🕊از میلاد تا خدا🕊
زندگی نامه شهید وحید زمانی شهید وحید زمانی نیا فرزند فریدون است که در تاریخ ۳۰ تیرماه سال ۱۳۷۱ در مح
در جریان حمله به کاروان الحشد الشعبی در نزدیکی فرودگاه بغداد که بامداد روز جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ به وقوع پیوست شهید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه به همراه شهید ابومدی المهندس معاون نیروهای الحشد الشعبی ، سردار شهید حسین پورجعفری، شهید شهروز مظفری نیا، شهید هادی طارمی، شهید وحید زمانی نیا و چند نفر از اعضای الحشدالشعبی از جمله شهید محمد الشیبانی به شهادت رسیدند.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
بچه هیئتی بود
وحید یک عمر نوکری امام حسین (ع) را کرد و بین اهل محل به بچه هیئتی شناخته می شد. رامین تعریف می کند: «برای انجام کارهای هیئت همراه بود و از هیچ کمکی دریغ نمی کرد. هر وقت می خواستیم برای دهه محرم هیئت بر پا کنیم، وحید قبل از همه بچه های محل می آمد و بعد از همه می رفت». او ادامه می دهد: «۲۹ سال با وحید رفیق بودم و در همه این سال ها کاری نکرد تا من را ناراحت کند. شاید من او را ناراحت کرده باشم اما او هیچوقت چنین کاری را نکرد».
@shahid_modafe_haram_miladheidari
سردار دل ها انتخابش کرد
وحید از محافظان حاج قاسم بود.
رامین میگوید: «بیخود نبود که حاجی، وحید را انتخاب کرد. وحید از همه نظر نمونه و بسیار به حاج قاسم نزدیک بود. هر جا که حاج قاسم حضور داشت وحید هم همانجا بود».
وحید تازه عقد کرده بود و می خواست همین روزها دست همسرش را بگیرد تا سر زندگی اش برود.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
وصیت نامه شهید وحید زمانی نیا
متن وصیتنامه به شرح زیر است:
«بسم رب الحسین (علیهالسلام)
سلام و درود بر یگانه عالم بشریت حضرت حجت بن الحسن (عج) و نایب بر حق ایشان حضرت امام خامنهای و تمامی شهیدان و فدائیان راه حق. اینجانب وحید زمانینیا از این فرصت استفاده کرده و در وصیتنامه خود حرفهای دلم را بازگو میکنم.
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. (گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند ، مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند.)
از تمامی خانواده، بستگان و دوستان میخواهم که پشتیبان انقلاب اسلامی باشند و رهبر معظم انقلاب را در این راه پر خطر تنها نگذارند تا انشاءالله پرچم نظام اسلامی به دستان مبارک امام زمان (عج) برسد. من در این راه هیچ ترسی از مرگ ندارم زیرا راه ما حق است و دشمنانمان باطل. همیشه از خدای خویش خواستهام مرگ این حقیر در رختخواب رقم نخورد بلکه لیاقت و سعادت فدا شدن در راه اسلام و تشیع اهل بیت (ع) را از خدای خویش خواستار بودهام.
بارالها، امیدوارم گناهانی که تا به حال کردهام را ببخشی و از سر تقصیرات این بنده پر گناه بگذری. خدایا، تو را به اباعبدالله الحسین (ع) قسم میدهم که ما را از فیض شهادت محروم نفرما و از پدر و مادر و دوستان خویش میخواهم که فقط و فقط برای مظلومیت حضرت ثارالله (ع) گریه کنند.
از تمامی افرادی که این بنده حقیر را میشناسند میخواهم که مرا حلال کنند و اگر بدهکاری به آنان دارم از خانوادهام طلب کنند. دوست دارم در قبرم همراه من پیراهن مشکیام که با آن به هیئت میرفتم دفن شود و همچنین تربت اباعبدالله الحسین (ع) را روی چشمان، زبان، دست و سینهام بگذارید تا آن دنیا شفیع من باشند.
حرف دیگر من با پدر و مادر عزیزم هست که به آنها میخواهم بگویم که شما را عاشقانه دوست داشته، دارم و خواهم داشت. از دوستان میخواهم در مجالس ترحیمم روضه اباعبدالله (ع) خوانده شود ولاغیر.
من این دلم به عشق تو یکدست میکنم
راه دلم به غیر تو بن بست میکنم
از راه گوش خوردن باده کسی ندید
من «یا حسین» میشنوم مست میکنم
الحقیر وحید زمانینیا»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
🌿✨🌿✨🌿
✨
🌿
✨
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_دوم
🔹رسالت حضرت ابراهیم علیه السّلام
مردم بابل در وفور ناز و نعمت بسر می بردند و در سایه رحمت الهی زندگی آسوده ای داشتند. ولی این قوم با اینکه غرق در نعمت بودند، اما از نظر معنوی در شب تاریک گمراهی، افتان و خیزان و در پرتگاه ضلالت و جهالت سرگردان بودند.
این مردم گمراه با دست خود بت می تراشیدند و آنها را بر پای می داشتند و سپس بتهای تراشیده را پروردگار و معبود خود قرار می دادند و آنها را می پرستیدند. این مردم خدای یکتا و خالق هستی و همان کسی که نعمت های ظاهری و باطنی را بر آنها جاری ساخته فراموش کردند و به عبادت بت ها شتافتند.
زمام امور بابل بدست نمرود فرزند کنعان بن کوش بود. نمرود حاکمی مستبد بود که بیدادگری را پیشه خود ساخته بود آنگاه که او خود را غرق در نعمت دید و مغرور قدرت و تسلط خود بر مردم شد و جهل و نادانی قوم خویش را دریافت و آنگاه که به کوردلی مردم سرزمین خود پی برد، زمینه را برای ادعای خدایی مساعد دید و مدعی خدایی شد و مردم را به پرستش خود دعوت نمود!
چرا نمرود قوم را به پرستش و عبادت خود دعوت نکند؟ چرا آنان را به تواضع و تعظیم خویش ناگزیر نسازد؟ نمرود می دید که جهل و نادانی آشکار، و عقاید فاسد رایج گشته است و قوم او در گمراهی آشکار بسر می برند و همین عوامل زمینه ادعای خدایی او را فراهم کرد.
مگر این مردم سنگ های تیره و بی شعور و مجسمه های توخالی که قادر به شنیدن و دیدن و مالک نفع و ضرری نیستند را پرستش نمی کنند؟ نمرود که حرف می زند، فکر می کند، درک و شعور دارد و به مردم خیر می رساند، نیازهای آنان را برطرف می سازد، می تواند فقیرشان را غنی و عزیزانشان را ذلیل سازد. او در میان این مردم قدرتمند و بر آنان حاکم است. آیا با این همه امتیازات، برتر از مجسمه ها نیست و نباید ادعای خدایی کند؟!
در این محیط فاسد و در شهر فدام آرام از مملکت بابل بود که ابراهیم متولد شد.
خدا او را حمایت و به راه حق هدایت کرد. ابراهیم با فکر صحیح و روشن خود و با الهام از نور وحی الهی، به وحدانیت خدا پی برد. همان پروردگار یکتا، حاکم بر همه موجودات که جهان تحت سلطه و سیطره او است.
ابراهیم علیه السّلام دریافت این بت ها و مجسمه هایی که مردم آنها را می تراشند و می پرستند، در پیشگاه خدا ارزشی ندارند. به همین جهت تصمیم گرفت بتدریج دعوت به سوی خدای یکتا را آغاز کند و قوم خود را از پرتگاه شرک و لجنزار مفاسد نجات بخشد.
#رسالت_حضرت_ابراهیم علیه السّلام
منبع: کتاب قصه های قرآن
----------------🌱🪴🌱-------------
═✧❁🌸❁✧═
@shahid_modafe_haram_miladheidari
═✧❁🌸❁✧═
📖آیه امروز📖
سوره بقره(۲)
آیه ۵۰
آیه ۵۰ ام
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺩﺭﻳﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺷﻜﺎﻓﺘﻴﻢ ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﻭ ﻓﺮﻋﻮﻧﻴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺩﻳﺪﻳﺪ ، ﻏﺮﻕ ﻛﺮﺩﻳﻢ .(٥٠)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
ماجراى عبور بنىاسرائيل از رود نيل، در چند سوره قرآن بيان شده است. «1»
خداوند با شكافتن آب، به وسيله زدن عصاى حضرت موسى عليه السلام، آنان را از رود درياگونهى نيل عبور داد.
در اين آيه، سه معجزهى الهى در كنار هم مطرح شده است:
الف: شكافتن دريا. ب: نجات بنىاسرائيل. ج: غرق فرعونيان.
پیام ها
1- نقش اسباب، بسته به ارادهى حكيمانه خداوند است. موسى عصايى داشت كه گاهى از سنگ آب مىجوشاند؛ «اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ» و گاهى به آب مىزد و از ميان آن راه گشوده مىشود. «فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ»
2- پايان شب سيه سفيد است. بنىاسرائيل بعد از آن همه شكنجه و بلا به رفاه و نجات رسيدند. «فَأَنْجَيْناكُمْ»
3- انتقام از ستمگران در حضور ستمديدگان، مرهمى براى آنهاست. «أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»
@shahid_modafe_haram_miladheidari