eitaa logo
🇮🇷کانال رسمی شهید مهدی سهرابی
2.1هزار دنبال‌کننده
143 عکس
56 ویدیو
17 فایل
شهید مهدی سهرابی که تنها چند ماه از عروسی‌اش گذشته بود، در حملات ددمنشانه‌ی رژیم جعلی اسرائیل به اصفهان به شهادت رسید. ولادت: ۴ اسفند ۱۳۷۹ شهادت: ۱ تیر ۱۴٠۴ خادم کانال: @mahfa_ir (تشکیل شده توسط همسر شهید) تنها کانال رسمی شهید مهدی سهرابی🇮🇷✅
مشاهده در ایتا
دانلود
روز دوم سفرمون یعنی ۱۰ شهریور ما توفیق پیدا کردیم که سیدمحمد و سامرا و کاظمین را زیارت کنیم. سید محمد و سامرا خیلی شلوغ بود و وقت زیادی هم برای زیارت و نماز خوندن پیدا نکردیم. توی سامرا فقط دو ساعت وقت داشتیم. چون برای نماز رسیده بودیم دم حرم، حرم را بسته بودن و ما سریع نمازمون را خوندم و برگشتیم... رسیدیم دم ماشین؛ ولی با کمال تعجب دیدیم هیچ کسی اونجا نیست! حدود یک ساعت و نیم منتظر موندیم. افسوس میخوردیم که کاش زود نیومده بودیم و ماهم زیارت میرفتیم... من دیگه حالم داشت بد میشد. توی گرما، زیر آفتاب، با چادر و پوشیه واقعا داشتم خفه میشدم. مهدی هر چند دقیقه یه بار یه لیوان آب یخ می‌اورد و میگفت بذار روی صورتت خنک بشی و بعد می‌رفت عوضش میکرد و یکی دیگه می‌اورد. یه تیکه مقوا هم پیدا کرد و برام به عنوان بادبزن ازش استفاده میکرد. هرچی بهش میگفتم دستت خسته میشه، میگفت کمترین کاری که از دستم برمیاد برای خانوم مُحَجبم انجام بدم همینه😉❤️ با وجود اینکه واقعا شرایط بدی بود، دلم خوش بود به بودن مهدیِ مهربونم که هر کاری میکرد که بهترین شرایط را برام رقم بزنه. بالاخره خانم ها و آقایون همسفر اومدن😏 هم زیارت رفته بودن، هم ناهار خورده بودن. تازه به ما میگفتن شما باید خودتون می فهمیدین که ما دو ساعته خودمونو نمیتونیم برسونیم. ولی با این حال مهدی هیچی بهشون نگفت و این ادبش باعث شد خیلی از همسفرها شیفته ی اخلاقش بشن. ادامه دارد... کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین منـم غـلام کـسی که بود گـدای حـسـیـن سلام به یاد شهیدتون توی موکب بقیةالله اصفهان😊 • منتظر عکس‌های زیباتون از زیارت های نیابتی شما عزیزان هستیم. کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
رفتیم کاظمین. اونجا اولین زیارتگاه معصوم بود که من توی کشور عراق داشتم تجربه میکردم و قوانین حرم را بلد نبودم. یه عالمه دنبال پلاستیک گشتم. یه حاج خانمی یه دونه پلاستیک از کیفش پیدا کرد و بهم داد. منم خوشحال کفشای خودم و مهدی را گذاشتم داخلش و داشتم میرفتم توی حرم که یهو آقای خادم مانع ورودم شد😯مهدی تقریبا هنوز نزدیک در خانوما بود. صداش زدم و گفتم حالا چیکار کنیم؟ خلاصه یه عالمه نقشه کشیدیم و با هزار ترفند من کفش ها را بردم داخل حرم. چون بیرون گذاشتنش مساوی بود با گم شدنش. کاظمین خییییلی متفاوت بود. من اونجا حس عجیبی داشتم. حسی که توصیفش برام خیلی خیلی سخته... زیارت خیلی دلچسب و همه چی تمومی کردم. نماز جماعت هم توی حرم خوندیم. از چهره ی هردوتامون پیدا بود که حال دلمون خیلی خوب شده😇 چقدر تا اینجای سفر بهمون خوش گذشته بود. اصلا همین که برای اولین بار بود که باهم به این سفر معنوی میومدیم، خودش یه انرژی مثبت بود. ادامه دارد... کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
بعد از اون ما راهی مسجد سهله شدیم. اینجا دیگه ما از اون کاروان جدا شدیم و با ماشین تا عمود ۲۰۰ رفتیم. شب توی یکی از موکب ها استراحت کردیم. قرار بود از بعد از ظهر که هوا خنک تر شد پیاده روی را شروع کنیم. موکب امکانات زیادی داشت ولی از نظر وسایل سرمایشی خیلی ضعیف بود. مهدی بهم پیام داد و گفت بیا دم در... منم با ذوق چادر سر کردم و رفتم. دیدم مهدی یه بطری شربت که ترکیبی از خاکشیر و تخم شربتی و عسل و آبلیمو بود اورده برام. گفت اینو برای تو درست کردم که عطش نکنی. یه ساعت پیش هم برات آب هندوانه گرفته بودم ولی هرچی پیام دادم ندیدی. حالا اینو ببر، اگه بازم چیزی خواستی بهم بگو...🙂 اومدم توی موکب و بین خودم دو نفری که کنارم بودن تقسیم کردم. یکی از اونها، یه حاج خانم ترک زبان و مهربونی بود. گفت اینا را از کجا گرفتی؟ گفتم همسرم خودش درست کرده. خیلی خوشش اومد و گفت چه شوهر خوش ذوق و خوش سلیقه ای داری🤩 عصر شد و ما پیاده روی توی مسیر عشق را شروع کردیم... توی راه مهدی از سفرهای اربعین سال های قبلش میگفت. خیلی با شور و اشتیاق تعریف میکرد. با اینکه قبلا بعضیشو برام گفته بود، ولی انگار برام هنوز تازگی داشت.🌿 ادامه دارد... کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
عشق یعنی نفس کشیدن... تو خاک سرزمینت... سلام به یادتون و به یاد شهید عزیزمون هستیم و بهتون مدیونیم دعاگوتون هستیم دعامون کنید... • منتظر عکس‌های زیباتون از زیارت های نیابتی شما عزیزان هستیم. کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
پیاده‌روی با مهدی خیلی لذت‌بخش بود و پیاده‌روی توی این جاده‌ی معنوی هزاران برابر قشنگ ترش میکرد؛ مسیری که لحظات ناب و باورنکردی را از دقیقه به دقیقش میدیدی... با تمام ملاحظاتی که رعایت میکردیم، آخرش من سرما خوردم. هر لحظه حالم بدتر میشد. مهدی خیلی هوامو داشت. همه کاری میکرد که بهتر بشم. من بهش میگفتم ببخشید خیلی داری اذیت میشی. ولی با مهربونی میگفت: من هرکاری میکنم که تو خوب بشی. به هر دری میزنم که تو خوشحال باشی. اصلا نمیتونم تو را تو این وضعیت ببینمت...😕 این چند روز با صبوری‌ها و حمایت‌های بی‌نظیر مهدی گذشت و ما رسیدیم کربلا به جایی رسیدیم که همه آروم آروم قدم برمیداشتن... دیگه لحظات آخر پیاده‌روی بود. مهدی جلوی چشمامو گرفت و گفت: چشماتو ببند... دعا کن... برای همه ی کسایی که بهت التماس دعا گفتن، برای زندگیمون، برای خودت و من... برای من دعاهای خوبی کن...🥺 بعد منو به سمت حرم چرخوند و گفت: حالا سلام بده و بعدش چشماتو باز کن ثانیه به ثانیه‌ی اون لحظات، از بهترین زمان های عمرم بود چشمامو باز کردم؛ توی اون تاریکی شب، خورشیدی از دور داشت دلبری میکرد... حس عجیبی داشتم. انگار مهر رضایت آقا روی سفر اربعینمون خورده بود. مهدی شیرینیِ این اوقات را برام بیشتر کرده بود و من از اون به بعد، هرچی میگن خودتون را توی کربلا تصور کنین و سلام بدین، من اون موقع را توی ذهنم تصور میکنم.💖🌱 ادامه دارد... کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
اون شب توی یک موکب استراحت کردیم و فرداش که روز اربعین بود، رفتیم حرم مهدی دستش را دور من حائل میکرد. خیلی حواسش بود توی اون شلوغی نامحرمی به من نخوره اولش بین‌الحرمین بسته بود. ما بعد از زیارتِ حرم حضرت ابوالفضل و حرم امام حسین رفتیم بین‌الحرمین خیلی دوست داشتم اونجا مهدی برام زیارت عاشورا بخونه ولی خب اجازه نمیدادن کسی بشینه.😕 مهدی گفت بعدا توی گلستان شهدا به نیابت از بین‌الحرمین برات زیارت عاشورا میخونم... بعد از ظهر راه افتادیم به سمت نجف من توی راه دوباره یه کم ناخوش احوال شدم. به خاطر سرماخوردگی خیلی ضعیف شده بودم و فشارم افتاده بود.😷 رفتیم یکی از مراکز هلال احمر که ایرانی بودن. خانم دکتر به مهدی گفت خیلی فشارش پایینه اگه یه کم دیگه خانومتو دیرتر اورده بودی، ... مهدی نذاشت حرفشو ادامه بده؛ گفت حالا باید چیکار کنیم؟! گفت باید سرم بزنه و بعد استراحت کنه. بعد که سرمم تموم شد، توی اون گرمای عراق، من لرز داشتم. تموم تلاششو کرد که یه پتو برام پیدا کنه. یه پتوی تمیز گرفت و اورد. من همینجوری که نشسته بودم خوابم برد. بعد که بیدار شدم خیلی حالم خوب شده بود. بعد از اون رفتیم حرم؛ نجف واقعا خونه‌ی پدری بود. اونجا هم زیارت خیلی دلچسبی داشتیم. کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
سفر ما با همه ی خوبی‌ها و سختی‌ها و همه‌ی حمایت‌ها، خوش اخلاقی ها، خنده ها و شوخی های مهدی تموم شد و یه عالمه خاطرات ازش موند... خاطراتی که الان باید با اونها زندگی کنیم و اخلاق خوب شهید عزیزمون را سرلوحه‌ی زندگیمون قرار بدیم. و هممون امیدواریم که مهدی مثل اون موقع و حتی بهتر هوامون را داشته باشه و توی همه ی زندگی حواسش بهمون باشه و دستمونو بگیره🪴💚 هدیه به شهید مهدی سهرابی صلوات... •نجف‌اشرف _حرم امیرالمومنین‌علیه‌السلام ـ• اربعین حسینی/ تابستان ۱۴٠۲ کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
بوی حسین می‌دهد زائـر کربلای تـو رَه به بهشت می‌برد مسافر ولای تـو توی اربعین از قبل این ک شروع کنم ب پیاده روی، نیت کردم قدم هامو به نیت آقا مهدی بردارم و توی خود حرم امام حسینم خیلییی دعا کردم و نمازم به نیتشون خوندم💚🌸 • منتظر عکس‌های زیباتون از زیارت های نیابتی شما عزیزان هستیم. کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
عشق است کربلای تو، لبیک‌یاحسین جـان و تنم فـدای تو، لبیک‌یاحـسـین در کلّ سفرمون، به یاد شهید بزرگوار آقا مهدی سهرابی بودیم. رو‌به‌روی ضریح که زیارت‌نامه‌ی شهدا و زیارت امام‌ حسن جان رو میخوندیم، خیلی از شهید عزیزمون یاد کردیم • منتظر عکس‌های زیباتون از زیارت های نیابتی شما عزیزان هستیم. کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
تا امشب ۱۴ دعای کمیل گذشت... تو هر شب جمعه کربلا بودی؛ پیش مادرمون حضرت زهرا💔 ولی من هر کدوم از این شب ها را یه جایی بودم امشب، صحن پیامبر اعظم هفته‌ی قبل، صحن گوهرشاد یه شب گلزار شهدا کنار مزارت و.... هرجا که بودم، یادت از ذهنم و عکست از جلوی چشمم کنار نمیره💕 تو هم منو توی کربلا یاد کن عزیزِدلم🌱 کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛
بترس از آنکه در دنیا، ندارد جز خدا یاری که نابودت کند آهَش، اگر قلبی به دردآری کانال رسمی شهید مهدی سهرابی ┏🇮🇷━━•••••••━━━━━━━━┓ @shahid_mahdi_sohrabi ┗━━━•••••••━🇮🇷━━━━━━┛