اون روز دندون درد داشت گفت که میره درمانگاه
من همراهش نرفتم،گفتم برو چند دقیقه دیگه میام...
چندساعت گذشت ولی ناهیدنیومد ماچون بهش اعتماد داشتیم میگفتیم شاید کاری براش پیش اومده ...
تاشب خبری ازش نبود مادرم از درمانگاه هم خبر گرفت ولی گفتن کسی به اسم ناهید اینجا نیومده...
چون تومحل بعضیا ناهیدو میشناختن دیده بودنش
گفتن چهار نفر ناهیدو حلقه کردن وبه زور سوار مینی بوس کردنش وبردن!!!
دوران جنگ بود وپدرم تو خرم شهردرحال جنگ،مادرم به تنهایی همه جارو میگشت ولی انگار ناهیدی وجودنداشته!!!
پدرمم برگشت به سپاه گفتیم ...
چندوقت بعد همه جا داشتن میگفتن یه دختر که موهاشوتراشیده بودن و تو روستامیگردوندنش...
به جرم اینکه،این جاسوس خمینیه!
وگفته بودن اگه به امام توهین کنی آزادت میکنیم
ناهیدبااینکه۱۷سال بیشتر نداشت
شهادت روبر دنیا ترجیح داد
پیکرمطهرش بعدیازده ماه تویکی از روستاهای کردستان پیداشد
باسَری تراشیده وشکسته
وبدترین شکنجه!
دستشوهم قطع کرده بودن
ومیگفتن زنده به گورشم کردن!!!
مادرش چنددفعه بیهوش شد
وبه خواسته مادرشون پیکرمطهرش درگلزارشهدای تهران دفن شد
#شهیده ناهیدفاتحی کرجو
#شهدارویادکنیدباذکرصلوات
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI