شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 تشرّف آیتالله شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی خدمت امام زمان(علیه السلام) #قسمت_ششم دوستان ما هنوز در
💠 تشرّف آیتالله شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی خدمت امام زمان(علیه السلام)
#قسمت_هفتم
ما دیدیدم نمیتوانیم آقا را با پرداخت پول با خود همراه کنیم، یکباره به قلبم الهام شد که آقا اهل حجاز هستند و اهل حجاز در سوگند به قرآن و احترام به آن خیلی عقیدهمند میباشند به همین خاطر قرآن کوچکی که در جیب بغلم بود بیرون آورده و ایشان را به قرآن سوگند دادم.
آقا فرمودند: «چرا به قرآن قسم میخوری؟ به قرآن قسم نخور! باشد حالا که مرا به قرآن قسم دادی میآیم.»
سپس فرمودند: «علی اصغر مقصّر است (که باعث گم شدن شما شد)، اکنون محمود رانندگی کند من هم وسط (صندلی کنار راننده) مینشینم و شما (شیخ اسماعیل) هم کنار من بنشین به رفقا هم بگو زودتر سوار شوند.»
به محمودآقا گفتم: تو رانندگی کن.
آقا شترهایشان را همان جا خوابانیدند و خودشان کنار راننده نشستند و من هم کنار ایشان نشستم.
حاج محمود پشت فرمان نشست آقا به من فرمودند: «بگو ماشین را روشن کند.»
در این حال هیچ یک از مسافران و رانندهها به نداشتن بنزین و آب توجّهی نداشتند. حاج محمود استارت زد، ماشین روشن شد و به راه افتاد. در این لحظه دیدم آقا، انگشت سبابهاشان را حرکت دادند امّا من از رمز و راز آن آگاه نبودم....
ادامه دارد...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
حیف که نمیدونستن، چه حس خوبی بوده از اینکه حضرت بغل دستشون نشستند...
اخی...💔
تو در کنار خودت نیستی نمیدانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد....
🥈پسر ایرانی، مهران برخورداری موفق به کسب مدال نقره شد.
خدایی قد هاشون بهم نمیخوند...
حرکت حریف هم زننده بود. خنده ی مضحک☹️
شیر مادر و نون پدر حلالت🌺
#المپیک۲۰۲۴
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
من خیلی ورزشی نیستم اما ناخودآگاه تیم ایرانی وسط میاد، این خون ایرانی گری به جوشش میفته😅
خون وطنی میکِشه.☺️
📬 #ارسالی_اعضا
سلام وعرض تسلیت
دیدین وقتی پدری میخواد بره دیدن دخترش
دخترسعی میکنه خونه رو مرتب کنه. خودش مرتب باشه .ولی بمیرم برای رقیه خاتون که با چه زحمتی پدر و آورد پیش خودش ولی تو کجا تو خرابه .خودش هم با وضعیت اسیری .
این شعر زبان این حالات هست.
هرکی اشکش جاری شد التماس دعا.
تو وقتی اومدی گفتم، که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه، چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم، بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم، غریبی مو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم، بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش، ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفی م، دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی، خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه، خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکی ای اما، برای دخترت زشته
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج🏴💔
----------------------
علیکم سلام
تسلیت میگم شهادت نازدانه بی بی جان رو🥀
تشکر از روضه ای که امشب ما رو مهمان کردید. حاجت روا به دعای رقیه جان
ارتباط ناشناس با کانال🌹👇
daigo.ir/secret/6145971794
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
✍ #شهید_مرتضی_مطهری در باب سکینه (رقیه (س)) این چنین فرمودند :
این طفل به قدری به اباعبدالله علاقهمند بود و پدر بزرگوارش را دوست داشت که اظهار علاقههای او در تاریخ به شدت منعکس شده است. برای اباعبدالله از نظر الهی یک امتحان بسیار بزرگی بود وقتی که احساس میکرد که باید از طفلی که اینقدر برای او عزیز است و اینقدر آن طفل او را دوست میدارد جدا بشود. در یکی از وداعها اباعبدالله آمدند و این طفل گریه میکرد، اشعاری به حضرت نسبت دادهاند :
سَیطولُ بَعْدی یا سَکینَةُ فَاعْلَمی
مِنْک الْبُکاءُ اذِ الْحَمامُ دَعانی
لاتُحْرِقی قَلْبی بِدَمْعِک حَسْرَةً
مادامَ مِنِّی الرّوحُ فی جُثْمانی
فَاذا قُتِلْتُ فَانْتَ اوْلی بِالَّذی
تَأْتینَهُ یا خیرَةَ النِّسْوانِ [۱]
فرمود: دخترکم! فعلًا گریه نکن، تو بعدها گریههای طولانی داری، فرصتهای زیادی برای گریه داری. تا من زنده هستم تو گریه نکن، گریهات را بگذار برای بعد از رفتن من.
😭بعد فرمود: «لاتُحْرِقی قَلْبی بِدَمْعِک حَسْرَةً» مگر نمیدانی که این دانههای اشک تو آتش به دل پدرت میزند. مادامی که روح در بدن من هست مرا با این اشکها آتش نزن، وقتی من کشته شدم آن وقت اختیار با توست، هرچه دلت میخواهد گریه کن.
📖استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج ۵، ص۳۳
۱) ینابیع المودّة، ج ۲/ ص ۱۷۲
#شهادت_حضرت_رقیه(س)
پنجم #صفر
سید مجید بنی فاطمهenc_16314114655820707402459.mp3
زمان:
حجم:
4.95M
درد و دل پدر دختری💔
کسی نمیشه باورش
که من فقط سه سالمه....
اَز هَمان روزی کهِ صَحناَت را نِشانَم دادهای
تار میبینَم جَهان را گَرچهِ چِشمَم سالِم اَست...
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله✋
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
اصغر نزدیک هشت سال در سوریه بود. همسر و فرزندانش را هم با خود به آنجا برد. وقتی پرسیدیم: «چرا خانواده را به آنجا میبری؟»
میگفت: «وقتی کسی بخواهد در راه اسلام حرکت کند باید این حرکت کلی باشد و خانوادهاش را همراه کند.»
#روایت_پدر_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊