🌾
سقا صدایش می کردند. به مادر گفته بود : میخوام اونجا سقا باشم.
همیشه قبل از خودش به رزمندهها تعارف می کرد. سر سفره ی ناهار و شام هم دنبال پارچهای آب می دوید و وقت و بی وقت به آنها آب تعارف می کرد.
میگفت : آب نطلبیده مراد است! حتی آب قمقمه اش را هم می بخشید.
تشنه شهیدشد؛ همانطور که آرزو داشت مانند سقای تشنه لب دشت کربلا....
#شهید_زکریا_صفرخانی🍎
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💔🌱
غریبانه رفتید و من ملتمسانه می گویم :
مدد کنید
تا طی کنم
این راهِ ناهموار را …
#رزقک_شهادت🥀
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🌱
🦋روایت "سفر عشق" (داستان سفر کربلای شهید محمد پورهنگ)، به روایت دوست شهید
📎هشت قسمت
به نیابت خادمِ #شهید_حاج_محمد_پورهنگ، خواهر بزرگوار #شهید_توران_اسکندری
از پنج شنبه ۱۳ شهریور ۹۹
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ماجرای شهیدی که حاج قاسم در وصیت نامه اش نوشت :
مثل برادرم دوستش داشتم...
🌱پاسدار معزز #شهید_حسین_پورجعفری
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
✨من یک مادرم، مادر فرماندهای که هر سال ترک دیار و خانواده کرده بود و دوشادوش سپهبد حاج قاسم سلیمانی به دفاع از حرم عقیله بنی هاشم پرداخت و در نهایت یک ماه پس از شهادت حاج قاسم به آرزویش رسید و آسمانی شد.
😔می خواهم از کسی سخن بگویم که همچون علمدار دستش از بدنش جدا شده همچون سیدالشهدا (ع) که عمری برایش گریه کرده بود، سر از تنش جدا شد.....💔
💫من مادر #آقای_اصغر حاج قاسم هستم آقای اصغری که نگران جان حاج قاسم بود و فقط یک ماه پس از ایشان توانست این دنیا را تحمل کند.
😭دنیای با اصغر بودن به ما نیاموخت که بی او چه کنیم اما وفای آقای اصغر به ما آموخت محبت بی منت شما عزیزان را فراموش نکنیم همه به وسعت قلب هایتان آمدید در کنار ما بودید.
در انتها من مادر اصغر از تمام دوستان خوب فرزندم که در این مدت یاد پسرم را زنده نگه داشتند تشکر می کنم...
✍مادر #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
دهه دوم #محرم ۱۴۴۲
۹۹.۰۶.۱۱
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💔🌱
حَسرَتِ کَربُبَلا دَر دِلِ مَن پِنهانیست
مَن ندانَم کِه چِه اَندازِه زِ عُمرَم باقیست
کَربَلا گَر نَشُدَم دَعوَت اَز این بارِ گُناه٬
ضامِنِ مَن بِشَوَد ضامِنِ آهو کافیست...
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#صبحتون_حسینی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
❣ #سفر_عشق...
#قسمت_اول
🍃اولین بار بود که مشرف می شد. بی تاب دیدن حرم بود. دوست داشت زودتر برسد.
❄️آن سال هوا خیلی سرد بود. تقریبا دوتا اتوبوس بودیم. به مرز مهران که رسیدیم، متوجه ازدحام جمعیت شدیم. مردم پشت مرز منتظر بودند و مرز بسته شده بود.
🚗مجبور شدیم همانجا توقف کنیم. به دنبال جایی بودیم که شب را آنجا بگذرانیم. بچه ها خسته بودند و هرچه می گذشت، هوا هم سردتر می شد.
✔️بالاخره جایی را پیدا کردیم. بزرگ نبود ولی بهتر از بی جایی بود. بعد از انجام کارها تصمیم گرفتیم استراحت کنیم. وقتی وارد شدیم، تقریبا بیشتر بچه ها خوابیده بودند. جای زیادی باقی نمانده بود.
دیدم رفت بیرون. دنبالش رفتم و گفتم: الان جایی برایت پیدا می کنم که استراحت کنی.
گفت: نه. بگذار زائرها راحت استراحت کنند. امشب را یک جوری سر می کنیم.
#ادامه_دارد...
راوی : دوست شهید
🌷 #شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💎🍃
🕋سفر حج، میقات با خدای عشق با پای دل راه سخت صفا و مروه را پیمودن كار عاشقان است. بین آنكه دلش مشتاق باشد، با آنكه پایش مشتاق باشد فاصلهای است به وسعت آسمان تا زمین.
🌷مرتضی كه از این سفر بازگشت، به دیدارش رفتیم، در عرفات گم شده بود، میگفت: «آنقدر گشتم تا توانستم كاروان خودمان را پیدا كنم. خیلی برایم عجیب بود. من كه گم بشوم دیگر چه توقعی ازآن پیرمرد روستایی است.»
😌لبخندی بر لبانش نشست و ادامه داد :
«بعد یادم آمد كه ای بابا! حدیث داریم كه هركس در عرفات گم بشود خدا او را پذیرفته است.»
🌾صحرای عرفات، حضور صاحبالزمان (عج) و دل بیقرار آوینی، اگر تمام اشكهایش در جبهه بیشاهد بود، آنجا كه دیگر مولایش دل بی تاب سید را میدید. آنجا كه حجهبنالحسن (عج) اشك را از روی گونههای مردان خدا پاك میكند، دستانش را میگیرد، تا راه را گم نكند سیدی دست در دست سیدی والامقام هفت وادی عشق را با پای جان میدود....
#شهید_سید_مرتضی_آوینی❤️
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🍃
ایستاده ایم
در فتنه خیز حادثه ها قد کشیده ایم...
نماهنگی از #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی و حضورشان در صحنه نبرد..
پ.ن : در ثانیه ای از فیلم #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور حضور دارند.
#ما_ملت_امام_حسینیم❤️
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃
باز
آینه و آب و سینیِ چای و نبات
باز پنج شنبه
و یاد شهدا با صلوات
🌷مزار مطهر #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور و #شهید_حاج_محمد_پورهنگ در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊