eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
237 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
22.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ماجرای شهید مدافع حرمی که اصرار داشت استاد سید حسین مومنی بعد شهادتش بره براش سخنرانی... از نحوه ی شهادتش مادرش خبر نداشت... ❤️ بُنَیَّ... شب های جمعه فاطمه (س) ایوانِ کربلا با اشک مادرانه تو را می زند صدا...😭 💔 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📹ماجرای شهید مدافع حرمی که اصرار داشت استاد سید حسین مومنی بعد شهادتش بره براش سخنرانی... از نحوه ی
دوستان دلتون شکست، التماس دعای فراوان🌹 شادی روح این شهید و تمامی شهدای گلگون کفن در این شب جمعه صلواتی ختم کنیم... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🕊
✍سفارش به خواندن زیارت عاشورا.... را بخوانید و از طرف من به ارباب ابراز ارادت کنید. حتما هرکجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.... التماس دعا🍎 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
👥با یکی از دوستان حرف زدیم می گفت : اصغر عاشق ائمه بود اما شب سوم ‌و نهم ‌رو خیلی دوست داشت و روی روضه های (س) خیلی حساس بود. یه سال شب سوم بود که روضه خون روضه ی دلچسبی نخوند و حاج اصغر ناراضی بود و بهش گفتم که بلندشو خب خودت بخون. ▪️نه نگفت و رفت جلو و شروع کرد به خوندن... این نوحه رو خوند حاج اصغر : 😭عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده... 🍃یکی از بیت های شعر هم اینه با دستم شانه میکشم به موی تو به روی تو بوسم من جای مادرت گلوی تو...💔 🦋 ✍برداشت از پیج فرمانده جبهه مقاومت، پیج‌رسمی فرمانده ی پایگاه کوثر (مسجدحضرت‌ولیعصر عج) @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃 باز آینه و آب و سینیِ چای و نبات باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات 🌷مزار مطهر و در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🥀🦋 شبتون حسینی 🦋🥀
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
❤️🌱 ما تشنه عشقیم و شنیدیم که گفتند .... رفع عطش عشق فقط نام حسین است... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌱☘ مادر من يك كلاس هم سواد ندارد. در عالم خواب برادر شهيدم، را می‌بيند كه به مادر می‌گويد : 😊مادرجان! من الان در بهشتم چه چيزی می‌خواهی كه برای تو از آنجا بياورم؟ مادر به شهيد می‌گويد: ✨الان كه در بهشت هستی می توانی از خدا بخواهی كه من بتوانم قرآن بخوانم. اين خواهران بسيج و خانم‌های جلسه‌ای می آيند و من را به جلسه قرآن می‌برند. 📖همه كه قرآن می خوانند وقتی نوبت به من می رسد می‌گويم كه من سواد ندارم و آنها می‌گويند كه اشكال ندارد، خب سوره حمد يا قل هو الله را بخوان. من ديگر خسته شدم و خجالت می كشم. 😔تا آنجا كه بعضا به اين مجالس به بهانه اينكه حالم مساعد نيست، نمی‌روم... الان كه بهشت هستی می تونی از خدا بخواهی كه من قرآن را ياد بگيرم؟ 🌷شهيد رستگار به مادر می‌گويد: بعد از نماز صبح بلند شو قرآن را باز كن اِن شاءالله می‌توانی بخوانی." 💎مادر من بعد از نماز صبح بلند می‌شود و هرجای قرآن را كه باز می‌كند، می‌خواند.... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
در ایام سالگرد شهادت حاج محمد و ولادت حاج اصغر دعاگوی جمیع شما عزیزان در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران هستم. ۹۹.۶.۲۸ شب اول
💔 خسته‌است مردمکِ چشمانم! آخر تمام شب را تمام شهر را پیِ نگاه تو دویده‌است... ای نورِ دیده‌‌ ی دنیا برگرد! 🌼🍃 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊