📚#دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاد دانشگر
#پارت_108
#پدر_شهید
یکی از اخلاق های مخصوص جواد خوش رویی و بگو بخندش بود
برای همین ،همه دوستش داشتند.
با همه زود دوست میشد
توی مسجد و پایگاه و هیئت هم که با بچه ها دوست میشد،هفته یربعدش دعوتشان میکرد خانه مان.
نه که همیشه بهشان ناهار و شام بدهد،نه.
می امدند و میرفتند توی اتاقشان و دور هم می نشستند به گفتن و خندیدن و بحث.
بعد ها که بزرگتر شدند،بعد از خنده هایشان نوبت میرسید به دعا و روضه.
کلا جواد شلوغی را خیلی دوست داشت.
هرجا بود،بقیه را هم جمع میکرد دور خودش.
شاید هم او جمعشان نمیکرد،خودشان دوست داشتند دورش جمع شوند.
ولی درباره ی فامیل ،از همان نوجوانی و جوانی تا همین آخر ها،همیشه دنبال این بود که دست کم ماهی یکبار،همه دور هم جمع شوند،اما توی همین دورهمی ها هم مرزها و خط قرمز های خودش را داشت.
یعنی از بحث سیاسی بدش نمی آمد.
اکر کسی حرفی یا نقل و اعتراضی داشت باهم بحث میکردند
ولی کسی حق اهانت به رهبر انقلاب را نداشت.
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii