🍃 [حاج محمد] حدود ۱۰ سال سیگار میکشیدند. خودشان می گفتند نخ بعدی را با نخ قبلی روشن میکردند! من، هم به دود سیگار آلرژی داشتم و هم فکر اشتباهی داشتم و گمان میکردم سیگاریها از نظر اخلاقی آدمهای درستی نیستند. فکر میکردم حتما سیگاریها باید فلان خصوصیت اخلاقی را هم داشته باشد. بعدا فهمیدم که چند نفر از علما و بزرگان هم سیگاری بودهاند.
🍃حاج محمد میگفت سیگار را به خاطر بد بودنش کنار نمی گذارم بلکه به خاطر شما کنار می گذارم و این دو تا از هم جداست.
واقعا هم به این نتیجه رسیدند. به من قول دادند چون تنها شرط من برای ازدواج این بود که سیگار را کنار بگذارند. همه میگفتند این یک کار نشدنی است. مادرم خیلی ناراحت بود و گمان میکرد اصغرآقا هم کنار رفاقت با محمدآقا سیگاری میشود! ایشان سیگار را کامل گذاشتند کنار و گفتند خودم احساس می کنم این وبال گردن من شده و میخواستم آن را کنار بگذارم و یک انگیزه لازم بود که همین ازدواج است.
🍃نه تنها دیگر سیگار نکشیدند که بدشان هم میآمد و می گفتند وقتی به روزهایی که سیگار میکشیدم فکر می کنم، از خودم هم بدم میآید!
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
#روایت_بانو_پاشاپور_همسر_شهید
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
🍃 [حاج محمد] حدود ۱۰ سال سیگار میکشیدند. خودشان می گفتند نخ بعدی را با نخ قبلی روشن میکردند! من، ه
یکی از دلایلی که سیگار میکشیدند فوت مادرشون بوده. خانم پاشاپور در جلسه خواستگاری به وسیله شهید همت بحث سیگار رو پیش می کشند چون شهید محمدابراهیم همت هم سیگار می کشیدند و به خاطر خانمشون کنار میگذارند. و اینجاست که حاج محمد متوجه میشن☺️
کتاب بی تو پریشانم رو در فرصتی مناسب از زبان همسرشان بخوانید.
و البته همانطور که در کتاب سه دقيقه در قيامت هم دیدید سیگار هم از همان مواردی هست که به بدن ضرر می رساند و حق النفس هست.
#سیره_شهید
#تلنگر
🍃ابراهیم از بس پشت موتور توی سرما نشسته بود، سینوزیت گرفته بود و سرش درد می گرفت. برای آرامش سر دردش گاهی سیگار می کشید.
روز خواستگاری یا زمان خواندن خطبه عقد بود که مادرم گفت: قول میدهد سیگار هم نکشد.
خانمش هم گفت مجاهد فی سبیل الله که نباید سیگار بکشد. سیگار کشیدن دور از شأن شماست!
وقتی برگشتیم خانه رفت جیبهایش را گشت سیگارهایش را درآورد له کرد و برد ریخت توی سطل آشغال. گفت تمام شد. دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند.
🍃همین هم شد. خانمش میگفت: دو سال از ازدواجمان میگذشت. رفتم پیشش گفتم: این بچه گوشش درد میکند این سیگار را بگیر یک پک بزن دودش را فوت کن توی گوشش.
گفت: «نمی توانم قول دادم دیگر سیگار نکشم.
گفتم: بچه دارد درد میکشد!
گفت: ببر بده همسایه بکشد و توی گوشش فوت کند. دیگر هم به من نگو»
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
اولین بی اخلاقی لاریجانی رقم خورد.
کنایه به شهید رئیسی و همراهان با هشتگ
#ارتفاع_بگیریم
✍منظورش ارتفاع نگرفتن هلی کوپتر رئیس جمهور شهید و برخورد با کوهه
#رئیسی_عزیز❤️
پ.ن: واقعا در مورد بعضی ها باید چی گفت؟
آقای رئیسی که شهید شدند ولی بعضی هنوز در باتلاق گناه و بیاخلاقی دارند دست و پا میزنند...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
534.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسخره کردن غذای ساده شهید سید ابراهیم رئیسی توسط روحانی و لاریجانی
امثال ایشون خیلی آقای رئیسی رو با زبانشون آزار دادند و هنوز هم پافشاری و اصرار بر گناهشان دارند....
آدمی را آدمیت لازم است.....😒
10.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید_سید_مهدی_موسوی، مردی ناشناس اما بزرگ در دل تاریخ...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
متاسفانه بعضی ها در دل انتخابات خدا رو فراموش می کنند...
آی جماعت حواستان به خدا هست؟
روزگارتون سرشار از مهربانی
روزگارتون پر از خیر و برکت
عصرتون بخیر☕️🍰
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #سه_دقیقه_در_قیامت #توفیق_شهادت #فصل_سی_ام #قسمت_اول وقتي با آن شهيد صحبت ميكردم، توصيفات جالبي
📖 #سه_دقیقه_در_قیامت
#توفیق_شهادت
#فصل_سی_ام
#قسمت_دوم
در دوران نوجواني و زماني که در بسيج مسجد فعال بودم، شبها در قبرستان محل، که پشت مسجد قرار داشت، رفت و آمد داشتيم. ما طبق عادت نوجواني، برخي شبها به داخل قبرهاي خالي ميرفتيم و رفقا را ميترسانديم! اما يکشب ماجراي عجيبي پيش آمد. من داخل يک قبر رفتم، يکباره متوجه شدم ديواره قبر کناري فروريخته و سنگ لحدهاي قبر پيداست!
من در تاريکي، از حفره ايجاد شده به درون آن قبر نگاه کردم. اسکلت يک انسان پيدا بود! از نشانه هاي روي قبر فهميدم که آنجا قبر يک خانم است. همان لحظه يکي از دوستانم رسيد و وارد قبر شد. او ميخواست اسکلتهاي مرده را بردارد! هرچه با او صحبت کردم که اين کار را نکن، قبول نکرد.
من از آنجا رفتم. لحظاتي بعد صداي جيغ اين دوستم را شنيدم! نفهميدم چه ديده بود که از ترس اينگونه فرياد زد! من او را بيرون آوردم و بلافاصله وارد قبر شدم، به هر طريقي بود، قسمت سوراخ قبر را پوشاندم و با گذاشتن چند خشت و ريختن خاک، قبر آن مرحومه را کامل درست کردم.
در آن سوي هستي و درست زماني که اين ماجرا را به من نشان دادند، گفته شد: آن قبري که پوشاندي، مربوط به يک زن مؤمن و باتقوا بود. به خاطر اين عمل و دعاي آن زن، چندين حوريه بهشتي در بهشت منتظر شما هستند. همان لحظه وجود نوراني اهل بيت در مقابل من قرار گرفتند و من مدهوش ديدار اين چهره هاي نوراني شدم. از طرفي چهره ي زيباي آن حوريه ها را نيز به من نشان دادند.
اما زيبايي جمال نوراني اهل بيت کجا و چهره ي حوريه هاي بهشتي؟! من در آنجا هيچ چيزي به زيبايي جمال اهل بيت نديدم...
ادامه دارد...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊