#معرفی کتاب
کتاب دخترِشینا
خاطرات قدم خیرمحمدی کنعان
همسرشهیدحاج ستارابراهیمی
✅پیشنهادمیکنیم حتمابخونید
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
پس ازشهادتش خیلی بی تابی میکردم تااینکه حسین به خوابم آمدوگفت:باباجان آرام باش،ازیک میلیون انسان شایدتنهایک نفرشهیدشودومابقی همه می میرند...!!!
راوی:پدرشهید
#خاطرات شهیدحسین معزغلامی
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجاب ابزار عفت است
حجت الاسلام #پیشاهنگ
#حجاب
#پویش_حجاب_فاطمے
ڪتاب (بیا مشهد)
#قسمت2⃣1⃣
🍁 شهیدے ڪه امام زمان بهش گفت بیا مشهد شفا بگیر
✨✨✨✨✨✨✨✨
🌹🕊تحول🕊🌹
راوی : «داریوش بهمن پور»
یکی از اساسی ترین خاطراتی که از علی برای ما ماند، همان سفر مشهد بود.
در تهران که بودیم، علی به من گفت که امام زمان(عج) به من گفته در یکی از پنجشنبه ها بیا مشهد، شفا بگیر.
به هرحال دکترها معتقد بودند که پایش باید قطع بشه.
من تهران بودم.
میخواستم بروم جبهه.
ولی خب خدا خواست بروم مشهد.
ظهر پنجشنبه اتفاقی افتاد که نتوانستیم بریم. نزدیک اذان رفتیم حرم.
علی خیلی عادی بود.
همیشه شوخ طبعی داشت، خیلی خون گرم بود. سریع میتوانست جذب بشه و جذب کند.
وقتی داشتیم وارد حرم میشدیم، یک روحانی اونجا بود، کمی سر به سر اون روحانی گذاشت.
درحقیقت شوخی میکرد باهاش، بعد رفتیم وضو گرفتیم تا بریم واسه نماز، بعد از وضو، حال علی آروم آروم عوض شد.
هر قدم که برمیداشتیم تحول را میشد دید، حتی طوری شد که نگذاشت ما نماز عشاء را بخوانیم.
گفت بریم سمت ضریح.
اما مگه امکان داشت از بین اون همه جمعیت❗️ مخصوصا اینکه تو دستاش دو تا عصا داشت و با پاش نمیتوانست راه برود، ولی خب رفتیم.
ولی در حقیقت علی ما رو هدایت کرد.
او از جلو میرفت و ماهم پشت علی راه میرفتیم.
با نزدیک شدن به ضریح، انگار دقیقا واسه دو نفر راه باز شد، گویی کسی مردم رو می کشید کنار.
علی تقربیا پنج قدم مونده بود بر ضریح، عصا را انداخت زمین و شروع به دویدن کرد.
دستشو انداخت به ضریح.
شروع کرد به گریهکردن، صلوات فرستادن و صدا زدن امام عصر(عج).
بعدهم ماجراهایی که خواندید.
🌼🌷❤️🌼🌷❤️🌼🌷❤️🌼
من با فرزاد دوست بودم از طریق او با علی دوست شدم.
من خودم زود جوش هستم، ولی علی خیلی زودجوش تر و خیلی احساسی تر از من بود.
یعنی در اولین جلسه آدم عاشق او میشد.
ما جوان بودیم.
برخی ایده آل ها را داشتیم.
برخی آرمان ها را داشتیم.
روی هم رفته، علی در تمام موارد از همهی ما بالاتر بود.
شدیدا علاقه مند مداحی بود.
یعنی در مجالس ما اصلی ترین نوحه خوان علی بود.
قرائت قرآن و اذان او فوق العاده بود.
ولی علاقه شدیدش به مداحی بود، او با سوز درونی خودش بسیاری از رفقا را به راه خدا کشاند.
ما باور کرده بودیم که امام عصرعج در دسترس است و در کنار ماست.
بعد از شفا یافتن، علی روز به روز متحول شد، نوع نگرش او، اصلا نوع دنیایش عوض شد.
انگار علی یکباره بزرگتر شد.
درحقیقت انگار از کودکی و نوجوانی رد شد. بعداز آن، حتی ارتباطاتش و انتخاب دوستانش حساب شده تر شد.
سعی میکرد انسان مفیدی برای جامعه باشد. عدهای از بچه ها را جمع کرد تا از نظر تربیتی بتواند برایشان تأثیر گذار باشد.
برایشان کلاس های مختلف میگذاشت.
از طرفی به شدت شوق شهادت داشت.
بعد از آن، دیگر در جبهه در یک محیط مشخص نبود.
هربار به یک لشکر و گردان میرفت.
بیشتر با بچه های اطلاعات عملیات و تخریب بود.سعی می کرد بیشتر در جاهای خطرناک و با افراد غریبه باشد.
بعد از آن حالات معنوی و دیدارهای علی با امام عصر(عج) ادامه یافت.
هرچند که او به صراحت حرفی نمیزد.
اما آنها که دوستان خاص او بودند، متوجه این ماجرا بودند.
منبع :: ↙️
نیمی از کتاب بیا مشهد از انتشارات شهید ابراهیم هادی
(همه ی کتاب تایپ نمیشه فقط نیمی از کتاب)
⚠️⚠️⚠️
❗️❗️تایپ کتابها در مجازی
و مطالعه ی رایگان پی دی اف کتابها #باید با اجازه از انتشارات و مؤلف باشه❗️❗️
#سوره_جمعه
#باهم_بخونیم
پنج دقیقه هم طول نمیکشه☺️
ثوابش رو هم هدیه ڪنیم به نیابت از شهید معزغلامی به روح تمامے مومنین و مسلمینی که در گذشتند + امام زمان
(به خصوص ائمه معصومین)
1⃣براے تعجیل در ظهور و سلامتے امام زمان
2⃣و برآورده شدن حاجاٺ
3⃣دور شدن بلاها به خصوص ویروس کرونا
••✬🌟❃✨✬✨❃🌟✬••
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
••✬🌟❃✨✬✨❃🌟✬••
شهید حسین معزغلامی:
این دعای عظم البلا را زیاد بخوانید....
...•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
#سلام برشهدا✋
بیهوده نگردیدبه تکراردراین شهر
اون طرزنگاهش بخداشعبه ندارد...
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI