#خاطرات_شهدا 💌🌷
فکر میکنم همسرم تنها یک آرزو در دنیا🌍 داشت و برای آن بسیار تلاش میکرد🌱
قبل از عقد به من گفت دعایی دارم که حتماً وقت عقد آن را برایم بخواه🌿
وقتی برای عقد رفتیم، با فاصله از هم نشستیم✨
آن لحظات تمام دغدغهام این بود که با این فاصله چطور به او بگویم که چه دعایی داشت؟🤔
حتماً او هم نمیتوانست با صدای بلند خواستهاش را بگوید🙃
تا لحظاتی دیگر خطبه عقد جاری میشد و من از خواسته صالح بیخبر بودم!🌈
نمیدانستم چه کنم.در همین اثنا، خواهر آقاصالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت این را داداش فرستاد.🌷
دستمال را باز کردم، روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: «دعا کن من شهید شوم…»🕊🌸
راوی: همسر بزرگوار شهید
#شهیدمدافعحرم
#شهید_عبدالصالح_زارع🌷
https://eitaa.com/shahid_moezegholami