eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
213 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
985.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشک شادی روی مژگان آمده خواهر شاه خراسان آمده.... 🎉سالروز ورود (س)، دختر معزز (ع)، خواهر معزز (ع)، و عمه ی سادات و (ع) به قم مبارکباد @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
﷽ أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ايشان از سوى پروردگارشان قرين هدايتند، و خود رستگارانند. آیه ۵/ بقره📝 📌نکته ها: پاداش اهل تقوا كه به غيب ايمان دارند و اهل نماز و انفاق و يقين به آخرت هستند، رستگارى و فلاح است. رستگارى، بلندترين قلّه سعادت است. زيرا خداوند هستى را براى بشر آفريده‌ و بشر را براى عبادت‌ و عبادت را براى رسيدن به تقوا و تقوا را براى رسيدن به فلاح و رستگارى. در قرآن، رستگاران ويژگى‌هاى دارند؛ از جمله: الف: در برابر مفاسد جامعه، به اصلاحگرى مى‌پردازند. ب: امر به معروف و نهى از منكر مى‌كنند. ج: علاوه بر ايمان به رسول خدا صلى الله عليه و آله، او را حمايت مى‌كنند. د: اهل ايثار هستند. ه: در قيامت از حسنات، ميزانِ سنگين دارند. رستگارى، بدون تلاش به دست نمى‌آيد و شرايط و لوازمى دارد، از آن جمله در قرآن به موارد ذيل اشاره شده است: براى فلاح و رستگارى، تزكيه لازم است. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» براى فلاح و رستگارى، جهاد لازم است. «جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» براى فلاح و رستگارى، خشوع در نماز، اعراض از لغو، پرداخت زكات، پاكدامنى، عفت، امانتدارى، وفاى به عهد و پايدارى در نماز، لازم است. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ(صف/۴) خداوند کسانی را دوسـت می دارد که در راه او پیکار می کنند؛ گوئی بنایی آهنین اند. اسلام پیروز است... @Alibahadorijahromi @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
رژیم منحوس صهیونیستی به شدت بیروت رو بمباران کرده، اما ترور سیدحسن نصرالله تکذیب شده و ایشون در جایی امن هستند‌. رسانه های رسمی لبنان کاملا تکذیب کردند. آقای پزشکیان در مورد کدام گفت و گو با این وحشی ها سخن می گویید. اینها اصلا انسانند؟ نه فقط جسمی انسانند وگرنه درنده های وحشی هستند که تا مسلمانان را تکه تکه نکنند نمی شینند... گول نخورید!!!! حس شبی رو دارم که حاج قاسم ما رو ترور کردند.... قلبم واقعا درد گرفته😞😞
آخی چقدر جات حس شد....😔 سید یاد شبی افتادم که دنبالت توی کوهستان های تبریز بودیم....
دلنوشته : هی گفتیم کاش در کربلا بودیم. این کربلا... قاسم چه میخواهی بکنی؟ چقدر دلم میگیرد وقتی احساس میکنم این بیت نورانی به دست دشمنان می‌افتد و یزید دیگری اینبار قبر اورا منفجر می‌کند. بدنم به رعشه می‌افتد من در حفاظت از دختر علی و فاطمه مسئولیت دارم. من سرپرست دفاع از این بیت هستم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خودتو مالک زمین بدونی و با شنیدن صدای آژیر به سمت فرودگاه‌ فرار کنی؟!!!! بودید حالا برنج خیس کردیم‌‌.‌‌..‌ 🙃🍚 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 💠 محاصره و اشغال شهر بوکان توسط نیروهای ضدانقلاب دموکرات در تاریخ تیر ماه سال ۶۱، و مجر
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 💠 محاصره و اشغال شهر بوکان توسط نیروهای ضدانقلاب دموکرات در تاریخ تیر ماه سال ۶۱، و مجروحیت جناب نویدی مقدم 😓 لحظات سختی بود هر کاری کردم که به خرپشت برگردم نتونستم، و در آن حین برادر امجدیان داد میکشید که برگرد و الّا میزننت... اما بدجوری به دام افتاده بودم. به برادر امجدیان گفتم لحظه‌ای که بلند شدم تو بطرفشان رگبار بگیر که بتونم خودم رو بتو برسانم. ❤️ نام مبارک یا ابوالفضل (ع) رو بر زبان جاری کردم و بلند شدم و بطرف درب خرپشت خیز برداشتم، اما زمانی که به درب خرپشت رسیدم ناگهان بلند شدم و به زمین خوردم... بله گلوله به هر دو پا از ناحیهٔ زانوهام اصابت کرده بود. یک آن واحد زمین خوردم و درد تمامی اعضایم را در بر گرفت. لحظه اول نمیدانستم کجای بدنم گلوله خورده است تا اینکه برادر امجدیان داد کشید و گفت یدالله پاهات تیر خوردند. به من نزدیک شد و زیر کتف‌هایم رو گرفت که بتونه مرا زیر آتش ضدانقلابها بیرون بکشد، اما ناگهان... ✍رزمنده و گرامی جناب آقای @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
دعاکنید خبری زودتر از سیدمقاومت بشه....
صبحی خواب دیده بودم رفتم عراق زیارت، خبر داده بودند قراره عراق رو بزنند. ما قرار بود همون روز برگردیم دنبال همسفرم بودم ببینم کی میریم. من همش فکر مادرم و عزیزی بودم. گفتم اگر قبل رسیدن ما یه وقت بزنند تا برسم مادرم هی فکر میکنه شهید شدم و خدایی نکرده اتفاقی براش می افته. از طرفی اون عزیز هم عراق بود و من گفتم اگر منم برم اونم می مونه جونش به خطر نیفته کی برمیگرده یعنی؟ نَمونه؟! فکر می کنم از بس فکرم درگیر اتفاقات هست رویاهام هم جنگی شده. خداکنه زودتر این جنگ لعنتی تمام شه.... ما از شهادت نمی‌ترسیم حتی ذره اییییی. ولی دوست داریم صلح باشه و جنگی نباشه.... اللهم عجل لولیک الفرج
✉️ ۵۰۰ صلوات میفرستم برای خبر سلامتی سیدحسن نصرالله