میدومسمتشوکمکشمیکنمبلندشود
:چیزیتکهنشد؟!
سرشرامیآوردبالا
صورتِخراشبرداشتهوخونیاشرا
کهمیبینمهلمیکنموبطریآبرامیدهم
دستش: بازچادرترفتزیرپاتو
افتادی!!
لحظهایخیرهاممیشود: .. نهبابا
(:اگرچادرمسپرصورتمنمیشدکهالان
داغونبودم.بااینحرفهایشهمیشهفیوز میپرانم.بااینکهصورتشخراشبرداشتهبود ودستوپایشزخمیبود ؛ امابازهمازسرِارادت؛معتقدبودکه
چادرِمادرمزهرادستگیره...نهدستو
پاگیر :)))
#رفیقمثلِاو
#رفیق #رفیقونه #رفیق_چادری