایجاد میشد. ↵او برای ما مثل یک قلب تپنده بود که وقتی (از جهاد) می آمد وقت های زیادی  را با ما می گذراند تا روزهای غیبتشی را جبران کند.روزها و ساعات زیادی باهم وقت می گذراندیم و بعد از شهادتش از زمانهایی که در اختیار ما قرار داده بود قدردانی میکنیم چون او اگر میخواست میتوانست تمام وقت خود را فقط با خانواده اش باشد. ↲احمد همیشه لبخند روی لبهایش بود و مثل نور همیشگی بود. همیشه کار و اوقات فراغتش را از هم جدا میکرد و پس از اتمام کار از اولین لحظه ای که به خانه می آمد برای خبرگرفتن از ما و یا هماهنگی برای سرگرمی و دورهمی های دوستانه مان به ما زنگ میزد همیشه فوتبال یا با کامپیوتر بازی میکردیم.  ↺از کوه ها بالا میرفتیم تا به مقام حضرت صالح علیه السلام برسیم و طبق خواسته احمد ناهار و شام میخوردیم،یادم میاد که قرار گذاشته بودیم بار دیگر به آنجا برویم ولی خوش شانس نبودیم... 🕊 ♥ ♥ ♥➣ @shahid_hadi99