#دلنوشته مادر #شهید_مسعود_عسگری
به مناسب محرم
مسعود جان هر روز محرم ياد آور محرميه كه سوريه بودى
عصر عاشورا منو يادِ عصر عاشوراى نودوچهار ميندازه ، وقتى كه مراسم عزادارى تموم شده بود و داشتم كفشمو پام مى كردم برگردم خونه،
يكى از دوستان گفتن ديشب مداح مسجد گفته يه اتوبوس از بچه هاى منطقه هفده رو داعشيا زدن و هيچ خبرى از سرنشيناش نيست
تا شنيدم انگار دنيا به سرم خراب شد،
چسبيدم به ديوار و شروع كردم گريه كردن😭
پاهام سست شده بود و توان حركت نداشتم
نشستم زمين
كسى فكرشم نمى كرد من توى اتوبوس آشنايى داشته باشم
خودمو كشيدم جايى كه دوستام از در بيرون برن و منو نبينن
وقتى عزادارا خارج شدن ، ديدم اگر صاحب خونه منو ببينه براش سوال پيش مياد...
مجبور شدم از خونه خارج بشم
اومدم كوچه ولى پاهام توان حركت نداشت
توى كوچه نشستم زمين، سر كوچه داشتن خيمه آتيش ميزدن ومن همچنان به شدت گريه مى كردم😭
يكى از دوستان متوجه غيبتم شده بود
برگشت ديد توى كوچه نشستم و گريه مى كنم
گفتن شما روحيتون حساسه، كاش پيش شما اين خبرو نمى دادن ، كمك كردن تا به سمت خونه راه افتادم
چقدر سخته وقتى نتونى دردتو به كسى بگى
اومدم خونه، آرومو قرار نداشتم
فقط دعا مى كردم ،خبر دروغ باشه
مى گفتم خدايا به بچه خودم كارى ندارم
اگر شهيد شده باشه ناراحت نمى شم
خدايا دوستاى مسعود همه آموزش ديده هستن
خدايا اگر قراره شهيد بشن توى رزم يكى يكى شهيد بشن ، نه توى اتوبوس😭
نگاه تلفن مى كردم و مى گفتم مسعود جان زنگ بزن بگو اين خبر دروغه
اون شب شام غريبانم پر از درد بود
فرداش از صبح فقط داشتم صدات مى كردم ...
كسى خونه نبود داشتم با گريه، شام درست مى كردم و صدات ميزدم
زنگ تلفن به صدا در اومد، گوشى رو برداشتم
صداى مهربونتو شنيدم تا صدامو شنيدى پرسيدى مادر دارى گريه مى كنى!؟
گفتم نه پس دارم مى خندم! معلومه دارم گريه مى كنم
از اتوبوس چيزى نپرسيدم تا فكر كنى گريم فقط براى دلتنگى و عزاى امام حسينه
حالِ دوستايى كه مى شناختمو پرسيدم و گفتى حالشون خوبه
بعد از اون روز كارم شده بود دعا كردن
فقط مى گفتم خدايا پسر خودمو كارى ندارم ولى دوستاش انواع آموزش هارو ديدن، طوريشون نشه
آخرين روز محرم هم با دلتنگيا و دلى كه خبر از شهادتت داد گذشت
خدارو شكر كه دعام مستجاب شد
تويى كه خودم جدات كرده بودم شهيد شدى و دوستاى همه فن حريفت به سلامت برگشتن
مسعود عزيزم شهادت گواراى وجودت
خوش بحالت كه كنار اربابت هستى🌷
منم محرم هاى عمرمو با عزاى امام حسين و يارانش و به يادِ خاطرات آخرين محرم زندگيت مى گذرونم...
#شهید_مسعود_عسگری
#محرم_ماه_خون_ماه_شهادت
#كُلُ_يَومٍ_عاشورا_كُلُ_أَرضٍ_كَربَلا
#مدافع_حرم_حضرت_زينب_سلام_الله_عليها
#شهید_مسعود_عسگری
https://eitaa.com/shahid_masoud_asgari
https://sapp.ir/shahid_masoud_asgari
اینستاگرام
@shahid_masoud_asgari
@shahid_masoud_asgari1