🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_دوازدهم
🔹محاکمه ابراهیم علیه السّلام🔹
پس از اینکه مردم بابل فهمیدند چه کسی به خدایان آنان اهانت کرده و آنها را درهم شکسته، تصمیم گرفتند که ابراهیم را به جرم توحید، یکتاپرستی و دشمنی با بتها کیفر دهند. کینه قوم بالا گرفت و اعلام کردند، دشمن خدایان را از میان مردم عبور دهید تا آنها شاهد اعتراف او باشند و مجازات او را به چشم خود ببینند!
بدنبال اعلام خبر بازداشت و محاکمه ابراهیم، مردم در میدانی وسیع گرد آمدند و این اجتماع، آرزویی بود که ابراهیم مدتها در سر خود می پروراند و منتظر بود تا مردم را در یک محیط مناسب ببیند و برای آنان دلایل خود را اقامه کند و بی ارزشی اعتقاد آنان و عجز و زبونی بتها را با برهان ثابت کند.
مردم بتدریج به سوی میدان محاکمه رهسپار و هر لحظه بر جمعیت آنان افزوده می شد. همه می خواستند از ابراهیم تقاص بگیرند، و مایل بودند کیفر او را مشاهده کنند و عذاب او را ناظر باشند تا به این وسیله جنون انتقام و کینه دلهای خود را تسکین دهند.
ابراهیم را با دست های بسته وارد این جمع کینه توز کردند و محاکمه او را در مقابل مردمی که در آتش غیظ و انتقام می سوختند آغاز نمودند، ابتدا از وی پرسیدند:
آیا تو این اهانت را در حق خدایان ما روا داشته ای؟
اکنون فرصتی بدست آمده که ابراهیم علیه السّلام به آرزو و هدف چندین ساله خویش نایل گردد. لذا حاضرین در دادگاه خود را در بحث و استدلال، به جایی کشاند تا با اسلوب حکیمانه خود آنان را متوجه نادرستی اعتقادشان کند تا از پرستش بتها دست بردارند و به پرستش خدای یگانه رو کنند و به راه راست هدایت گردند و طریق عقلایی خود را دریابند، لذا ابراهیم به جای اعتراف به عمل خود، گفت: «بلکه بزرگ خدایان شما، بتها را شکسته است، اگر سخن می گوید از او سؤال کنید.»
#محاکمه_ابراهیم علیه السّلام
منبع: کتاب قصه های قرآن
----------------🌱🪴🌱-------------
═✧❁🌸❁✧═
@shahid_modafe_haram_miladheidari
═✧❁🌸❁✧═