eitaa logo
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
191 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉ 👤| : 🔴 چون به شهادت احتیاج ندارن.این آقایونن که باید شهید بشن، تا به سعادت برسن 🔴 خانم ها یه تحمل بکنند تو خونه، اجر یه شهید رو بهشون میدن دیگه نمیخواد کار زیادے بڪنن 🔴 خانمها واقعا امکانات معنویشون بالاست فقط باید بدونند ڪجا باید چیڪار ڪنند مرد بداخلاقشو تحمل ڪنه, بچه " " میشه... 🔴 اون رفتارهایے ڪه براے آقایون گفتیم هم همین تأثیر رو داره... 🔴 همون روز اول ڪه حضرت ام البنین(س) اومدن تو خونه حضرت ، حسنین ڪسالت داشتند، شروع ڪرد به تیمار ڪردن... 🔴 تا سالها به احترام بچه هاے حضرت، خودشون بچه دار نشدند... 🔴 بعد ڪه چهار پسر آورد، همیشه به پسرانش تأڪید میڪرد؛↓ 📌 من ڪنیز بچه هاے امیرالمومنین(ع) هستم و شماها خدمتگزاران بچه های آقا هستید... 🔴 " " ولایتمدار تربیت میڪنه. مادرهاے بزرگوار! نقشتون ویژه هست به حق حضرت ام البنین یه همت بزرگے بڪنید،در تربیت بچه ها... 🔴 پدر اگر امیرالمؤمنین هم باشه، نمیشه نقش" " رو انڪار ڪرد... 💢👈 دخترها رو دارید تربیت میڪنید؟ به گونه ای خاص تربیت بڪنید ڪه پس فردا ام البنین باشند. •═• •• 🌺••◈☘◈••🌺 •• •═ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI •═• •• 🌺••◈☘◈••🌺 •• •═
... 🔴 🔴 🔸 ... •زمانی ڪه عڪس شهدا رو بہ دیوار اتاقم چسبوندم ، ولی بہ دیوار دلم نہ ! 🔹 ... •زمانی ڪه اتیڪت خادم الشهدا و ... رو بہ سینہ م میچسبونم ، اما " خادم پدر و مادر " خودم نیستم ! 🔸 ... •زمانی ڪه اسمم توی لیست تمام اردو های جهادی هست ، ولی توی خونہ خودمون هیچ ڪاری انجام نمیدم ! 🔹 ... •زمانی ڪه برای مادرای شهدا اشڪ میریزم ، اما " حرمت ❤️ " خودم رو حفظ نمیڪنم ! 🔸 ...😢 •زمانی ڪه فقط رفتن شهدا رو میبینم ، ولی " شهیدانہ زیستنشون " رو نہ ! ڪه مدام ایم ...!😔💔 ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
⭕️ ⭕️ از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! 🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... 🌸به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌸به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم.. 🌸هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌸هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌸پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... 🌸دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... 🔴از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... 🌹 گاهی،نگاهی😔...🌹 💚╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
🕊رمان قسمت روسری مشکی و مانتو مشکی رو پوشیدم و داشتم چادر سر میکردم که زنگ خونه به صدا در اومد. بهار، عطیه، مهدیه و زهرا اومده بودن بریم مراسم شهید حججی تا سوار ماشین شدم عطیه گفت: چرا رنگ رخ نداری؟ _ نمیدونم سه چهار روزه کلا سرگیجه دارم☹️ بهار: ان شاءالله داری میمیری😁 تا حالا اونقدر جمعیت یه جا ندیده بودم😯 زمین و زمان اومده بودن تا تو بدرقه این جوان دهه هفتادی شرکت کنن. اونقدر گریه کرده بودم که حالت تهوع ام شدیدتر شده بود😣 بهار: بشینید این نادان رو ببریم دکتر😬😒 وقتی چشمامو باز کردم دیدم پدر شوهرم و مادر شوهرم اونجان باباحسین: بابا جان خوبی؟ مامان جون: دختر گلم از این به بعد تا اومدن محسن بایدخیلی مواظب خودت واین امانت الهی باشی😍😊 متعجب و شرم زده بودم از حرفا🙈 تا مادر شوهرم گفت: عزیز دلم شدی بارداری دخترم زنگ زدم مادرت هم بیاد☺️😊 دیگه نباید خونه تنها باشی تو اولین ارتباطت با باید بگی بارداری تا اونم بیشتر مواظب خودش باشه اون شب مادر شوهرم نذاشت برم خونه خودمون. ته یه هفته بعد هیچ ارتباطی با محسن نداشتم ولی وقتی بهش گفتم خیلی خوش حال شد😅😌😍 ادامه دارد... قلم بانومینودری ╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
AUD-20190808-WA0031.mp3
5.99M
عاشقان شهادت ،جامونده ها 🎧 از #شهدا جاموندم😭 #مادر برام دعا کن منم مثل #حسینت #شهید کربلا کن 🍂🌹🍂 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI 🍂🌹🍂
شهید بابک‌نوری : 🌺روزی که میخواست برود آمد خانه بعد به گفت که با اعزامم موافقت شده اوهم از روی احساسات مادرانه خیلی گریه کرد که شاید بابک منصرف شود اما بابک تصمیمش را گرفته بود من حضرت را خواب دبدم دیگر نمیتوانم اینجا بمانم باید بروم سوریه این قضیه رفتنم مال امروز و دیروز نیست .من چندماه است که تصمیمم را گرفته ام. حتی شنیدم که به او گفته اند که چطوری میتوانی مادرت را تنها بگذاری و بروی!! بابک هم گفته همه ما آنجا در سوریه هست من بروم سوریه که بی مادر نمانم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 کوچه های عاشقی شبگرد می خواهد رفیق🌸 طاقت و ظرفیتی پُر درد می خواهد رفیق🌸 چون شهیدان در جوانی دست از دنیا بشوی🌸 تَرک لذتهای دنیا ، مَرد می خواهد رفیق ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅
دو بخش دارد و ما هرچه میکشیم از بخش است... ۳۱۳
🌱 حاج قاسم هنوز هم زنده است حاجے سلام مارو به برسون... حاجی چه ایام فاطمیه دلگیریست.... ...💔😔
📸 تصویری از مزار ، "اسماعیل غلامی یاراحمدی" که در شب سرد زمستان توسط مادرش با پتو پوشانده شده است.💔 است دیگر...❤️ ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
🍃زمان به سرعت می گذرد .به ندای دلت گوش کن، می خواهی دل ببندی و بمانی یا حق شوی و به پرواز کنی. . 🍃شهدا را با زیباترین مرگ همان شهادت تفسیر کردند ... . 🍃 دهه هفتادی هایی که در این روزها خبر شهادتشان فکر را مهمان خانه می کند که چطور می توانند از دنیا و تعلقاتش بگذرند؟ . 🍃جوانانی که با ذکر یا زینب، علی اکبرهای زمان شدند؛ پدرانشان آن ها را راهی میدان دفاع از حریم آل الله کردند.و مادرانشان با ذکر بابی انت و امی و جانی ، جان هایشان را در راه زینب(س) فدا کردند. 🍃جوان ذاکری هم نام ارباب و غلام با عزت او(حسین معز غلامی)که پاسداری را فقط برای رضای خدا برگزید. عصرهای پنج شنبه خودش و دلش در دنبال گمشده اش بود. در خانه هم عکس شهید مونس لحظه هایش بود.شاید هم مونسش پادرمیانی کرد و دفاع از حرم رزقش شد .. . 🍃اهل ماندن نبود .حتی دوستانش به پدرش گفتند: به حسینت دل نبند او رفتنی است.. یک عکس و یک خط نوشته دردنیای مجازی خبر شد برای چشم انتظارش در دنیای واقعی. . 🍃علی اکبرانه رفت و پدرش را به صبرِ حسین(ع) پس از وصیت کرد.. او همچون جوان کربلا دلیرانه و با شجاعت جنگید و شهید شد ... . 🍃گویا ی پیکرِ بر زمین مانده ی را بسیار خوانده بود که پیکرش سه روز بعد از شهادت پیدا شد. آن هم بانشان (عج) که سند سربازی اش، برای بود. . 🍃مدافع منتظر ... این روزها حال دلمان خوب نیست .برایش بخوان از همان هایی که مانند خودت به ختم شد. 🍂به مناسبت شهادت . ✍نویسنده : . 📅تولد : ۱۳۷۳/۱/۶،خوزستان.امیدیه. . 📅 شهادت : ۱۳۹۶/۱/۴،سوریه حماء . 📅 انتشار: ۱۳۹۹/۱/۳ . 🥀مزار: بهشت زهرا قطعه ۵۰ . "ارسالے از محبان شهدا"🌹 ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
🍃آسمان را ریسه کشیده اند و ها، با طبق های گل راهی زمین‌اند. . 🍃نورِ چشم در خلعت چون ماهِ شب چهارده می‌درخشد و اطرافیان متحیر از این همه زیبایی😊 . 🍃آن سوتر، یگانه عروسِ عبدالله، پشت پرده در انتظار مردِ اَمینش نشسته است...وَه که چه انتظار شیرینی😍 . 🍃بانویی که سراسر متانت و نجابت است. متانتی که او را شهره شهر کرده و خواهانش را فراوان... اما چه میشود کرد که چشم خدیجه_سلام‌الله‌علیها_ تنها، مکه را می‌بیند. . 🍃چه پیوند مبارکی😍 عقد در آسمانها بسته می‌شود...صدای هلهله ؛ گوش عالم را پر کرده و اینجا، روی زمین ، از همیشه خوشحال تر است! چرا که یار و یاورش در راهِ خدا را پیدا کرده⚘ . 🍃زن ؛ پابه پای مردش، در راه رضایت از تمامِ خود می‌گذرد و خوشنود است از این عهد و پیمان خوشنود است که در راه هر چه دارد فدا می‌کند و خود نیز قطره ای از دریای عاشقان می‌شود. . 🍃اما ثمره ازدواجشان؛ $إِنَّا_أَعْطَيْنَاكَ_الْكَوْثَرَ "یقینا به تو خیر کثیری عطا کردیم" دختری از جنسِ نور، که شود عالمین💚 خورشیدی که یازده از دامنش در آسمانِ ظلمت بدرخشند🌟 . 🍃چه پیوند مبارکی😍 سراسر نور و برکت🍃😊 . نویسنده: . به مناسبت سالروز . 📅تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱۳۹۹ . . 「 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI
•°| در سال ۱۳۷۵ ازدواج کرد💍 و حاصل این ازدواج ۳ فرزند بود ...♡ همواره به فکر مجاهدت و سخت کوشی در راه بود و از لحظاتش نھایت استفاده را در این مسیر می برد. وقتی وقایع سوریه آغاز شد این فریضه را بر خود واجب دانست که به دفاع از حرم آل الله برود و بی تاب حضور در آنجا بود، بالاخره در سال ۹۴ قسمت شد که عازم شود، در نخستین حضورش مجروح شد و موج انفجار و ترکشی در بدن سوغاتی ای بود که از سفر اولش به سوریه آورده بود.💔|•° 📌علاقه خاص به پدر و مادر و خواستن دعا از آنھا همیشه می گفت:↯ ﴿ سعی کنیم که و در آسایش باشند. هر وقت پدرش می خواست یک کار سختی انجام دهد، جلوی کارش را می گرفت و نمی گذاشت کار سخت را خودش انجام دهد یا اگر خودش نبود برایش کارگر می گرفت یا وسیله ای فراهم می کرد تا آن کار برایش آسان شود. هر وقت امتحان داشت یا یک کار مهمی می خواست انجام دهد، زنگ می زد و به پدرش می گفت برام دعا کنید.🤲🏻 ﴾ ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
﷽ فرازی از 📝 این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسانهای خوب و نیکوی آن، محل گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ما باید برویم و راه این است. دیر یا زود فرقی نمی کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم!♡(: و عزیزم! خوش ندارم که این شادمانی را با لباس های سیاه و غمگین ببینم. غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب"س" باید باشد. اشک و آه و ناله اگر هست، برای ارباب مان اباعبدالله الحسین"؏" باید باشد و اگر دلتان گرفته، روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است. دوستان عزیزم! مرا ببخشید، برایم بسیار دعا کنید و در روضه های ارباب و مجالس عزاداری اهل بیت"؏" مرا فراموش نکنید. من خود را در حد و اندازه ای نمی بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم، چه بسیار است، فقط می خواهد چشم بینا و گوش شنوا. " خنک آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به امید سر کویش پر و بالی بزنم🕊 من بھ خود نامدم این جا کھ بھ خود باز روم آن کھ آورد مرا باز برد بھ وطنم♡ مرغ بال ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساختھ اند از بدنم" پناه می برم به خداوند مهربان و از او می خواهم که بر من سخت نگیرد.🤲🏻🌱 ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
📝 اینطور که حواله است، بر نمی‌گردم. به فضل به زیارت بی بی زینب"سلام الله علیها" و حضرت رقیه"سلام الله علیها" می‌روم. 📌توصیه ی نذر اگر می‌خواهید نذری کنید فقط گناه نکنید، مثلا نذر کنید یک روز گناه نمی‌کنم هدیه به آقا صاحب الزمان"عج" از طرف خودم. یعنی از طرف خودتان عملی را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان"عج" انجام می‌دهید که یکی از مجربترین کارها برای آقا است. یا اگر می‌خواهید برای اموات کاری انجام دهید به نیابت از آن‌ها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان"عج" نذر کنید. و غصه نخورید انشاءالله به حق امیرالمومنین"؏" موفق باشید، شفاعت وعده و شھدا می‌توانند شفاعت کنند. و غصه نخورند چرا که شھدا «عند ربهم یرزقون» هستند و زنده‌اند.❤️🕊 داریم آماده می‌شویم و یکی دو ساعت دیگر بعد نماز راهی هستیم. به چه زیبایی حواله‌هایش را می‌دهد، را شاکرم که ما را در این راه قرار داده. اوصیکم بتقوی‌الله♡ ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
راستش یه مدت طولانی به معنی زندگی فکر کردم🤔 آخه زندگی همیشه برام رنج بود و سختی😔 به کتاب مادر و پدر دلبستم سبک زندگی و دنیای فرزند رو تغییر میده😍 همراه شدم با زندگی کردم و معنی مرگ با عزت رو فهمیدم🌹 با فهمیدم امام زمان(عج) اصالت زندگیه و بعد از ظهور تازه معنی زندگی کردن رو می‌فهمیم‌🌸🍃 بعد خوندن دلم قرص شد به خورشید کشورم😍 همراه با به فکر فرو رفتم و دلم خواست منم یار امام زمانم(عج) باشم😊 رو که خوندم، دلم پرکشید برای علمداری امام زمانم(عج)❤️ با و دیدم چه قدر قدم گذاشتن تو راه دلبستن به امام زمان(عج) شیرینه و به جمع پیوستم...🌱
‍ 🍃زمان به سرعت می گذرد. به ندای دلت گوش کن، می خواهی دل ببندی و بمانی یا حق شوی و به پرواز کنی🕊 🍃شهدا را با زیباترین مرگ همان شهادت تفسیر کردند. 🍃 دهه هفتادی هایی که در این روزها خبر شهادتشان فکر را مهمان خانه می کند که چطور می توانند از دنیا و تعلقاتش بگذرند؟ 🍃جوانانی که با ذکر ، علی اکبرهای زمان شدند، پدرانشان آن ها را راهی میدان دفاع از حریم آل الله کردند و مادرانشان با ذکر ، جان هایشان را در راه زینب(س) فدا کردند. 🍃جوان ذاکری هم نام ارباب و غلام با عزت او(حسین معز غلامی)که پاسداری را فقط برای برگزید. 🍃عصرهای پنج شنبه خودش و دلش در دنبال گمشده اش بود. در خانه هم عکس شهید مونس لحظه هایش بود. شاید هم مونسش پادرمیانی کرد و دفاع از حرم رزقش شد .. 🍃اهل ماندن نبود. حتی دوستانش به پدرش گفتند: به حسینت دل نبند او رفتنی است. یک عکس و یک خط نوشته دردنیای مجازی خبر شد برای چشم انتظارش در دنیای واقعی😓 🍃علی اکبرانه رفت و پدرش را به صبرِ حسین(ع) پس از وصیت کرد. او همچون جوان دلیرانه و با شجاعت جنگید و شهید شد🌹 🍃گویا ی پیکرِ بر زمین مانده ی را بسیار خوانده بود که پیکرش سه روز بعد از شهادت پیدا شد. آن هم بانشان (عج) که سند سربازی اش، برای امام زمانش بود❣ 🍃مدافع منتظر ... این روزها حال دلمان خوب نیست. برایش بخوان از همان هایی که مانند خودت به ختم شد🌷 🍂به مناسبت سالروز شهادت ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۶ فروردین ۱۳۷۳،خوزستان.امیدیه. 📅تاریخ شهادت : ۴ فروردین ۱۳۹۶،سوریه حماء 📅تاریخ انتشار : ۳ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۰ @shahid_moezegholami
Fadaeia_Fatemiye971119_06.mp3
17.12M
💛:) ✨ ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد... عشق ، عاشق پرور است... عشق حسین، پرور است❤ 🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند کرد و به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد. 🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را می‌دهد. اینبار تازه دامادی به نامِ . متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ ...🙃 🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پ.ا.س.د.ا.ری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ شد. 🍃میدانِ جنگِ ، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای بارانی کرد😔 🍃قبل از شهادت خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ سوخته اش شد. 🍃مادر می‌گوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید می‌شد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده. 🍃پدر می‌گوید: "از همان دوران کودکی، مسیر را در پیش گرفته و نُه ساله بود که های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، آسمانها است⚘ 🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم می‌کند🌺 ✍نویسنده: 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان 📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب 📅تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
❤️ هر ڪسے مهر داشٺ و اولاد علے گشتہ او شامل آیاٺ دعایٺ، بے حرم خواندن تو ظاهر امر اسٺ ولے هسٺ عالم همہ‌جا صحن و سرایٺ، مادر 🌷 💚 ---❁•°🏴🕊️🏴•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🏴🕊️🏴•°❁---
🔹پایه غیرت و حیا🔹 👈اگه میدونستی حتی توجه به تغذیه حلال #مادر باردار یا مجالسی که شرکت می‌کنه ،یا نوع #موسیقی که در این دوران گوش میده چقدر میتونه تو آینده‌ی جنین اثر داشته باشه‼️ 👈دیگه تازه تو بیست سالگی بعد از آسیب دیدن فرزندت نمیپرسیدی چکار کنم پسرم #باغیرت باشه یا دخترم #باحیا ⁉️ ☝️چون تربیت از دوران جنینی و شیرخوارگی نوزاد شروع میشه ... نه در دوران جوانی ‼️ #پویش_حجاب_فاطمے
💫 السلام اے همہ‌ے جلوه‌ے زینب فخر و زینٺ زینب مےنویسم فقط نام شما را سطر اول،سر هر برگہ‌ے دفتر (س)💫💞 💫💞 💫💞 ---❁•°🍂🕊️🍂•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🍂🕊️🍂•°❁---
🥀 هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم با تو معنا بشود واژه بانو 🥀 💔 🥀 ---❁•°❄️🕊️❄️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°❄️🕊️❄️•°❁---
💚 🌿 در ظلمٺ شب قرص قمر مے‌آید ❣️از جاده ی روشنی مے‌آید 🌿 بہ خدا منتقمٺ یڪ جمعہ ❣️ با نفر مے‌آید ❣️ (عج)🌿 ❣️🌿❣️ https://eitaa.com/shahid_moezegholami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز توی جشن ازدواجی که برای ۶۰زوج توی سالن بوعلی سینا برگزار شده بود، همراه با مادر بزرگوار آقارضا حضور داشتیم... از عروسها و دامادها خواستند از درب ورودی وارد سالن بشن و حضار هم زیر پاشون بلند بشن و دست بزنند... با مادر شهید در حال دست زدن برای عروس-دامادها بودیم که یه دفعه دیدم دیگه مادر آقارضا دست نمیزنه؛ نگاه کردم دیدم داره آروم آروم گریه می کنه...😔 منم همون احساس مادر رو داشتم؛ یاد روزهای قشنگی که سالها ازش می گذشت؛ یاد قد و بالای زیبایی که با کت و شلوار دامادی جلوی ما قدم می زد؛ یاد لبخند پر از شوقی که به منو مادرش نگاه می کرد؛ یاد تمام لحظه های قشنگی که خیلی دلتنگ تکرارش شده بودیم...💔😭💔 اما احساس ، با هیچ احساسی قابل مقایسه نیست؛ همیشه با گریه هایش، جگرم آتش میگیرد؛ نمی فهمم و خدا نکند هیچ وقت درکش کنم!😭😭😭 امروز، روز قشنگ و پر از احساسی بود؛ اگرچه آقارضا کنارمان بود اما دلتنگی این حرفها سرش نمی شود...💔💞💔 ✍مادر همسر شهیدم، روزت هزاران بار مبارک⚘💔⚘ http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
‍ 🍃زمان به سرعت می گذرد. به ندای دلت گوش کن، می خواهی دل ببندی و بمانی یا حق شوی و به پرواز کنی🕊 🍃شهدا را با زیباترین مرگ همان شهادت تفسیر کردند. 🍃 دهه هفتادی هایی که در این روزها خبر شهادتشان فکر را مهمان خانه می کند که چطور می توانند از دنیا و تعلقاتش بگذرند؟ 🍃جوانانی که با ذکر ، علی اکبرهای زمان شدند، پدرانشان آن ها را راهی میدان دفاع از حریم آل الله کردند و مادرانشان با ذکر ، جان هایشان را در راه زینب(س) فدا کردند. 🍃جوان ذاکری هم نام ارباب و غلام با عزت او(حسین معز غلامی)که پاسداری را فقط برای برگزید. 🍃عصرهای پنج شنبه خودش و دلش در دنبال گمشده اش بود. در خانه هم عکس شهید مونس لحظه هایش بود. شاید هم مونسش پادرمیانی کرد و دفاع از حرم رزقش شد .. 🍃اهل ماندن نبود. حتی دوستانش به پدرش گفتند: به حسینت دل نبند او رفتنی است. یک عکس و یک خط نوشته دردنیای مجازی خبر شد برای چشم انتظارش در دنیای واقعی😓 🍃علی اکبرانه رفت و پدرش را به صبرِ حسین(ع) پس از وصیت کرد. او همچون جوان دلیرانه و با شجاعت جنگید و شهید شد🌹 🍃گویا ی پیکرِ بر زمین مانده ی را بسیار خوانده بود که پیکرش سه روز بعد از شهادت پیدا شد. آن هم بانشان (عج) که سند سربازی اش، برای امام زمانش بود❣ 🍂به مناسبت سالروز شهادت ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۶ فروردین ۱۳۷۳ 📅تاریخ شهادت : ۴ فروردین ۱۳۹۶،سوریه حماء https://eitaa.com/shahid_moezegholami