السلام علیک یا علی ابن ابیطالب
یا امیر المومنین علیه السلام
💞
🔆 #پندانه
✍ پسر جوانی قصد بردن پدر پیر خود به سرای سالمندان کرد. صبح زود، پدر را سوار ماشین خود کرد.
🔹پدر پیر آخرین چیزی که در چمدان خود گذاشت و میخواست آن را با خود به سرای سالمندان ببرد، عکس همسر جوانش بود؛ همسری که مادر پسر بود و مرد بعد از فوت او دیگر ازدواج نکرده بود.
🔸در میانه راه پدر به پسر گفت:
پسرم! میتوانم از تو تقاضایی برای بار آخر کرده باشم؟!
🔹پسر متکبر جوان سری از روی ناچاری به رضایت تکان داد.
🔸پدر که کارگر کارخانۀ الوار و چوببری بود، از پسر خواست او را برای بار آخر به کارگاه چوببریای ببرد که در آن ۳۰ سال کار کرده بود.
🔹چون به کارخانه رسیدند، پدر به پسر درخت بزرگی را نشان داد که چند کارگر در حال کندن پوستش بودند.
🔸پدر رو به پسر گفت:
پسرم! این درخت، حیات خود را مرهون آن پوست پیری است که در حال کندنش هستند. اگر پوست درخت را زمان حیات میکندند، درخت هر اندازه قوی بود، قدرتِ گرفتن آب و غذا از خاک را نداشت و بلافاصله خشک میشد.
🔹اما اکنون که درخت را بریدهاند، پوست آن را هم بریدهاند و بیارزشترین قسمت الوار، همان پوستش بعد از بریدن آن است.
🔸سالهایی که درختان را پوست میکندم، به این نکته فکر میکردم؛ روزی خواهد رسید که من هم برای تو چون پوست درختان، به بیارزشترین بخش درخت تبدیل میشوم که دور ریخته خواهم شد. تویی که عمری برایت زحمت کشیده و بعد از مرگ مادرت، به تنهایی بزرگت کردم.
🔹امروز همان روزی است که سالها منتظر رسیدنش بودم.
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
3.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 #درنگتفکرانه
کلیپ استاد #رائفی_پور
📁 ایران یا اسلام یا هردو⁉️
📥 لینک دانلود مصاحبه کامل کلیپ 👇
🌐 t.me/masaf/65355
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#احکام
#هوشیارباشیم🐕⛔️
#سگ
مسأله شماره 9️⃣
۱- نگهداری سگ های خانگی یا زینتی از لحاظ شرعی چه حکمی دارد ⁉️
۲- فروش لباس سگ و متعلقاتش چه حکمی داره؟ تجهیزات نگهداری سگ خانگی⁉️
پاسخ:
✍🏼 آیت الله خامنه ای:
ج1) نگهداری سگ غیر از سگ گله و شکاری و نگهبان مذموم است و اگر این کار تشبه به غیرمسلمانان باشد و باعث ترویج فرهنگ آنان گردد و یا باعث آزار و اذیت همسایگان گردد، حرام است.
ج2) به طور کلی اینگونه امور اگر باعث ترویج عمل باطل محسوب می شود، جایز نیست.
✍🏼 آیت الله مکارم شیرازی:
1- نگهداري سگ اگر به قصد استفاده مشروع و عقلايي مثل نگهباني باشد اشکالي ندارد ولي خريد و فروش و نگهداري سگهاي زينتي و امثال آن جايز نيست.
2- اگر فایده این وسایل منحصر در سگهای زینتی و خانگی باشد خرید و فروش آن اشکال دارد.
✍🏼 آیت الله سیستانی:
1-خرید و فروش سگ جایز نیست مگر سگ شکار ولی نگهداری آن اشکال ندارد اگر چه نجس است و نماز خواندن در خانه ای که سگ در آن نگهداری میشود مکروه شمرده شده است.
2- به خودی خود اشکال ندارد
✍🏼 آیت الله شبیری زنجانی:
1. نگه داشتن سگ گله و پاسبان و صید اشکال ندارد ولی بر اساس روایات متعدد نگهداری سگ در غیر این موارد،کراهت شدید دارد و از جمله صفات زشت محسوب می شود.
2. فی نفسه مانعی ندارد.
✍🏼 آیت الله وحید خراسانی:
خريد و فروش سگِ غيرِ شكارى كه باطل است و بنابر احتياطِ واجب، حرام است.
ا-حرام نیست ولی مکروه است.
2-حرام نیست.
✍🏼 آیت الله فاضل لنکرانی:
1. سگ نجس العین است تمام بدن حتی ناخن ها و موهای سگ نجس است، نگهداری سگ بدون ضرورت کراهت دارد. البته اگر برای نگهبانی یا برای شکار باشد، با رعایت طهارت و نجاست اشکال ندارد.
2. چنانچه غرض عقلایی بر آن مترتب باشد اشکالی ندارد.
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# دخترانه
#بستن روسری 🧕
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#شاعرانه🦋
صدا کن مرا!
صدای تو خوب است…
سهراب سپهری☘️
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
→•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
···→•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#ڈاسْثانِ_سْہ_دَڨیڨہ_دَرْ_ڨی٘ـامَثْ𖣔
#قسمت_ششم↓
🌴 گره گشایی 🌴
بیشتر مردم از کنار موضوع مهم حل مشکلات مردم به سادگی عبور می کنند. اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک در حل مشکلات بندگان خدا بردارد؛ اثر آن را در این جهان و در آن سوی هستی به طور کامل خواهد دید.
در بررسی اعمال خودم؛ مواردی را دیدم که برایم بسیار عجیب بود!
مثلاً شخصی از من آدرس میخواست. من او را کامل راهنمایی کردم. او هم دعا کرد و رفت...
من نتیجه دعای او را به خوبی در نامه عملم مشاهده کردم.
یا اینکه وقتی کاری برای رضای خدا در حل مشکل مردم انجام میدادم؛ اثر آن، در زندگی روزمره مشاهده می شد.
اینکه ما در طی روز، حوادثی را از سر می گذرانیم و می گوییم: خوب شد که اینطور نشد! یا می گوییم: خدا را شکر که از این بدتر نشد!؛ به خاطر دعای خیر افرادی است که مشکلی از آنها برطرف کردیم.
من هر روز برای رسیدن به محل کار؛ مسیری را در اتوبان طی میکنم. همیشه اگر ببینم کسی منتظر است؛ او را حتما سوار می کنم.
یک روز هوا بارانی بود. پیرزنی با یک ساک، پر از وسایل؛ زیر باران مانده بود. با اینکه خطرناک بود؛ اما ایستادم و او را سوار کردم.
ساک وسایل او گلی شده بوپ و صندلی ماشین را کثیف کرد، اما چیزی نگفتم.
پیرزن تا به مقصد برسد؛ مرتب برای اموات من دعا کرد و صلوات فرستاد. بعد هم خواست کرایه بدهد که نگرفتم و گفتم: هرچه می خواهی بدهی، برای اموات من صلوات بفرست.
من در آن سوی هستی بستگان و اموات خودم را دیدم. آنها نزد من آمدند و از من به خاطر دعاهای آن پیرزن و صلوات هایی که برایشان فرستاده بود؛ حسابی تشکر کردند.
این را هم بگویم که صلوات واقعاً ذکر و دعای معجزه گری است. آنقدر خیرات و برکات در این دعا نهفته است که تا از این جهان خارج نشویم قادر به درکش نیستیم.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: « گره گشایی از کار مومن؛ از هفتاد بار حج خانه خدا بالاتر است.»
ثمرات این گره گشایی، در دنیای برزخ بسیار ملموس بود. بیشترین ثمرات این خیرات، در زندگی دنیایی اتفاق میافتد و خودش را نشان میدهد. یعنی وقتی انسان در این دنیا خودش را به خاطر دیگران به سختی بیندازد، اثرش بیشتر در همین دنیا مشاهده میشود تا در آخرت.
یادم می آید که در دوران دبیرستان؛ بیشتر شب ها در مسجد و بسیج بودم. جلسات قرآن و هیئت که تمام میشد در واحد بسیج بودم و حتی برخی شبها تا صبح می مانم و صبح به مدرسه می رفتم.
یک نوجوان دبیرستانی در بسیج ثبت نام کرده بود. او چهره زیبایی داشت و بسیار پسر ساده ای بود...
یک شب پس از اتمام فعالیت بسیج؛ ساعتم را نگاه کردم: یک ساعت به اذان صبح بود. بقیه دوستان به منزل رفتند. من هم به اتاق دارالقرآن بسیج رفتم و مشغول نماز شب شدم.
همان نوجوان یکباره وارد اتاق شد و سریع در کنارم نشست...!!!
وقتی نماز تمام شد؛ با تعجب گفتم: چیزی شده؟!
با رنگ پریده گفت: هیچی! شما الان چه نمازی می خوانی؟!
گفتم: نماز شب. قبل از اذان صبح مستحب است که این نماز را بخوانیم.
گفت: به من هم یاد می دهی؟!
به او یاد دادم و در کنارم مشغول نماز شد. اما می دانستم او از چیزی ترسیده و نگران است!!
بعد از نماز صبح با هم از مسجد بیرون آمدیم. گفتم: اگر مشکلی برایت پیش آمده بگو! من مثل برادرت هستم.
او گفت: روبروی مسجد یک جوان هرزه منتظر من بود. او با تهدید میخواست من را به خانه اش ببرد. تا نیمه شب هم منتظرم مانده بود. من فرار کردم و پیش شما آمدم.
روز بعد یک برخورد جدی با آن جوان هرزه کردم و حسابی او را تهدید کردم. آن جوان هرزه دیگر سمت بچه های مسجد نیامد.
این نوجوان هم با ما رفیق و مسجدی شد.
البته خیلی برای هدایت او وقت گذاشتم. خدا را شکر؛ الان هم از جوانان مومن محل ماست.
مدتی بعد دوستان من که به دنبال استخدام در سپاه بودند؛ شش ماه یا بیشتر، درگیر مسائل گزینش شدند. اما کل زبان پیگیری استخدام بنده، یک هفته بیشتر طول نکشید.
تمام رفقای من فکر میکردند که من پارتی داشتم اما ...
در آن سوی هستی؛ جوان پشت میز به من گفت: « زحمتی که برای رضای خدا؛ به خاطر آن نوجوان کشیدی، باعث شد که در کار استخدام، کمتر اذیت شوی! و کار شما زودتر هماهنگ شود! البته این پاداش دنیایش بود. پاداش آخرتیش در نامه عمل شما محفوظ است.»
حتی به من گفتند: « اینکه ازدواج شما به آسانی صورت گرفت و زندگی خوبی داری؛ نتیجه کارهای خیری است که برای هدایت دیگران انجام دادی.»
من شنیدم که مأمور بررسی اعمال گفت: « کوچکترین کاری که برای رضای خدا و در راه کمک به بندگان خدا کشیده باشید؛ آنقدر در پیشگاه خدا ارزش پیدا میکند که انسان، حسرت کارهای نکرده را می خورد!!»