6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_شهدا
شوخیای که اشک مدافع حرم را درآورد!
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت ۱۸مرداد، سالروز شهادت شهید محسن حججی
@shahid_modafe_haram_miladheidari
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_شهدا
🕊 قرار خانوادگی
قرار گذاشتیم با هم اربعین کربلا بریم...اما😭😭😭
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطرات_شهدا
#شهید_القدس_پوریا_سیفی
یادمه میگفت اسرائیل و آمریکا از ذکر روی لب من و شما میترسه
ذکر #لبیک_یاحسین
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطرات_شهدا
شهریور دامادی اش بود اما اسرائیل خرابش کرد
🔹شهید محمدعلی بنیاسدی در دفاع مقدس ۱۲ روزه در برابر رژیم صهیونیستی ایستاد و جانش را در راه وطن تقدیم کرد. آنچه میخوانید روایت مادری است که از آخرین تماس فرزند شهیدش میگوید.
🔹 نمیدانستم آخرین بار است که محمدعلی تماس میگیرد.اگر میدانستم، گوشی را زمین نمیگذاشتم...
🔹با صدایی آرام، اما لرزان ادامه میدهد: به او گفتم مادر مواظب خودت باش... گفت: مادر من سرباز انقلابم.
مادر، اگر چیزی از تو بخواهم... اگر شهید شدم... برایم انجام میدهی؟
🔹نمیدانستم چه بگویم. انگار برق از سرم پرید. یکباره گریهام گرفت، نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. پسرم محمدعلی گفت: مادر، صبور باش. هنوز چیزی نشده. اما اگر اتفاقی افتاد، چند خواهش ازت دارم. ماه رمضانِ آخر، دو سه روز را به خاطر مأموریت نتوانستم روزه بگیرم؛ میشود برایم بگیرید؟ وقتی بچه بودم، چند نماز صبحام قضا شد؛ اگر توانستید برایم بخوانید؛ خواهش دیگری هم دارم؛ حقوق آخرم را به سپاه برگردانید که اگر در کاری کم گذاشتم، مدیون بیتالمال نمانم.
🔹بغضم ترکید. طاقت شنیدن نداشتم، حرفش را قطع کردم. حسین، پسر بزرگم را صدا زدم و گفتم: بیا ببین محمدعلی، برادرت، چه میگوید...
🔹بغض دلم را میفشرد و اشک امانم نمیداد، صدای علی هنوز در گوشم زنده است. نه فقط صدا، که ایمانش، شرمش، تقوایش و وصیتش که تا همیشه روی دلم مانده است: نمیخواهم مدیون بیتالمال بمانم.
#شهید_محمدعلی_بنی_اسدی
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطرات_شهدا
یکی از دوستان میگفت؛ آخرین بار کربلا دیدمش، موكب شستشوی لباسهای زائران اربعین بود. در رفتار و گفتار ذرهای مشخص نبود تنها پسر مقام دوم نظامی ایرانه! اذیتش کردم آخه تو رو چه به لباس شستن. میگفت امام زمان به اینجا نظر خاص داره.
راست میگفت...
شهید امین عباس رشید
مهدی قنبریها
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطرات_شهدا
کتابچه دعایی که در جیب شهید غلامرضا وحدانی یکی از شهدای عملیات تروریستی امروز جیش العدل در ایرانشهر قرار داشت
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطرات_شهدا
اصلا دنبال شناخته شدن و شهرت نبود
اعتقاد داشت اگہ واقعا كاری رو برای خدا بكنے خودش عزيزت ميكنہ
آخرش همين خصلتش باعث شد تا عكس شهادتش اينطور معروف بشہ
شهید_امیر_حاج_امینی🌸♥️
@shahid_modafe_haram_miladheidari
11.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_شهدا
🌷 سوم شهریور(۱۳۲۰) سالروز شهادت شهید دریادار غلامعلی بایندُر گرامی باد.🌷
بشنوید مختصری از داستانِ زندگی شهیدبایَندُر عزیز
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطرات_شهدا
خاطره از زبان همسر شهید القدس محمود معززی(سید برهان)
وقتی که تازه عقد کرده بودیم این کتاب قرآن رو یکی از دوستان اقامحمود داده بودن به شهیدحاج قاسم سلیمانی
شهید سلیمانی هم این توصیه رو داخل کتاب قرآن نوشته بودن:
بسمه تعالی
برادر عزیزم محمود عزیز سلام علیکم؛
اولا ازدواج مبارک باد.
ثانیا از خداوند سبحان میخواهم شما بیت محترم را از شفاعت قرآن و انس با قرآن و شهادت در راه قرآن بهره مند فرماید.
عزیز برادر مجاهدم سعی کن در بنای جدید حرمت خانواده ات را حفظ و به او احساس آرامش بهشتی بدهی.
التماس دعا
امضا سلیمانی
محمودجانم همیشه بااین کتاب قرآن میخوند
@shahid_modafe_haram_miladheidari
23.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_شهدا
ببینید شهیددانشگر چه تلنگری به این دختر زده؟!!!
این اتفاق چند روز پیش در شهر گهرو
(چهارمحال بختیاری) رخ داده مراسم شهدا
سخنران مراسم: جناب سرهنگ عبدالله جمشیدی
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطرات_شهدا
#حجاب
خاطره ای از زبان همسر شهید القدس محمد اسدی(زهیر) درباره حجاب✨
محمد آقا همیشه روی مسائل فرهنگی و تربیتی حساس بودند نه اینکه بخواهند مستقیم امر و نهی کنند، اما حرفهایشان چنان دلنشین و عمیق بود که به جان مینشست.
یک روز بعد از اتمام یکی از جلسات فرهنگی مان در پایگاه داشتیم در حیاط قدم میزدیم بحث به اینجا کشید که بعضیا فکر میکنند حجاب یک محدودیت است
محمد آقا کمی سکوت کرد نگاهش را به آسمان دوخت ،همان نگاه آرام بعد با لحنی متفکرانه انگار داشت از عمق قلبش سخن میگفت شروع کرد:ببینید ما وقتی حرف از جهاد و شهادت میزنیم همه به میدان نبرد و اسلحه و خون فکر میکنیم درست هم هست اما جهاد فقط این نیست، جهاد یک مفهوم خیلی گستردهای داره....
محمد آقا دستش رو روی شانهام گذاشت و گفت:حجاب فقط یک تکه پارچه نیست یک تفکر،یک شیوه زندگی، یک سپر دفاعی در برابر حجمه های فرهنگی دشمن.
همونطور که ما با خونمون از مرزهای جغرافیایی دفاع میکنیم خواهران ما هم با حجابشون از مرزهای عقیدتی و اخلاقی جامعه دفاع میکنند و این جهاد کمتر از جهاد ما نیست.
گاهی سختتر هم هست، حرفهایش قلبم را روشن کرد،فهمیدم نگاه محمد آقا به حجاب نه یک اجبار که یک انتخاب آگاهانه برای حفظ کرامت و ارزشهای انسانی است.
او حجاب را نه محدودیت بلکه آزادی میدانست که زن را از نگاههای سخیف رها کرده و او را به جایگاه واقعیش به عنوان انسانی والا میرساند این همان نگاهی بود که او را به مدافع حرم بودن سوق داده بود، دفاع از حرم اهل بیت و دفاع از حرم انسانیت
بعد مکثی کرد و ادامه داد: خواهران ما مادران و همسران ما اینها هم در یک سنگر مهم مشغول جهادنند سنگری که شاید کمتر دیده شود اما اگر نباشد سنگر میدان نبرد هم آسیب میبیند دوست داشتم حرف هاش رو ادامه بده با دقت گوش میدادم.
محمد آقا با لبخندی که همیشه گوشه لبانش بود گفت:سنگر عفاف سنگر حجاب این سنگر قلعه نفوس ناپذیریه برای جامعهمون وقتی یک خانم با آگاهی و عشق حجابشو رعایت میکنه،اون فقط خودشو پوشش نداده، اون داره یک پیام میده پیامی از عزت از استقلال از اینکه ارزشهای الهی براش مهمه، بعد نگاهی به من انداخت و ادامه داد :یه بار یکی به شهید ابراهیم هادی گفته بود: آقا ابراهیم شما همش از جهاد مردها میگید پس زنها چی آقا ابراهیم با همون شوخ طبعی و جدیت همیشگیش گفته بود: خواهرم سیاهی چادر تو کوبندهتر از سرخی خون منه این حرف یک دنیا معنا داره......
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطرات_شهدا
اتاقش را به قطعه ای از گلزار شهدا تبدیل کرده بود، هر طرف را که نگاه می کردی یا عکس امام و حضرت آقا را می دیدی یا عکس شهدا. یک عکس در اتاقش بود که زیرش این جمله حک شده بود: «رهسپاریم با ولایت تا شهادت» همیشه این جمله را زمزمه می کرد. آنقدر اطمینان داشت که هر وقت عکسها را نگاه می کرد می گفت عکس من هم یک روز باید در کنار این شهدا قرار بگیرد و اسمش را در کنار اسم شهدا می نوشت.
🌷شهید محمد سلیمانی🌷
@shahid_modafe_haram_miladheidari