#خاطره_دوست_شهيد
#دوست_شهيد_مسعود_عسگرى
.
يادمه با هم رو به آسمون دراز كشيده بوديم، كه مى گفت:
هميشه به حال پرنده ها غبطه مى خورم.
.
بهش گفتم: تو كه ماشاءالله همش تو ارتفاع و آسمونى! حالا واسه چى اين حرف رو زدى؟
.
كمى سكوت كرد و ادامه داد :
بزرگترين و قوى ترين آدم ها و چيزهايى
كه بوى دردسر ازشون بلند ميشه، با اوج
گرفتن فقط به يك نقطه تبديل ميشن!
.
و با تبسمى گفت: هه! در زندگى از چه
نقطه هايى كه نترسيديم...
.
نقطه اى كه در تعريف رياضى ش
گفته شده : نه طول داره نه عرض و نه ارتفاع...
.
با طعنه بهش گفتم: دلت خوشه ها...
من تو زندگى با مشكلاتى مواجهم كه
آسمونش سهله، به مريخ هم برم
بازم برام بزرگ و عظيمند!
.
تبسمى كرد و گفت: شرط نقطه شدن مشكلات اينه كه از زمينش دل كنده
باشى!
اون روز متوجه حرفاش نشدم، اما
الان كه از زمين و زمينى ها دل كنده
مى فهمم كه چى مى گفت...!
.
#مسعود_جانم_پسرم_از_هيچ_نقطه_اى_نمى_ترسم
#شهيد_مسعود_عسگرى
#خلبان_شهيد_مسعود_عسگرى
#مدافعان_حريم_ولايت
#مدافعان_حرم_زمينه_سازان_ظهور
#مدافع_حرم_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زنده_نگه_داشتن_ياد_شهدا_كمتر_از_شهادت_نيست
#شهيد_مصطفى_نبى_لو
#گردان_سرافراز_حيدر_كرار #كلنا_به_فداكِ_يا_زينب
پیام رسان:
@shahid_masoud_asgari
اینستاگرام:
shahid_masoud_asgari1
shahid_masoud_asgari
shahid_.masoud_.asgari
amiry_hosein_
سال 91 ایام نیمه شعبان با چند نفر از دوستان و #مسعود مُشرَّف شدیم حج عمره که یه جمع صمیمی و خیلی عالی حدود 20 نفر میشدیم.
جُدای اَعمال حج و انجام واجبات و زیارت، به قدری شوخی مى کردیم و مى خندیدیم که #روحانی کاروان مى گفت:
شما معنویت حج و از بین بردین😐 مى گفت بابا یه دعایی مناجاتی چیزی... بنده خدا نمیدونست که هر شب بچه ها دور هم #دعا میخونن و زیاد تو جمع عمومی راحت نیستن...
حالا بریم سراغ این عکس که تو یه فروشگاه به اسم باوارث بلازا که #مسعود برای شوخی با #کلاه عکس انداخت.
علت اونم این بود یه نوجوان ۱۴_۱۵ ساله تو کاروان بود که ما برای اولین بار تو رستوران هتل دیدیم یه دونه از اینا کلاه ها سرش بود با خانواده اومده بودن اول فکر کردیم برای مسخره بازی کلاه سرش گذاشته کلی بهش خندیدیم و گذشت
رفتیم تو شهر یه دوری بزنیم اتفاقی اون پسره رو دیدیم با همون کلاه؛ خیلی عادی گفتیم جوونه دیگه و ... فردا رفتیم برای #طواف #مستحبی یه دفعه #مسعود گفت:
عِه اون پسره👈🕵
همون پسره تو #طواف با همون #کلاه🎩 آقا دیگه شده بود #سوژه... رفتیم فروشگاه برای خرید. #مسعود رفت از تو قفسه یه دونه از اون کلاه ها برداشت، گفت از این به بعد من با این #کلاه اعمال #حج و انجام میدم ببینید بهم میاد😐😂.
کلی #خنده و شوخی و ...
یکی از بچه هام ازش عکس یادگاری انداخت...
به نقل از #بدرالدین
#شهيد_مسعود_عسگرى
#خلبان_شهيد_مسعود_عسگرى
#مدافعان_حريم_ولايت
#شهيد_مصطفي_نبى_لو
#مدافعان_حرم_زمينه_سازان_ظهور
#مدافع_حرم_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زنده_نگه_داشتن_ياد_شهدا_كمتر_از_شهادت_نيست
@shahid_masoud_asgari
چقدر اين پرنده آهني(تامكتF-14) رو دوست داشت و پرواز باهاش رو لذت بخش ميدونست.تو جاهاي مختلف وقتي به اين پرنده مى رسيد ،دوروبرش مى چرخيد و از قابليت هاش، رادار و موشكهاش برام ميگفت.از خاطرات جنگ و خلبانهاي شجاع هوانيروز كه با اين پرنده ماموريت هاي پر افتخاري رو انجام داده بودند ميگفت.
اين عكس مربوط به نمايشگاه هوايي مهرآباد و چند روز قبل از اعزام بود .
تو گير و دار اعزام بوديم كه به سختي ٢ساعت وقت خالي پيدا كرد و با هم رفتيم سراغ اين پرنده.
و حالا كه مدت ها از شهادت مسعود ميگذره وقتي به اين عكس نگاه ميكنم و به حرفهاي مسعود راجع به پرواز باهاش فكر ميكنم،
با خودم ميگم پرواز با يه پرنده آهني كه حتي از جو كره زمين هم نميتونه خارج بشه انقدر برا مسعود لذت بخش بود.
اون شب شهادت، مسعود به چه مرتبه اي رسيده بوده كه لذت پرواز با بالهاي فرشتگان به سوي معبود رو چشيد.چه شيرين لذت ميبرد در دامن معبود و چه قدر با آرامش پرواز كرد.جراحات زيادي داشت در حالي كه همه در تكاپوي كنترل خونريزي و رسوندن مسعود به درمانگاه و عقبه بوديم. مسعود به آرامي نفس ميكشيد و گويي از اين لحظات پر كشيدن لذت ميبرد.
🌷#روايت_دوست_شهيد
#مدافعان_حريم_ولايت #مدافعان_حرم
#زمينه_سازان_ظهور
#شهيد_مسعود_عسگري
#شهيد_مصطفى_نبى_لو
#گردان_خط_شکن_حیدر_کرار
#زنده_نگه_داشتن_یاد_شهدا_کمتر_از_شهادت_نیست
#لبيك_يا_خامنه_اي_لبيك_يا_حسين_است
#سال_رونق_تولید
کانال شهید مسعود عسگری
@shahid_masoud_asgari