eitaa logo
🕊از میلاد تا خدا🕊
352 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
994 ویدیو
8 فایل
وقتی عقل عاشق شود! عشق عاقل می‌شود. و‌شہـید‌می‌شوی ولادت:۹ رمضان ۱۴۱۲(ه.ق) شہادت:۹ رمضان ۱۴۴۴(ه.ق) محل‌‌شہادت:حومه دمشق حضور شما در این کانال اتفاقی نیست🕊🦋 |کانال رسمی زیر نظر خانواده‌ معظم شھید| خادم کانال: @Khadem_shohada_78
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿❄️❄️ ❄️❄️🌿 🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹آخرین نقشه ابراهیم علیه السّلام🔹 آنگاه که تبلیغات سمعی و بصری توأم با دلیل و برهان در ارشاد قوم مؤثر نیفتاد و اعلام خطر نیز سودی نبخشید و قوم از مسلک ابراهیم کناره گیری کردند و از دعوت وی روی گرداندند، ابراهیم علیه السّلام دریافت که گوش آنان به سخن وی بدهکار نیست، و نفوذ به قلب آنان بعید است و چون دید که قوم وی به خرافات خود چنگ زده اند و به بت پرستی تمسک جسته اند، نقشه جدیدی علیه بتها کشید و با خود سوگند یاد کرد که در نابودی بتها تدبیری بکار گیرد تا این مردم لمس کنند و دریابند که بتها قادر نیستند نفع و ضرری برسانند و حتی نمی توانند خطر و تهدید را از خود برطرف سازند و یا از آن جلوگیری کنند، چه رسد به اینکه بخواهند شری را از مردم برانند. شاید قوم بدین ترتیب درک کنند که اگر عبادت بتها را کنار بگذارند ضرر و خطری متوجه آنها نمی شود و اگر به عبادت آنها کمر همت بستند و از روی اخلاص آنها را عبادت نمودند خیری از آنها نمی بینند. برنامه مردم بابل این بود که هر سال عید و جشنی عمومی برپا می کردند و ایام عید را در خارج شهر می گذراندند و غذاهای فراوانی در معابد می گذاشتند و به خارج شهر می شتافتند تا پس از انجام مراسم عید به شهر و عبادتخانه بازگردند و در اوج شادی و شعف از غذاهای موجود استفاده نمایند. ایشان معتقد بودند که در غیاب مردم، خدایان به غذاها برکت می دهند و صرف این غذاها موجب نیکی است. زمانی که قوم تصمیم گرفتند برای انجام مراسم عید به خارج شهر بروند، از ابراهیم علیه السّلام دعوت کردند که آنان را همراهی کند و با آنان به خارج شهر برود ولی ابراهیم قبول نکرد که با آنان همراه شود و در سلک ایشان درآید، زیرا او تصمیم گرفته بود کاخ خدایان آنان را ویران سازد و نخست بتهای ایشان را واژگون گرداند. ابراهیم علیه السّلام در رد درخواست و دعوت آنها، خود را بیمار وانمود کرد درحالی که کسالتی نداشت و تنها روحش رنج می برد و حالش دگرگون بود، زیرا غم بت پرستی قوم او را ملول و افسرده ساخته بود و خشم و غضب او آشکار بود، چون مردم دعوت او را لبیک نگفته و به سخن حق او گوش نداده بودند. قوم ابراهیم چون از بیماری ابراهیم و احتمال سرایت آن به بقیه افراد بیم داشتند، او را رها کردند و بر دعوت خود پافشاری نکردند، بلکه از ماندن ابراهیم اظهار خشنودی نمودند و با خرسندی برای انجام مراسم عید عازم خارج شهر شدند. اکنون شهر از جمعیت خالی شده است و عبادتخانه از نگهبان و روحانی تهی گشته است، زیرا همگی به خارج از شهر رفته اند و کسی جز ابراهیم در شهر باقی نمانده است. منبع: کتاب قصه های قرآن ----------------🌱🪴🌱------------- ═✧❁🌸❁✧═ @shahid_modafe_haram_miladheidari ═✧❁🌸❁✧═