شَهید حُسین مُعِزغُلامے🇮🇷³¹⁵
#رماݩ_هادےدلها 💔 #قسمت_دهم #راوےزینب توسکا با من همراه شد تا منو برسونه خونه. تارسیدیم سر کوچه م
#رماݩ_هادےدلها 💔
#قسمت_یازدهم
نامه💌رو بازکردم باهمون خط اول اشکم دراومد😭
(((بسم رب الشہدا والصدیقین🌹
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند☘
وتماشاےتو زیباس😍اگربگذارند
من از اظهار نظرهاے دݪم فهمیدم
#عشق❤️هم صاحب فتواست اگر بگذارند
دل سرگشته من!این همه بیهوده مگر
خانه دوست🌹همینجاست اگر بگذارند..
سندعقل مشاء است همه میدانند
غضب آلود😡نگاهم نکنید ای مردم!🙈
#دل من مال شماست اگر بگذارند..💔
سلام زینب قشنگم❤️😍
این نامه رو درحالی مینویسم ڪه یکی دوساعت⏱به #عملیات مونده😊
وتو اورا زمانی میخوانی که #اسیر یا #شهید🌹💔شدم
وامیوارم #دومے باشد چرا که امتحان #اسارت امتحانی سخت است😢😔 ومن ترس مردودی و شرمندگی دارم😔.
زینب عزیزتراز جانم❤️
حرف های مفصل را در نامه ای که خانم رضایی به دستت میرسانند .
امادراین نامه میخواهم در مورد این بانوی محترم بگویم.
این خواهر گرامی بانوی #صبور است همان سنگ صبور تو💔😊
...
#ادامہ_دارد...
#قلم_بانومینودری
#کپےاشکال_شرعی دارد..
╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
شَهید حُسین مُعِزغُلامے🇮🇷³¹⁵
هوالمحبوب 🕊رمان #هادےدلـــــہا قسمت #بیست_وهفتم حدودا بعد از یک هفته تعطیلی امتحانا رفتیم معراج ا
هوالمحبوب
🕊رمان #هادےدلـــــہا
قسمت #بیست_وهشتم
قرار بود طوری بریم شمال که بعد از مراسم عقد فاطمه بشه..
اما گویا شهدا حال دل بی تابمونو میدونستن؛
پیکر شهید حسین مشتاقی از خانطومان برگشت🇮🇷🕊
مامان وبابا با شنیدن اسمش بیتاب شدن وراهیی شدن.. 😢😢
منم رفته بودم پیش بهار کنار بهار خوابیده بودم
بهار:
_زینب حال مامانت بهتره؟
_نمیدونم من که خونه نیستم مامانمم خیلی تنهاس یه چیزی تو فکرمه ولی از واکنش مامان میترسم😒
بهار:
_چی؟
_بریم سرپرستی یه بچه روقبول کنیم سرشم گرم میشه☺️
بهار:
_خیلی خوبه خودم میگم بهشون😊
بالاخره روز حرکت ما به پرورش کمیل رسید
🕊کمیل صفری تبار🕊
خودش متولد۶۹بوده خانمش ۷۲
🌺خانم مریم یونسی🌺 یه خانم کاملا #صبور وقتی دیدمش به آغوشش پناه بردم
ادامہ دارد...
نام نویسنده ؛ بانو مینودری
#کپی_باذکرآی_دی_ڪانال_ونام_نویسنده_وگرنه_حرام_است
╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
شَهید حُسین مُعِزغُلامے🇮🇷³¹⁵
هوالمحبوب 🕊رمان #هادےدلـــــہا قسمت #سی_وچهارم این یک هفته خیلی در گیر بودم مخصوصا که قصدمون بود
هوالمحبوب
🕊رمان #هادےدلـــــہا
قسمت #سےوپنجم
🍀راوےزینب🍀
چادرم رو سر کردم و از اتاق خارج شدم
مامان درحالیکه داشت به مرتضی (داداش کوچولویی که تازه سرپرستیشو قبول کرده بودیم) غذا میداد
گفت:
_زینب معلوم هست این چهار پنج روز کجا میری که با چشم گریون برمیگردی؟😕
_جای خاصی نمیرم امروز تموم میشه😔
وقتی توحیاط رسیدم چشمم به ماشین #حسین افتاد بغض کردم و گفتم :
_کمکم کن داداش😢
بهار وعطیه توکوچه منتظرم بودن
بهار فقط جواب سلاممو داد ولی عطیه برگشت عقب وگفت:
_ان شاءالله امروز یه حرفی بشنوی آرومت کنه
چهل روز شده بود کارمون گشتن تو سپاه بنیادشهید وحفظ آثار😞
امروز قرار بود برای جواب قطعی بریم بنیاد شهید
وارد اتاق رئیس بنیاد شدم به احتراممون بلند شد وگفت:
_خانم عطایی فرد من درخدمتم مشکل چیه؟
_حدود دوهفته پیش تو بهشت زهرا مزار شهید گمنام مدافع حرم دیدم حالا میخوام بدونم چقدر امکانش هست که پیکر #حسینم_گمنام دفن بشه؟😢
آقای رئیس:
_امکانش صفره مطمئن باشید هر زمانی که محل تفحص شهادت برادر شما انجام بشه بهتون خبر میدیم.. اون شهدایی که شما دیدین غالبا شهدای فاطمیون وزینبیون هستن که فقط به نیت #جهاد تشریف میارن ایران.. تو برگه اعزام فردا شما شماره تماس ثبت نشده نگران نباشید ما عموما شهدای مدافع حرم گمنام ایرانی نداریم.
وقتی از معراج خارج شدیم بهار گفت:
_دیدی حالا حرف گوش نکن هی😒بخدا زینب نبودن حسین برای همه سخته باید #صبور باشی
به فکر قلب مامان باش.. تو اگه برادرتو از دست دادی اون #جگرگوششو از دست داده😔هربار که با این حال میبینمت حال قلبم بدتر میشه😣
خدایا شکرت که داداشم گمنام تو وطن خودش دفن نشده خودت پیکرشو بهم برسون.. 😭🙏
توهمین حال وهوا آروم شدم که سفر راهیان غرب رسید......
وچقدر این سفر آموزنده بود..
ادامہ دارد...
نام نویسنده ؛ بانو مینودری
#کپی_باذکرآی_دی_ڪانال_ونام_نویسنده_وگرنه_حرام_است
╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
هوالمحبوب
🕊رمان #هادےدلـــــہا
قسمت #چهل_وچهارم
-عطیه چقدر زندگی هامون نسبت به یک سال پیش تغییر کرده😊
یکی دو ماه دیگه اولین سالگرد حسین
رفتن حسین خیلی سخت بود هنوز با هر زنگ در و تلفن منتظرم بگن حسین برگشته
عطیه : تو توی یه خانواده مذهبی دنیا اومدی همه چیز رو #میشناختی اما من شهید رو چهار تا دونه استخوان یه مرده عادی میدونستم..
در حقیقت من مرده بودم.. #شهیدهادی بیدارم کرد.. الان یه مرد واقعی تو زندگیمه.. شهدا رو میشناسم.. خدا برنامه زندگیمون رو درست سر حساب نوشته به شرطی اینکه #صبور باشیم☺️
-ان الله مع الصابرین.. و ان الله یحب الصابرین😊
وقتی رسیدیم خونه گوشی حسین رو گرفتم دستم.. پیج اینستاش رو باز کردم
در میان تمامی نداشته هایت دوستت دارم برادرم..😢
تمام سهم من از آغوشت در خیال و رویاست..😢
با هر طلوع و غروب منتظر پیکرت هستم..😢
با هر شهیدِ گمنام دنبالت میگردم..😢
حسین عزیزم امشب در کنار شهدای گمنام کهف تهران به #یادت بودم..😢
تو هم برادرانه در بهشت برین در کنار ارباب حسین به #یادم باش..😢
خواهرت زینب
عطیه : زینب امشب بریم تو حیاط بخوابیم؟😅
-آره عالیهههه😍👏
رختخواب ها کنار هم پهن کردیم . امشب دلم خیلی هوای حسین رو کرده بود
به ماه نگاه کردم گفتم
ماه گردون ماه من الان کجاست چشمام گرم شده بود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یه دره خیلی سبز بود
-خاله یعنی این پله ها کجا میخوره؟
خاله : نمیدونم میخوای با فاطمه برید ببینید
وقتی از پله ها رفتیم
یه مزار خیلی خوشگل بود که دور و برش پر از گل بود . روی سنگ مزار با خط خوش حکاکی شده بود " شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی"
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
چشمام رو باز کردم و از جا بلند شدم رفتم تو ساختمان تو دفترم نوشتم
ادامہ دارد...
نام نویسنده :بانو #مینودری
#کپی_باذکرآی_دی_ڪانال_ونام_نویسنده_وگرنه_حرام_است
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦
🍃برای #محمد_حسین، پسری از جنس #آسمان، متولد۱۳ تیرماه ۱۳۷۰، پرچمدارِ مدافعانِ جوانِ حرم، تربیت شده در دامانِ #مادری_فاطمی و #پدری_علوی...
از پدر #ولایت را آموخت، اینکه پشتیبانِ آن باشد و تا لحظه آخر از ولایت دفاع کند❤️
🍃برای #محمد_یاسا هم همین را به یادگار گذاشت. او رفت و قرار است همسفرش، پسرشان را در راهِ حق و پشتیبان ولایت بزرگ کند. و به او بگوید که پدرت برای امنیت کسانی مثل خودش در این راه رفت.
🍃در یگانِ #صابرین خدمت میکرد...یگانی که سخت ترینها به آن محول میشد و محمدحسین و دوستانش، مرد روزهای سخت بودند👌
🍃مادرش محمدحسین را میشناخت! منتظرِ #شهادت او بود و راضی است!
راضی است از اینکه امانتش را، به دست صاحب اصلی بازگردانده. از اینکه نورِ چشمش #عاقبت_به_خیر شده است.
و #صبور است، مثلِ همه مادرانی که عزیزشان را برای خدا و در راه او میدهند🌹
🍃بامت بلند که #دلتنگیات مرا،
از هرچه غیرِ تو بیزار کرده است💔
#میلادت_مبارک😍
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_محمدحسین_میردوستی
📅تاریخ تولد : ۱۳ تیر ۱۳۷۰
📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۰
📅مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی