eitaa logo
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
191 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
اومدجلو گفت 😔 چه خوبه ک میاین اینجا😭😭 منم هروز میام ببینم خبرنیوردن برگشته یانه ماهممون گریه میکردیم😭 گفت دخترای گلم پسرم خیلی دوست داره 😭😭😭😭
بعداز شدن_محمد 😍❤️💔 دید فعلا قصدبرگشتن نداره کرد😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
‌ و تمـام ... به نوبه خودم من که نمیبخشم کسایی رو که باعث سخت شدن زندگی مردمم‌میشن ... برعکس تصورم‌ این بار راه امنیت نداشت البته به جز ابراهیم‌ ... اما توش داشت ، توش حداقل یه ذره از این حسا بود که اینجا راحت دارم پست میذارم هستن مامورین امنیت کشورم که دو شبه تا بتونن امنیت کشورم رو حفظ کنن‌... هستن هایی😍 که منتظر و شاید یه زندگی آروم‌ و خوش و خرم ندارن اما‌ به خاطر امنیت کشورم از خوشیای خودشون اومدن‌ ، هستن 😒 که منتظرن ببینن کجا پامون میلنگه‌ از همونجا بهمون ضربه بزنن ، 😡 هستن امثال منی که با تمام اینا بازم قدر امنیت و نمیدونن و واسه خودشون زندگی میکنن‌ ، هستن کسایی که هنوز که هنوزه زندگیشون زودگذر_دنیاست و هستن کسایی که زندگیشون فراهم‌کردن برای بردن از ...❤️ جدای این حرفا این سریال به همه ما یه دیگه هم میده ... اینکه چجوری زندگی‌کنیم و چجوری حرف بالاسریمونو گوش کنیم تا تو عملیاتای زندگیمون موفق باشیم‌ . کار تیم گاندو کار تشکیلاتی به تمام معنا بود و پیشنهاد میکنم هر کی میخواد کارگروهی و یاد بگیره خیلی با جزییات این سریال رو ببینه ... پ.ن ۱: دلم غبطه این سبک کار گروهی و این سبک رفاقتارو میخوره ... ان شاءالله بهش برسیم :) پ.ن۲ : دلم‌برای شخصیت های تنگ میشه دوس دارم بهشون بگم ... 😍💔 ای کاش همیشه یکی از این شهیدای زنده کنارمون بود با دیدنش آرامش ابدی میگرفتیم‌ ... خوشبحال کسایی که رفیقای شهید از نوع زندش دارن پ.ن ۳ : تشکر‌میکنم از همه عوامل پشت صحنه و جلوی‌صحنه ... ان‌شاء الله عاقبت بخیر بشین و عمر‌ با برکتی داشته باشین😊🌸 اجرتون با امام‌زمانمون حضرت مهـدی(عج)😍😍😍❤️🌹🙏
ِّ💔 جلوی آینه ایستاده بودم و با مقنعه ام سروکله میزدم😧 خدا جای همه چیز به من مو داده :"توسکاخانم مدرسه است نه خونه خاله😒 _بله مامان میدونم حاضرم☺️ :صبحونه نخوردی که😯؟ _نمیخواد خدافظ :توسکا امروز سالگرد 💔من میرم کمڪ خالت توهم از مدرسه اومدی ناهار خوردی استراحت کردے حاضرشو بیا خونه خالت _سالگرد😏 :چرا قیافتو شبیه لوگوتلگرام میکنی؟ _من نمیدونم از این چارتااستخون و یه پلاکو یه چفیه به دست خاله نرسیده اونوقت هرسال هرسال جمع میکنه که چی بشه؟😒🤔😠 بابافهمیدیم شماخیلی 😏 :"توسڪا بس میکنی یانه😡دهنتوپر میکنی وهرکثافتی بیرون میاد ازش رو میگی😡 باکارای دیگت هیچکاری ندارم میگم هرغلطی دلت میخواد بکن بالاخره سرت به سنگ میخوره😏 اما حقشم نداری به 💔توهین کنے شب🌘هم مثل بچه آدم پامیشی میای خونه خالت اگه چرت و پرت هم بگی من میدونم و تو😡 حالا هم برو 😠 ازخونه خارج شدم رفتم 😖 ... 🍃 ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
💔 امروز حال خانواده عطایی فرد داغون بود😔. مادر و پدر با چشمای گریون😢😔 وزینب با هق هق😭😭😭 آماده اعزام بودن.😔💔 حسین ساک رو روی زمین گذاشت و دستاشو واسه زینب از هم باز کرد🤗🤗 زینب به آغوش حسین پناه برد.اشکهاش به حدی زیاد بودن که جلوی لباس نظامی حسین خیس شد😭😭😭😭😭😔 حسین تو گوش زینب گفت: خانم رضایی هواتو داره همیشه همه جا هواتو دارم😍❤️😔😊 موقع عقدت💞 میام😍 دوست دارم دکتربشی باعث افتخارم مواظب خودت و باش😊❤️ حسین رفت 🚶و زینب رفتنش را تماشا کرد غافل از اینکه رفت دیگه برگشتی وجود نداره😔💔.. حدود ده روزی از اعزام حسین میگذشت.. چند باری زنگ زده بود. ازاون طرف پریشان حال 😢بود.. حدود دوهفته بود ذهن و فکر توسکا بهم ریخته بود☹️. بعد از تشییع خواب عجیبی دیده بود.. ((تو یه باتلاق گیر افتاده بود یه دست فقط بود که اومده بود توسکارا نجات داد.. بعد یه گفت:"خواهرم!😊 برو به همسنات بگو"👈اگه 💔نباشن شما تو خفه میشین..)) توسکا میخواست به زینب بگه اما روش نمیشد🙈 دم دفتر منتظر خانم مقری بود خانم مقری از دفتر خارج شد توسکا پرید خوابشو تعریف کرد. خانم مقری وارد کلاس شد ((بچه ها قبل از شروع درس📚میخوام دوتا نکته بگم 1⃣اول اینکه برادر زینب جان که هستن چند روزیه هیچ تماسی نداشتن و قرار بوده واسه عملیات برن واسشون دعا کنین🙏 2⃣دوم اینکه خواب شهدا رو دیدن ینی چی؟!)) هرکس نظری داد.. خانم مقری پای تخته رفت و نوشت:" ولاتحسبن الذین قُتِلوا فی سبیل الله امواتا ًبلْ أحیاءُعند ربهم یرزقون.." بچه ها خدا این موردو واسه فرموده.. توجنگ تحملی عموهام شهید میشن توسل بهشون بارها مشکلاتم حل شد چرا که شهدا زندن. زنگ آاخر بود موقع خروج قلب زینب لرزید حالش بد شد درخطر افتادن بود که خانم مقری و بچه ها گرفتنش...😱😔💔 دارد.. ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
روایت #شال_سبز شهید محمد تقی سالخورده تو هر ماموریتی که می رفت یا به سرش می بست یا دور گردنش مینداخت ... تو ماموریت آخرش هم همون شال دور گردنش بود که بعد شهادت برام آوردن ...👇 همسر سادات #شهید_محمدتقی_سالخورده : چند ماہ بعد از عقد من و آقامحمد رفتیم بازار برای خرید. دو تا شال خریدم... یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدم اما یه روز #محمد به من گفت : خانومی اون شال سبزت رو میدیش به من؟ حس خوبی به من میده شما #سیدی و وقتی این شال سبز شما همراهمه قوت قلب می گیرم... گفتم : آره که می شه... گرفت و خودش هم دوردوزش کرد و شد شال گردنش تو هر ماموریتی که می رفت یا به سرش می بست یا دور گردنش مینداخت ... تو ماموریت آخرش هم همون شال دور گردنش بود که بعد #شهادت برام آوردن ... محمدم رو که نگاه می کردم بهش افتخار می کردم گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم فقط بهش نگاه می کردم انگار سال ها ندیده بودمش، بعد همون لحظه بهش پیام می دادم و می گفتم بهت افتخار می کنم به خودم می بالم که تو همسرم هستی. 🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
رو سینه و جیب پیراهنش نوشته بود: آنقدر غمت به جان پذیرم حسین(ع) تا عاقبت قبر تو را بر بر بگیرم حسین(ع) ... بهش گفتند: چرا این شعر رو روی سینه ات نوشتی ...؟! گفت: میخوام اگه که قراره شهید بشم تیرِ دشمن درست بیاد بخوره وسط این شعر وسط سینه و قلبم ... بعد از عملیات والفجر هشت بچه ها دنبال می گشتند تا اینکه خبر اومد به شهادت رسیده و درست تیر خورده بود وسط این شعر ... 🌿 ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
🌴🍃💥🌴🍃🌴💥🍃🌴🍃 💥در گیرو دار کارهای عروسیمان بودیم. مجروحیت اتفاق غیر منتظره ای بود و درعین حال بسیار ناراحت کننده. اما ذهن من در پس این اتفاق به ظاهر ناخوشایند به دنبال این ماجرا بود✨ 🍃. جای تامل داشت. شاید نشانه ای بود. در معنویات به قولی سیمش زود وصل می شد و ارتباط می گرفت . از عبادت📿 لذت می برد .✨ 💥 ذره ای ریا در عبادتش ندیدیم. تنها چیزی که به زبان نمی آورد همین خلوت هایش بود . در ها یا وقتی از ماموریت که بر می گشت برایم هدیه می آورد . حتی شده یک گل. 🌷آینده نگری منحصر به فردی داشت . 🌹 ••✬🌟❃✨✬✨❃🌟✬•• @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ••✬🌟❃✨✬✨❃🌟✬••
🌹شهید محمد‌محمدے🍃 نماز دو رکعتی🌸👇🏻 رکعت اول -- حمد + آیت الکرسی رکعت دوم -- حمد + ده بار سوره قدر بعد از سلام، نماز را هدیه کنید به روح پسر
🍀شهر را بوی پر کرد وقتی قنداقه ات را به آغوش پدر دادند. و مقدر بود که وارث علم باشی🍃 . 🍀هر چه در زمان علی_علیه‌السلام_ خفقان شیعه را به انزوا برده بود، میلاد تو بالی شد برای پریدنش و نسیمِ تولدت جانی دوباره بر کالبد دمید🕊 . 🍀از بدو تولد شما بود که خودمان را شناختیم و مریدانِ علی میدانی برای عرض اندام یافتند. اصلا وجود شما؛علم را در سرتاسر عالم گستراند🙂 . 🍀نامِ مبارکتان که بر زبان جاری است؛ تمام حواس‌ها معطوف هزاران عالِمی می‌شود که را به جهان عرضه کردند و شما راهی شدید برای . . 🍀وجودتان، دم مسیحایی بود بر جانِ مرده شهر که ای اهل عالم؛ آمده است.وارث علم نبی(ص) بیایید و قطره ای از دریای وجودش را به کام بکشید و علم را توشه کنید بیایید و هوای را تنفس کنید که او پسری است از دامانِ آل‌الله_علیه‌السلام_ و او رئیسِ است. . 🍀آقای من؛ شما متولد شدی تا ما خودمان را بشناسیم و نام شیعه در تمام عالم طنین انداز شود🍃 شما آمدی تا فخرِ جهانِ شوی و ما عاشقانه پای مکتبتان دل به و دهیم😊 . 🍀میلادتان بر تمام عالم؛ و بر تمامِ جهانِ شیعه مبارک💚 . _علیه‌السلام_ : اذا أراد الله بعبد خيرا فقهه في الدين . چون خدا خير بنده اي خواهد ، او را در دين دانشمند كند . (اصول كافي ، ج 1 ، ص 39) . ✍نویسنده: . 💐به مناسبت سالروز «ع» . 📅تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۹ . @SHAHID_MOEZEGHOLAMI
در ۳۰ دی ماه سال ۱۳۶۳ در همدان متولد شد.🎈 . . اولین فرزند خانواده غفاری بود .درست سی ام دی ماه ۶۳ همزمان با اذان صبح به دنیا آمد. شهادت هم دقیقاً همزمان با اذان صبح بود. همیشه با پدرش به بسیج و مسجد و جلسه قرآن می رفت🕌. از شش هفت سالگی بسیجی بود. شلوار بسیجی می پوشید یه تسبیح هم دستش می گرفت📿. خلاصه از بچه هایی بود كه در مسجد و جلسه قرآن و ... بزرگ شد. ده سال در هیئت ابوتراب فعالیت می کرد. . خیلی به حضرت علی اکبر"؏" علاقه داشت.♡ کتابهایی در مورد ایشان می خواند و به من می گفت حضرت علی اکبر"؏" خیلی غریب و ناشناخته است. اعتقاد داشت که باید اطلاعات و سطح آگاهی اش بالا برود. مطالعات خوبی داشت. زندگی نامه شھدا را می خواند.📚 با صحیفه سجادیه مانوس بود همیشه می گفت ما واقعاً قدر این کتاب را نمی دانیم. به حرام وحلال چیزی که می خورد خیلی اهمیت می داد!👌 ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
♦️حکایت : گفتم: چقدر نماز می خوانی؟ کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان پاک شوم.♡ خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با 🖼عکس های شھدا پر کرده است و بالایشان نوشته بود: "ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس شھدا پیدا کردم." خوب که دقت کردم یک جای خالی روی در کمدش بود، گفتم: عکس یکی از شھدا رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست. گفت آنجا، جای عکس است.🕊 ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
♡| : ♦️در هنگام عزیمت که برای دفاع از حرم حضرت زینب«س» و مقابله با ظالمان می رفت، به گفتم: حاجی خیلی مواظب خودتان باشید و سعی کنید زودتر برگردید که در این موقع رو کرد به من و گفت: ”برای چه ناراحتی، اصلا نگران نباش و خودت را جای حضرت ام البنین«س» و حضرت زینب«س» بگذار.” ♦️در این موقع شرمندگی به سراغم آمد و از حرفم خجالت کشیدم و از همین جهت نتوانستم در چهره حاجی نگاه کنم، لذا سرم را پائین انداختم و با خود گفتم: ”چرا این حرف را به زبان آوردم و اجر خودم را کم کردم آخر من در مقامی نیستم که حتی تصور کنم مانند حضرت ام البنین«س» و حضرت زینب«س» باشم.” ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
📌مادرِ بزرگوار ویژگی اخلاقی پسرش را این‌گونه نقل می‌کند: 🔻 اهل نماز اول وقت، زیارت عاشورا و هیئت بود. سینه‌زن امام حسین«علیه السّلام» بود. 🔺او خیلی اخلاص داشت. بی‌ادّعا بود و هیچ وقت از کارهای خیری که می‌کرد نمی‌گفت. به نظرم مزد این اخلاص و بی‌ ادّعا بودن‌هایش را با گرفت.🕊 🔻 دنبال اجرایی کردن فرامین رهبری بود. دغدغه‌ی حفظ دستاورد‌های نظام را داشت.✌️🏻 🔺 با سنّ کمش، بصیرت داشت. جریان‌های باطل را خوب می‌شناخت و آگاه به امور بود. او مانند کسی که از ناموسش غیورانه دفاع می‌کند، از انقلاب با غیرت دفاع می‌کرد. 🔻 همه‌ی عمر بسیجی بود و بسیجی زندگی کرد. می‌گفت: مامان بصیرتی که آقا می‌گویند ان‌شاءاللّه خدا نصیبمان کند و اگر بصیرت داشته باشیم ان‌شاءالله این انقلاب به انقلاب صاحب‌الزمان«عج اللّه تعالی فرجه الشریف»وصل خواهد شد.❤️ ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
. .  یکی از برنامه‌های همیشگی‌اش زیارت کهف‌الشهدا و قطعه شهدای گمنام بهشت زهرا«س» بود.🌹 وقتی پیکر دوستان شهید مدافع حرمش و را آوردند و در چیذر به خاک سپردند، حال و هوای عجیبی داشت.💔 ارتباط خاصی با داشت و همیشه کلام شهدا را نصب‌العین خودش قرار می‌داد. عاشق شهادت بود😭 وقتی بحث جبهه مقاومت مطرح شد، همه تلاشش را کرد که به سوریه برود.❤️🕊 ‌ ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وداع با جامانده‌ای از پیکر مطهر شهید مدافع حرم پس از ۶ سال تفحص گردید و از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد. وعده دیدار همه شد همسر و دردانه شهید، پدر و مادر و خواهر و برادران شهید، عمه شهید که بسیار بی تاب و بی قرار شهید بود. هر بار شهیدی شناسایی می‌شد سراغ را از ما می‌گرفت وداع سختی بود... داغ سنگینی بر دل پدر و مادر و خانواده مانده بود. حالا معراج جایی شد برای این که این بغض فروخفته سال‌های ماضی را کنار پیکر مطهر شهیدشان فریاد بزنند. حالا برگ دیگری از اسرار نهفته در دل‌های همسران و مادران و پدران و فرزندان شهدا در معراج شهدا رقم خورد... ---❁•°🏴🕊️🏴•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🏴🕊️🏴•°❁---
📌مادرِ بزرگوار ویژگی اخلاقی پسرش را این‌گونه نقل می‌کند: 🔻 اهل نماز اول وقت، زیارت عاشورا و هیئت بود. سینه‌زن امام حسین«علیه السّلام» بود. 🔺او خیلی اخلاص داشت. بی‌ادّعا بود و هیچ وقت از کارهای خیری که می‌کرد نمی‌گفت. به نظرم مزد این اخلاص و بی‌ ادّعا بودن‌هایش را با گرفت.🕊 🔻 دنبال اجرایی کردن فرامین رهبری بود. دغدغه‌ی حفظ دستاورد‌های نظام را داشت.✌️🏻 🔺 با سنّ کمش، بصیرت داشت. جریان‌های باطل را خوب می‌شناخت و آگاه به امور بود. او مانند کسی که از ناموسش غیورانه دفاع می‌کند، از انقلاب با غیرت دفاع می‌کرد. 🔻 همه‌ی عمر بسیجی بود و بسیجی زندگی کرد. می‌گفت: مامان بصیرتی که آقا می‌گویند ان‌شاءاللّه خدا نصیبمان کند و اگر بصیرت داشته باشیم ان‌شاءالله این انقلاب به انقلاب صاحب‌الزمان«عج اللّه تعالی فرجه الشریف»وصل خواهد شد.❤️ ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---