هر شبم
بوے
عشـــــ❣ــــــق
میگیرد؛
از عطـــــــر خیــــــال و خاطراتِ تو
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهدا چه مےگویند؟
آنها میگویند
ما در زمانه ی خود
مَردانه رفتیم،
حالا نوبت شماست..!!
مبادا با حرفتان
یا قدمتان
ڪاری ڪنید که
زحمت ما هدر برود...
محب #امام_رضا(ع)
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
7.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃
باز
آینه و آب و سینیِ چای و نبات
باز پنج شنبه
و یاد شهدا با صلوات
🌷مزار مطهر #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور و #شهید_حاج_محمد_پورهنگ در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
.
با اینکه از گل خریدن و هدیه دادن و محبت کردن کم نمیگذاشت، ولی چند وقت یک بار میپرسید : «از من راضی هستی؟»
بنای زندگی را گذاشته بود بر محبت. میگفت:
«وقتی همسرت از تو راضی باشد خدا یکجور دیگری نگاهت میکند.»
حرفهایش به دل مینشست. حتی اگر هزار بار هم حرفی را شنیده بودی، اما شنیدنش از زبان او لطفی دیگر داشت. اصلاً سخنران قابلی بود. منبرهایش همه گل میکرد. قبل از سخنرانی کلی مطالعه و تحقیق میکرد تا همه حرفهایش سند داشته باشد. موضوعی انتخاب میکرد که کارایی داشته باشد و دردی از مردم دوا کند.
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
#روایت_بانو_پاشاپور_همسر_شهید
harimeharam.ir
@shahid_hajasghar_pashapoor🕊🌹
💔روضه هایی که بعد از ۱۴۰۰ سال دوباره زنده شد...
و مسموم کردن محمد ما را...
یارضا...
محمد خیلی #امام_رضا رو دوست داشت و آخر سر مثل محبوب خودش با زهر شهید شد....
اینجوریه که محبوب هم محمد رو در آغوش گرفت...
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
آقای اصغر
آقای محمد....😔
در این سیاهیِ شهر
دل به نگاه شما بستهایم
حتی ثانیهای، لحظهای
نگاهتان را رد نڪنید . . .
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
با خنده گفتمش:
بہ سلامت، سفر بخیر
وقتی ڪہ رفت، از تو چہ پنهان
دلم گرفت . . .
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
سنم به جنگ نمی رسید. گمان می کردم شهدا چطور در یک شب شهید می شوند؟! آیا تمام مسیر را در یک شب طی می کنند؟
او را که دیدم، فهمیدم از مدت ها قبل برای شهادتش برنامه ریزی کرده بود. سعی می کرد رفتارش را شبیه شهدا کند تا عاقبتش هم مثل آن ها شود...
#روایت_دوست_شهید
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ(طلبه)
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
یک قسمت از حقوقش را به کسانی میداد که بنیه مالی خوبی نداشتند. وقتی به او معترض میشدند که تو خودت بینیاز و مرفه نیستی، چرا اینقدر به دیگران میبخشی؟ جواب میداد:
«عیبی ندارد، انفاق به مال کم برکت میدهد.»
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 آشپزی شهید پورهنگ در روز #تاسوعا
حاج محمد بسیاری از اوقات عبا و عمامه نمیگذاشت که بتواند در هر جایی راحتتر خدمت کند. حاجی خوب آشپزی میکرد. وقتی میشنید هیئتی آشپز ندارد، میگفت : من غذای هیئت را میپزم.
میگفتیم : حاجی شما روحانی هستی، نباید پای دیگ بایستی.
میگفت : در مجلس عزای سیدالشهدا (ع) هر خدمتی افتخار است.
بعد لباسش را درمیآورد و با خنده میگفت : عمامه و عبا را هم درمی آورم که دیگران ناراحت نباشند.
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
#روایت_پدر_معزز_حاج_اصغر (پدرخانم حاج محمد)
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔉 #زمینه| داغ جَوون قد پدر رو خَم میکنه
🎙 با نوای حاج #ابوذر_بیوکافی
🔰 شب هشتم محرم ۱۴۴۷ هق
📆 پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴
🏭 مجتمع دخانیات گیلان
🏴 هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت
✨ #حضرت_علیاکبر(ع)
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
AbozarBiukafi_ir
@shahid_hajasghar_pashapoor
روز عاشورا، دل توی دلش نبود.
برای رفتن به حرم آماده شدیم. گفت : بیا مسیر را تغییر بدهیم و با دسته طویریج (۱) همراه شویم.
رفتیم و با دسته طویریج همراه شدیم. هروله می کرد و گریه کنان یا علی (ع) و یا حسین (ع) می گفت.
رسیدیم نزدیک حرم. موقع نماز شد. توی آن جمعیت همدیگر را گم کردیم. نمازم را خواندم و برگشتم. بعد از مدتی آمد. گفت: جمعیت من را با خودش برد کنار ضریح. خیلی راحت نمازم را خواندم.
گفتم: ارباب تو را جور دیگری می خواهد. این هم دلیل...
#روایت_دوست_شهید
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
نشر مجدد
----------------------------------------
۱) طویریج نام روستایی است تقریبا در ۳۰ کیلومتری کربلا. اهالی روستا وقتی متوجه مددخواهی امام حسین (ع) می شوند، هروله کنان با ذکر لبیک یا حسین (ع) به سمت کربلا می روند اما زمانی می رسند که کار از کار گذشته است. هر ساله این کار به عنوان یک سنت اجرا می شود و بسیاری از علما حضرت ولی عصر (عج) را در این دسته مشغول هروله و عزاداری دیده اند.
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊