📸 یک قابِ پدر و پسری ...
عمو درویش پیرمردیحدود ۸۵ ساله بود
کـه همیشه به نیروهـای کـم سن و سال
روحیه می داد. همرزم و فرزندِ رشیدش،
قاسم، در پدافندی عملیات بیتالمقدس۴
به درجه رفیع شهادت نائل شد.
#روز_پدر
#عمو_درویش
#شهید_قاسم_یاراحمد
#نمونه_خاطره
🌱|@shahid_ketabi
💢 نبرد ارادهها
🔹مهم نیست نشریات غربی، چه قضاوتی میکنند و چه توهین و تهمتهایی را نسبت به امام خمینی و امام خامنهای روا میدارند.
♦️مهم این است که انقلاب اسلامی و تاثیرات تعیین کننده آن در مقیاس جهانی، پنج دهه است ذهن دوستان و دشمنان ملت ایران را تسخیر کرده و ابر قدرتها را به زانو در آورده است.
🔹دیوید ایگنیشس تحلیلگر آمریکایی سه سال قبل در واشنگتن پست نوشت: "پمپئو پس از انفجار دو نفتکش در دریای عمان، بدون ارائه دلیل و مدرک، ایران را مقصر خواند. در همین زمان آبه شینزو در ایران بود تا پیام ترامپ را به رهبر ایران بدهد اما آیت الله خامنهای درخواست ترامپ را رد کرد".
♦️او افزوده بود: "صدای رهبر معظم ایران را نمی توانستیم شفافتر از این بشنویم. در صدای او میتوان بازتاب این عبارت آیت الله خمینی را شنید که گفت : #آمریکا_هیچ_غلطی_نمی_تواند_بکند. ایران، اعتماد به نفس قابل توجهی دارد".
🔹انقلاب اسلامی، با وجود طوفان انواع توطئهها و تهدیدها ۴۴ ساله شد؛ تا ثابت کند دست خدا پشت سر این انقلاب و بالا دست همه ابر قدرت هاست. به تعبیر مجله تایم؛ این "آزمون ارادهها" است. این، نبرد اراده هاست.
#محمد_ایمانی
#ویژه
@shahid_ketabi
نمیخواهم عکسش رو ببینم !
چند روز پیش بچهدار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبهی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون.
گفتم:"هان، آقا مهدی خبری رسیده؟" چشمهایش برق زد.
گفت:" خبر که... راستش عکسش رو فرستادن".
خیلی دوست داشتم عکس بچهاش را ببینم. با عجله گفتم:"خب بده، ببینم".
گفت:" خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم.
قیافهام را که دید، گفت:" راستش میترسم؛ میترسم توی این بحبوحهی عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش".
نگاهش کردم.چه میتوانستم بگویم؟
گفتم:" خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم میبینم".
ــــــــــــــــــــــــ
خاطرهای از شهید مهدی زین الدین/ تو که آن بالا نشستی،ص۳۹
#نمونه_خاطره
@shahid_ketabi
مناجات بینظیر نوجوان ۱۶ ساله !👆👇
دوست دارم گوشهای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطهای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجهات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم میخورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد ... تو با دستهای خودت، اشکهای مرا پاک کنی ...
مولای من؛
سرم را به سینهات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم ...
دوست دارم وقتی نگاهم میکنند و باهام گرم میگیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم. در عوض بترسم و شرم کنم از آن روزی که پیش همین دوستان پرده را بالا زنی و مرا پیش چشم پاکشان افشا کنی. آن وقت من از خجالت بگویم: یا لیتنی کنتُ ترابا ... ای کاش من خاک بودم ...
خدایا؛
به من لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آن بزرگان را هم بده تا گمراه نشوم ...
خدایا؛
من از روشنی روز فرار کردم و به سیاهی شب پناه آورده، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم ... مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینهام دارم و در تاریکی شب مینشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی.
خدایا؛
تو با بندگانت نسیه معامله میکنی و گفتی: «ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت.» اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و میگوید: گناه کن و درعین حال مزهاش را به تو میچشانم ...!
پس خدا؛ برای خلاصی از این هوسها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزههاست.
#شهیدمحمودرضااستادنظری🕊🌹♥️
ولادت: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۸ تهران
شهادت: ۲۴ بهمن ۱۳۶۴
عملیات والفجر ۸ فاو
مزار: بهشت زهرا(س)
قطعه ۲۷ ردیف ۳ شماره ۱۱
#امام_زمان
#ماه_رجب
@shahid_ketabi
🌹خیلی امام رضایی بود. تقریبا همه کسانی که او را میشناختند، این را میدانستند. هر وقت عازم مشهد میشد، چند نفر را هم همراه خود میکرد و گاهی خرج سفرشان را هم میداد.
آنقدر زود دلش برای امامش تنگ میشد که هنوز عرق سفرش خشک نشدہ، دوبارہ راهی میشد. میگفت: «امام رضا خیلی به من عنایت داشته. کملطفیه اگه نرم دیدنش!»
همیشه بابالجواد را برای ورود انتخاب میکرد. گاهی ساعتها مینشست همانجا و چشم میدوخت به گنبد و با حضرت حرف میزد.
میگفت: «اگه اذن دخول خوندی و چشمِت تر شد، یعنی آقا قبولت کرده.»
مانند خیلی از بزرگان حرم را دور میزد و از پایین پا وارد حرم میشد. مدتی در صحن مینشست و با امام درد و دل میکرد.
سفر کربلا را هم از #امام_رضا گرفته بود. موقع برگشت روی یکی از سنگهای حرم تاریخ سفر بعدیاش را مینوشت و امام هم هر دفعه آن را امضا میکرد…
"شهید مدافع حرم #محمد_پورهنگ"
#نمونه_خاطره
#امام_زمان
#ماه_رجب
@shahid_ketabi
💠 زرنگی در وقت نماز !!
✍️آن روز، به مسجد نرسيده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم يواشکی نماز خواندنش را تماشا میکردم. حالت عجيبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود. طوری حمد و سوره میخواند مثل اين که خدا را میبيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا میکرد. بعدها در مورد نحوه نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت: «اشکال کار ما اينه که برای همه وقت میذاريم، جز برای خدا! نمازمون رو سريع میخونيم و فکر میکنيم زرنگی کرديم؛ اما يادمون ميره اونی که به وقتها برکت میده، فقط خود خداست».
📚مسافر کربلا، ص ٣٢، #شهيد_علیرضا_کريمی
#نمونه_خاطره
#شهدا
#ماه_رجب
@shahid_ketabi
🔴برای شهیدی که ارباً اربا شد همه در راهپیمایی ۲۲بهمن شرکت خواهیم کرد
#دهه_فجر
@shahid_ketabi