جمله معروف شهید حاج احمد کاظمی:
برای خوشایند هیچ کسی جهنم نرید و هیچ وقت دین خدا رو با چیزی معامله نکنید.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
شنیدیم یکی از بچهها مشکل اخلاقی دارد. احمد صدایم کرد و گفت: تو سن و سالت از همه بیشتره، با تجربهای، بیسروصدا قضیه رو بررسی کن، ببین اصلا صحت داره یا نه؟ مواظب باش آبروی کسی بیخودی نریزه. خداحافظی که کردم، محکمتر از قبل گفت: ببین! احدی حق نداره اطلاع پیدا کنه. فقط ببین صحت داره یا نه.
#سرلشگر #شهید #احمد_کاظمی
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطره
شهید حاج احمد کاظمی در کلام حاج قاسم:
وقت سخن با احمد ناخودآگاه آدم را به یاد خرازی می انداخت، به یاد همت می انداخت، حیای احمد آدم را به یاد آن انسان پر از حیای جنگ می انداخت، لذا امروز كه احمد را از دست دادیم انگار یك یادگار از همه یادگاران جنگ را از دست داده ایم، آن كسی كه از همه ارزشهای جنگ نشانه ای در خود داشت از دست داده ایم، به همین دلیل هم پیوسته خودش را محاسبه می كرد، پیوسته خودش را سرزنش می كرد، پیوسته بی قرار بود، در مسئولیت با لبخند و گل استقبال شد و هر كجا از مسئولیت خارج شد (در سنگری به سنگری) با اشك بدرقه شد، لشكر 8 نجف را ترك کرد و مردم كردنشین كردستان را از انزوا خارج ساخت، پس از آن به نیروی هوایی رفت، وقتیكه می خواست خارج شود، شما دیدید تكه هایی از این فیلم را با اشك و غم دوستانش بدرقه شد، آمد نیروی زمینی، یک امید بزرگی برای سپاه در نیروی زمینی ایجاد كرد، هیچ كس نیست قضاوت كند كه هر یك از این مقامها احمد را بالا برد، به احمد افتخار داد، بالعكس بود، فرماندهی لشكر نجف اشرف به احمد چیزی نیفزود كه حال كه او بنیانگذار لشكر نجف اشرف بود، بلكه لشكر نجف اشرف به این دلیل پر افتخار بود كه احمد فرمانده اش بود، فرمانده نیروی هوایی شدن او به نیروی هوایی افتخار داد، نه نیروی هوایی به احمد افتخار ، فرمانده نیروی زمینی شدن، مقام كمی نیست، بلكه در بین نیروهای مسلح در سپاه پاسداران بالاترین پست، فرمانده نیروی زمینی است و ارشد همه فرماندهان سپاه بعد از فرمانده کل سپاه است.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
کتاب حاج احمد
بخشی از کتاب شهید احمد کاظمی
«سفارش کرده بود که کنار حسین خرازی دفنش کنند؛ جایی که می گفت: «اینجا دری از درهای بهشته» و این در برایش باز شد. قاسم سلیمانی هم به درون قبر رفت و درون گوش احمد زمزمه کرد. قسمش داد به حضرت زهرا(س) : «تویی که عشق حسین(علیهالسلام) داری! از خدا برای من هم بخواه! احمد! قرارمون که یادت نرفته؟! احمد! مَرده و قولش، منتظر خبرت میمونم. قول میدم راهت رو ادامه بدم و دست فرمانده رو از همیشه پرتر کنم. فقط براتِ شهادت منو هم از آقا امام حسین بگیر!»»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
برشی از وصیت نامه شهید:
چه بدم و اي خدا تو رحم كن و كمك كن. بدي مرا مي بيني، دوست دارم بنده باشم، بندگي ام را ببين. اي خداي بزرگ، رب من، اگر بدم و اگر خطا مي كنم، از روي سركشي نيست، بلكه از روي ناداني مي باشد. خداوندا من بسيار در سختي هستم، چون هر چه فكر مي كنم، مي بينم چه چيز خوب و چه رحمت بزرگي از دست دادم. ولي خداي كريم، باز اميد به لطف و بزرگي تو دارم. خداوندا تو توانايي. اي حضرت حق، خودت دستم را بگير، نجاتم بده از دوري از شهدا، كارِ خوب نكردن، بندة خوب نبودن،... ديگر...
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_اول
🔹حضرت ابراهیم علیه السلام 🔹
حضرت ابراهيم علیه السلام مشهور به ابراهیم خلیل، دومین پیامبر اولوالعزم است.
ابراهیم در بین النهرین به پیامبری مبعوث شد و نمرود حاکم زمان خود و مردم آن ناحیه را به آیین توحید دعوت کرد.
عده کمی دعوت او را پذیرفتند و چون او از ایمان آوردن آنها مأیوس شد، به فلسطین مهاجرت کرد. برپایه آیات قرآن، قوم بت پرست ابراهیم، او را به جهت آنکه بت هایشان را شکسته بود، در آتش انداختند، اما آتش به فرمان خدا سرد شد و ابراهیم از آن سالم بیرون آمد
#حضرت_ابراهیم علیه السلام
منبع: کتاب قصه های قرآن
----------------🌱🪴🌱-------------
═✧❁🌸❁✧═
@shahid_modafe_haram_miladheidari
═✧❁🌸❁✧═