6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠سوره نور
🌹استاد رفیعی
@shahid_masoud_asgari
#خاطرات_شهدا 💌
برای خرید سر عقد رفته بودیم
موقع پرو لباس مجلسیم یواشکی بهم گفت:
«هنوز نامحرمیم!
تا بپسندی برمیگردم.»
رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت
برای همه خریده بود جز خودش.
گفت خودم میل ندارم.
وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که روزه گرفته است.
ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟😳»
گفت: «میخواستم گرهی تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم»
#نقل_از_همسر_شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
هدیه به ارواح طیبه همه شهدا فاتحه وصلوات
#از_شهدا_بیاموزیم
@shahid_masoud_asgari
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
👈 سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم.
👈 مدام با پدر و مادرم کَل کَل(جر و بحث) داشت كه چرا اینقدر پول خرج میکنید و ما اصلا به این لوازم نیاز نداریم.
گیر داده بود که مُبل نمیخواهیم.
نگران بود:
﴿شاید یکی که نداره ببینه و دلش بخواد!﴾
🍃 #شهید_محسن_حججی
📚 کتاب سربلند
@shahid_masoud_asgari
36.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰چرا نمی تونم نمازشب بخونم؟
پاسخ آیت الله ناصــری ره
بـه شخصـی کـه مـی گفت:
دوست دارم نمازشب بخونم، ولی نمیتونم.
@shahid_masoud_asgari
بچــه هـٰارو با شوخـے بیدار مےکرد
تا نمـٰاز شـب بخونـن . .
مثلـا یکـے رو بیـدار مےکـرد و مےگفت :
[ بابا پـاشو من میخوام نماز شب بخونم ،
هیـچ کس نیست نگام کنـه :|😂
یا مےگفت :
پاشـو جونِ مـن ؛
اسـم سـه چھـٰارتا مومـن رو بگو
تو قنوت نماز شب کـم آوردم😅!
#شھـیدمسعـوداحمـدیـٰان🌹
ٜٜ التماس دعا
@shahid_masoud_asgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ویژه🌿💔
خدایا ما رو با محبت
خودت بیدارمون کن...
🎙با نوای: حاج مهدۍرسولۍ
مناجات بسیار دلنشین
#ماه_رجب
#امام_زمان
.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
#سنگر_تبیین
#شاهچراغ
@shahid_masoud_asgari
شهید مسعود عسگری
فیلم از شهید مسعود عسگری #سوئینگ #ورزشکار #مؤمن #ولایی #بسیجی #جوان #شهیدمسعودعسگری @shahid_masou
#نقل_خاطره
از #شهید_مسعود_عسگری
موضوع: #سوئینگ
يه روزي از همون روزاي خوب با مسعود بودن، از سر بيكاري تصميم گرفتيم بريم سوئينگ، دنبال يك سايت ارتفاع بالا ميگشتيم، نزديكيهاي تهران پيدا نكرديم و راهي پلهاي پرديس شديم، ارتفاعش حدود٥٠متري ميشد، كم بود ولي نزديكيش تا تهران قانع كننده بود.
اولين بارمون بود...
تا حالا سوئينگ نكرده بوديم ،دنبال اين بوديم كه تو اولين بارمون يك كار سطح بالا انجام بديم كه ديگه قسمت نشد...
ارتفاع، ميزان كش آمدن طناب، نحوه تخليه، موارد اضطراري و .... رو بررسي و محاسبه كرديم ، طنابها و اتصالات رو بستيم و همه چيز آماده شد.
موقع پرش رسيد
همه به هم نگاه ميكردن تا اولين نفر كي بپره
تنها كسي كه نگاه نميكرد مسعود بود ، اونطرف داشت هارنس ميپوشيد و كلا برنامش نبود كه اجازه بده كسي بپره، خودش ميخواست كه بپره...
و اين فيلم اولين پرش بود
شهريور ١٣٩٣، بزرگراه تهران پرديس
————————
خيلي مواقع مسعود خودش ميخواست كه بپره
سر اون كوچه توي العيس هم
خودش ميخواست كه بپره و خيلي قبل تر از ما آماده شده بود...
به نقل از دوست و همرزم شهید
———
#شهید_مسعود_عسگری
@shahid_masoud_asgari