eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
239 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
16.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری از اتاق عملیات شلیک سامانه سوم خرداد به سمت پهباد متجاوز آمریکایی ✍خبرگزاری رجانیوز @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌱🦋 🌷حاجی زیاد اهل منبر رفتن نبود و فقط برای کسانی منبر می‌رفت که از نظر اعتقادی، زمینه داشتند. او برای ارشاد و اصلاح افراد دیگر روش ارتباط و زبان مخصوص آنها را پیدا می‌کرد. ✨بعضی دوستان حاجی از رفت ‌و‌ آمد افرادی که سابقه و شهرت خوبی نداشتند، به بسیج و مسجد محله جلوگیری می‌کردند، ولی حاجی آنها را سرزنش می‌کرده و می‌گفتند : «مسجد جای این آدم‌ها است. خدا در توبه را به روی همه باز کرده است.» به روایت همسر (خواهر ) ✍harimeharam.ir @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊 🦋🌱
🍎🍃 🌷 در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۵۹، به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب و در این سنگر مشغول خدمت شد. ⚔با شروع جنگ تحمیلی عراق، دکتر چمران در معیت آیت الله خامنه ای با اجازه امام (ره ) عازم جبهه های جنگ شد و درست شب بعد از ورود به خوزستان، اولین حمله چریکی خود را به همراه تعدادی از نیروهای اسلام علیه تانکهای دشمن که تا نزدیکی اهواز رسیده بودند انجام داد و همین عملیات باعث شد تا نیروهای دشمن کیلومترها عقب نشینی کنند.  شهید ستاد جنگهای نامنظم را در اهواز تشکیل داد و واحد مهندسی بسیار فعالی را فراهم کرد که در یک مورد، با نصب پمپهای بسیار قوی، آب رودخانه کارون را پمپاژ و با ساخت کانالی به طول ۲۰ کیلومتر و عرض ۱۰۰ متر این آب را به درون این کانال سرازیر کردند و باعث شدند تا تانکهای دشمن برای فرار از زمینهای باتلاقی، کیلومترها عقب نشینی کرده و از فکر تسخیر اهواز خارج شوند و این همه در مدت یک ماه صورت پذیرفت. 🔸از دیگر کارهای اساسی دکتر مصطفی چمران، ایجاد هماهنگی بین نیروهای سپاه و ارتش و نیروهای مردمی بود که دوشادوش همه درعملیات ها دلاورانه می جنگیدند. @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊 🍃🍏
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹حرف‌ها و درد دل‌های پدر و مادر از گمنامی و ناشناخته بودن این فرمانده دلیر و شجاع حکایت دارد و پدر شهید می‌گوید : اگر اجازه بدهند حاضرم به جای اصغر سوریه بروم و به رزمندگان خدمت کنم. 🍒نازدانه های طلبه هم در این گفت و گو هستند... 🕊 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
❤️🍃 خوش به حالِ... شهدایی که رسیدند آخر با شهــادت؛ به سـرانجـامِ اباعبـداللہ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️ مشتی گره‌خورده رو به آسمان و دست بر روی دست که محکم کند پیمان خیالمان را؛ چه احساس زیبایی میان ما حکم‌فرما شد که هنوز دست سه نفره‌مان عشقی میان شما و مادرم و من.... چه احساس زیبایی که هنوز هوش و حواسم را میبرد تا سرا پرده‌ی خیال بودنتان گرمی دستانتان که امروز از من دریغ شد. در همین لحظه دستم را به دستانتان دخیل کردم که تبرکی‌اش تسبیح‌تان بود. کاش دستم هیچ‌وقت از دستتان جدا نمیشد که در آن نیمه‌شب به وقت سفر طولانی‌تان، محکم دستتان را میفشردم. آنروز مثل این عکس که شما دست من و مادر را بهم فشردید؛ امروز من دست مادر را همین گونه میفشارم و هر روز که میگذرد گرمای دستانتان را بر روی دستانمان بیشتر حس میکنم. ✍زینب سلیمانی، دختر گرامی @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
❤️🌱 لبخند؛ حرف اولِ نسلِ سبزِ بسیج است... @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
1_84557635.mp3
10.63M
🔊 📝 روایتی مهم از امام سجاد 👤 🔖 چطور میشه در آخرالزمان دچار نشد؟ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🦋🌱 ☺️حاجی به حضرت مسلم (ع) ارادت زیادی داشت و از این‌‌رو نام مستعارش را مسلم علوی گذاشته بود. می‌گفت : «ما همه مسلم رهبریم، هر جا فرمان دهد حاضریم.» 🌷حاجی بسیاری از اوقات عبا و عمامه نمی‌گذاشت که بتواند در هر جایی راحت‌تر خدمت کند. حاجی خوب آشپزی می‌کرد. وقتی می‌شنید هیئتی آشپز ندارد، می‌گفت: «من غذای هیئت را می‌پزم.» ❗️می‌گفتیم: «حاجی شما روحانی هستید، نباید پای دیگ بایستید.» می‌گفت: «در مجلس عزای سیدالشهدا (ع) هر خدمتی افتخار است.» 😁بعد لباسش را درمی‌آورد و با خنده می‌گفت: «عمامه و عبا را هم درمی آورم که دیگران ناراحت نباشند.‌» به روایت همسر (خواهر ) ✍harimeharam.ir @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊 🌱🦋
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
🍎🌱 این حسین کيست که در قلب همه جا دارد این همه عاشق دیوانه و شیدا دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊