eitaa logo
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
2.6هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
4هزار ویدیو
212 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | رهبرانقلاب، در دیدار اخیر رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت: ⚠️ با حمله همه جانبه فرهنگی مواجهیم •═• •• 🌺••◈☘◈••🌺 •• •═ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI •═• •• 🌺••◈☘◈••🌺 •• •═
گفتم که مختصر بنویسم چیست اما همیشه کار به طومار می‌ کشد .... 😔😭💔 🙏😔❤️🌹😭 ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
#فرازی_از_وصیت 💢 قسمتی از وصیت نامه #شهید_حسین_خرازی🌷 از مردم مےخواهم كہ پشتیبان #ولایت_فقیه باشند، راه شهدای🌷 ما راه حق است، اول مےخواهم كہ آنها مرا بخشیده و #شفاعت مرا در روز جزا ڪنند و از خدا مےخواهم كه ادامه‌دهنده راه آنها باشم. آنهایـے كہ با بودنشان و زندگےشان به ما درس #ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت💪 و با رفتنشان🕊 درس #عشق به ما آموختند. از #مسئولین عزیز و مردم حزب‌الهی مےخواهم كه در مقابل آن افرادے كہ نتوانستند❌ از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و #منحرف كنند و الان در ڪشور🇮🇷 دست به مبارزه دیگرے از طریق اشاعہ فساد و فحشا و #بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آنها ایستادگے ڪنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این #فسادها را بگیرید. @SHAHID_MOEZEGHOLAMI
🌷 🔰به خاطر حرفهایـے کہ بہ زده بود از دستش عصبانے شدم😐 و گفتم «محمد یا منو مسخره کردی یا خودت رو آدم یا می‌شود یا زن می‌گیرد دوتاش با هم نمی‌شود🚫». 🔰بعد یک حالت بہ خودش گرفتہ و مثل کسانے کہ استاد هستند و با شاگردشان حرف می‌زنند به من گفت: تو خجالت نمی‌کشی😟! من باید برای تو هم بخوانم. 🔰گفتمـ حالا چه حدیثے را به من می‌گویی، گفت: « مےفرماید برای دنیایت جوری برنامه‌ ریزی کن تا ابد زنده‌ای👌 و برای جوری کار کن که همین فردا می‌خواهی بمیری🍂». 🔰من  خیلی شدم و گفتم الحمدالله باز حواسش به این دنیا است و به گفتم«بابا راضی شد حله✅!» 🔰بعد ذوق کرد و همان ازت‌ها را شروع کرد و گفت به نیابت از تو یک زیارت خوب در حرم به جا می‌آورم☺️. راوی:مادرشهید🌷 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI
برای سلامتی من دعا نکنید‼️ ♦️♢ درسفراول به سوریه، همه بستگان و دوستان برای سلامتی مهدی دعا می کردند و صدقه می دادند. 🔸مهدی دائما می گفت: مادرجان همه همسنگرانم میگویند: تو دعا پشت سرت است و گلوله بهت نمی خورد❗️ مرگ دست خداوند است ،شما را به خدا اینقدر برای سلامتی من دعا نکنید😞. به عمه هایم بگو برایم دعا نکنند. شهید مدافع حرم مهدی طهماسبی🌹 ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
『♡』 | دارد‌محرم‌تو‌ز‌،ره‌میرسد‌حسین | با‌یڪ‌نگاه،اسـم‌مراهم‌زهیر‌ڪن | من‌حر،روسیاه‌توأم‌،یابن‌فاطمه | دستم‌بگیر‌و‌عاقبتم‌را‌بخیر‌ڪن
862.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️مادران دو شهید حزب الله لبنان که در حمله چند شب قبل رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدن، دارن به همدیگه دلداری میدن. یکی‌شون به دیگری میگه: "می‌دونی پسرامون الان کجان؟ پیش حسین علیه السلام.. ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چشم چرانی بد اخلاقی می‌آورد و نظام خانواده را متزلزل می کند. حجت الاسلام قرائتی #پویش_حجاب_فاطمے
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
هوالمحبوب 🕊رمان #هادےدلـــــہا قسمت #بیست_وهفتم حدودا بعد از یک هفته تعطیلی امتحانا رفتیم معراج ا
هوالمحبوب 🕊رمان قسمت قرار بود طوری بریم شمال که بعد از مراسم عقد فاطمه بشه.. اما گویا شهدا حال دل بی تابمونو میدونستن؛ پیکر شهید حسین مشتاقی از خانطومان برگشت🇮🇷🕊 مامان وبابا با شنیدن اسمش بیتاب شدن وراهیی شدن.. 😢😢 منم رفته بودم پیش بهار کنار بهار خوابیده بودم بهار: _زینب حال مامانت بهتره؟ _نمیدونم من که خونه نیستم مامانمم خیلی تنهاس یه چیزی تو فکرمه ولی از واکنش مامان میترسم😒 بهار: _چی؟ _بریم سرپرستی یه بچه روقبول کنیم سرشم گرم میشه☺️ بهار: _خیلی خوبه خودم میگم بهشون😊 بالاخره روز حرکت ما به پرورش کمیل رسید 🕊کمیل صفری تبار🕊 خودش متولد۶۹بوده خانمش ۷۲ 🌺خانم مریم یونسی🌺 یه خانم کاملا وقتی دیدمش به آغوشش پناه بردم ادامہ دارد... نام نویسنده ‌؛ بانو مینودری ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
هوالمحبوب 🕊رمان قسمت اولین جایی که باخود خانم یوسفی رفتیم خود مزار شهیدصفری تبار🇮🇷 بود میان مزار شهدا تنها مزاری که سنگ قبر نداشت شهیدصفری تبار بود😢 _خانم صفری تبار چرا مزارشهیدتون سنگ مزار نداره؟😒 خانم صفری تبار: _کمیلم قبل از شهادت خودش گفته بود شهید که شد مزارش سنگ نداشته باشه مثل مزارش خاکی باشه... _الهی بمیرم😢.. فدای دلتون بشم خانم صفری تبار آقاکمیل چطوری شهید شد؟ خانم صفری تبار: _کمیلم تو عملیات مبارزه با شهید شد... اون شب آخر یعنی دوازدهم شهریور که باهم صحبت کردیم وبعداز خداحافظی که قطع کردم چند ساعت بعدش یه چند دقیقه ای داشتیم به هم پیام میدادیم، گفتم 👈کمیل جان توروخدا مراقب خودت باش🙏😢 گفت: _نگران نباش عزیزم.. رزمایش مختصره گفت: _خانم صورتم بخاطرآفتاب اینجا، گفتم : اشکال نداره گفت: دل منم عزیزم قبل ازاینکه پیام آخرشو بخونم بین پیام دادن ها خوابم برد، ای کاش.. ای کاش ... ای کاش...ای کاش.. 😔خوابم نمیبرد وبیشتر باهاش حرف میزدم. تویه عالم خواب دیدم.. یه هست وتوی تابوت یه ایه که یه پارچه مشکی روش کشیدن وهیچ جای این جنازه مشخص نبود وفقط لب های جنازه مشخص بود.. باخودم گفتم چقدر آشناس! چند نفراومدن این جنازه رو تشیع کنن ولی به جای میگفتن یهو این جنازه با صدای بلند گفت: یاعلییییی😭 اونقدر با ابهت و محکم این جمله روگفت از شدت ترس پریدم.😥 گوشی رو برداشتم که به کمیل زنگ بزنم دیدم ساعت رونگاه👀کردم دیدم حدود ۴صبحه. بعدنا که قضیه خوابم به گوش همرزمای کمیل رسید میگفتن: _"خیلی جالبه! آخه فرمانده کمیل اینا یعنی شهید جعفر خانی که با کمیل اینا به شهادت رسید اسم عملیاتو گذاشته بودن و کمیل هنگام شهادت ذکر رولبهاش بود... _الهی بمییرم برای دلتون😭 خانم صفری تبار: _خدانکنه عزیزدلم😊ان شاءالله عمرت سالها به دنیا باشه...میخواهید بریم دریا؟🌊اونجا با کمیلم خاطره قشنگی دارم😍... _آرهه عالیهههههه😍😍 وقتی رسیدیم دریا خانم صفری تبار گفت: _من و کمیل چند روزی میشد باهم عقد کرده بودیم،یادمه یه روز که کنار دریا رفته بودیم گفت: _خانم جان یک رو باید بهت بگم با تعجب گفتم چی؟😳 گفت:چند سال پیش که مجرد بودم یه خواب عجیب دیدم.. یه آقایی بامحاسن بلند وقد بلندکه چهره نورانی داشت اومد به خوابم دوتا وعده بهم داد که یکیش یادم نیس بهم گفت سال ۸۹/۹۰ دوتا اتفاق خیلی خوب واست میفته اولیش ودومیش... هرچقدر فکر میکرد دومیش یادش نمیومد ودائما فکر میکرد بهش. ۲۷بهمن سال ۸۹ ازدواج کردیم.. و۱۳شهریور ۹۰ به 🌹🕊 رسید.... ادامہ دارد... نام نویسنده ‌؛ بانو مینودری ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯