eitaa logo
🇮🇷شهید مدافع‌ حرم جواد محمدی🇮🇷
2.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
56 فایل
«کانال رسمی،تحت نظارت خانواده شهید» میگفت:"مردان خدا، گمنامند" آنچنان طریق گمنامی در پیش گرفت که لایق شهادت شد اینجا از اومینویسیم🪶 تا با یادش، روحمان جَلا گیرد✨🕊️ خادم کانال: @Shahid_javad_m
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ تولد آقا جواد مرداد بود و تولد قمری اش هم مصادف بود با تولد امام رضا علیه السلام خودش بیشتر همانی را دوست داشت که با تولد امام رضا همراه بود اما من همیشه هر دوتایش را برایش تولد میگرفتم سال اول اما وانمود کردم حواسم به تولدش نیست تا شب هم بهش زنگ نزدم عصر زنگ زد که شب می آید خانه مان به روی خودم نیاوردم شب با کیک و گل و هدیه که رفتم توی اتاق خیلی جا خورد خیلی هم ذوق کرد گفت واقعاً داشتم از تولد ناامید میشدم هدیه اش انگشتره عقیق بود قول داد دیگر این انگشتر را دستش کند... 📚قسمتی ازکتاب تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
💔 برای عروسی نگذاشتیم کسی موسیقی بگذارد، مولودی داشتیم. موقع خداحافظی برخی اطرافیان نق می‌زدند که مراسم ختم صلوات بود به جای عروسی. 😏 ولی مهم نبود❌ مهم برایمان قلب امام زمانمان بود که شاید ان شب از ما راضی باشد❣ راوی همسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
توی روضه حضرت زهرا علیه السلام خیلی بی تاب می شد برای حضرت مادر در جور دیگری عزاداری می کرد. از همان شب اول محرم حال و هوایش تغییر میکرد اما شب تاسوعا و عاشورا احوال خیلی بد میشد. بعد از شام عاشورا یکهو حالش خوب میشد حتی خنده هایش هم زیاد تر از بقیه وقت ها بود می گفت: "نمی دانم چرا خدا با ما اینجوری می کند"... راوی همسر تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
♥️ تولد آقا جواد مرداد بود و تولد قمری اش هم مصادف بود با تولد امام رضا علیه السلام خودش بیشتر همانی را دوست داشت که با تولد امام رضا همراه بود اما من همیشه هر دوتایش را برایش تولد میگرفتم سال اول اما وانمود کردم حواسم به تولدش نیست تا شب هم بهش زنگ نزدم عصر زنگ زد که شب می آید خانه مان به روی خودم نیاوردم شب با کیک و گل و هدیه که رفتم توی اتاق خیلی جا خورد خیلی هم ذوق کرد گفت واقعاً داشتم از تولد ناامید میشدم هدیه اش انگشتره عقیق بود قول داد دیگر این انگشتر را دستش کند... 📚قسمتی ازکتاب تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii