eitaa logo
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
192 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
﴿ #شهید_زکریا_شیری 🌱﴾ این شهید 🗓اول آذرماه سال ۱۳۶۵ در روستای گرماب خدابنده به دنیا آمد، پدرش شعبان
1⃣⇦همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه افراد خانواده ی او شیفته این اخلاقش بودند.♡🤩 2⃣⇦خوش خنده بود و تبسم از لبانش محو نمی‌شد😍 هر زمانی که از خواب بیدارش می‌کردم تا چشمانش را باز می‌کرد لبخندی به من می‌زد و سلام می‌داد؛ هیچ وقت عصبانی نمی‌شد. 3⃣⇦از لحاظ مالی "از دوران کودکی تا ازدواج💍" خانواده‌اش را درک میکرد؛ مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد🕌 برود و ما هزینه‌اش را نداشتیم اعتراضی نمی‌کرد و با دوستانش همراه نمی‌شد؛ در همه شرایط احترام من و پدرش را حفظ می‌کرد. 4⃣⇦ارادت خاصی به امام حسین"؏" و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر🏴 در دسته‌های عزاداری پابرهنه شرکت می‌کرد و اصلا اهل تکبر و غرور نبود و با حضور در جایی غیبت انجام نمی‌گرفت. 5⃣⇦اهل صله رحم بود و هفته‌ای یکی دوبار به منزل خواهرش می‌رفت و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما می‌آمد.❤️ 7⃣⇦ به خانواده‌های مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک می‌کرد خانواده ی او این موضوع را پس از شهادتش متوجه شدند.(: ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
1⃣⇦همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه افراد خانواده ی او شیفته این اخلاقش بودند.♡🤩
📚خاطره ای از دوستان و همکاران 🌿 من و خیلی باهم صمیمی بودیم به خاطر همین اگه میخواستیم جایی بریم باهم میرفتیم😍 پدر یکی از همکارامون که خونشون تو یکی از روستاهای شهرستان الموت بود فوت کرده بود و سنگ قبر پدرشو تو قزوین سفارش داده بود همکارمون بخاطر اینکه وانت داشت به گفته بود که سنگ قبرو ببره قرار بر این شد که من و باهم سنگ قبرو ببریم. این شهید بزرگوار به قدری به دوستان و همکاراش ارزش قائل بود که با وجود اصرار همکارمون بخاطر حمل سنگ قبر حتی کوچکترین هزینه ای قبول نکرد و گفت رفاقت به درد همین روزا میخوره(:😍❤️ موقع برگشتن با کنار درختی که بین مسیرمون بود نگه داشتیم برای استراحت! من از پرسیدم که آیا دوست داری شهید بشی؟! برای چندمین بار بود که میپرسیدم در جوابم گفت مگه میشه دوست نداشته باشم؟!(: کی از شهادت بدش میاد, من آرزومه که شهید بشم .. اما شهادت دل میخواد .. لیاقت میخواد ..❤️ بعد از شهادتش ثابت کرد که هم دل داشت هم لیاقت(: و به آرزوش که شهادت بود رسید🕊🌹♡ ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---