✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ #کتاب_عارفانہ🌙(فوق العاده قشنگ) #پارت_بیست_و_سوم ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿 در روایات ما نماز را معراج مومن معرفی کرده اند. من به نمازهای خودم که نگاه می کنم اثری از عروج به درگاه خدا را نمی بینم. اما اعتقاد قلبی من و همه ی شاگردان احمدآقا این بود که تمام نمازهای ایشان به خصوص در این سال های آخر نشان از #معراج داشت❗️ یعنے هر نماز احمدآقا یڪ پلہ او را به خدا نزدیڪ تر مے ڪرد. البتہ احمدآقا بسیار #ڪتوم بود ، یعنے از حاݪاتــ درونے خود حرفے نمے زد. اما اگــــر ڪسی به وضعیتــــ او دقـتــــ مے ڪرد ، حتما متوجہ باطن نورانے اش می شد. من یڪ بار از خود ایشان شنیدم ڪہ حدیث : (( نماز #معراج مومن است )) را خواند و بعد خیلے عادے گفتـــــ : بچہ ها باید نماز شما معــــــ⬆️ــراج داشته باشد تا حقیقتـــ بندگے را حس کنید. من آن شبــــ اصــــرار ڪردم ڪہ : احمدآقا آیا این معراج براے شما اتفاق افتاده❓ معمولا در این شرایط به نحوے زیرڪانہ بحث را عوض مے ڪرد اما آن شبـــــ بعد از اصـــــرار من سرش را به نشانہ ے #تاییــ✅ــد تڪان داد. *** در سررسید به جامانده از احمد آقا جملاتـــ عجیبے به چشـــم مے خورد. او در این سر رسید ڪارهاے روزانہ ے خود را در سال ۱۳۶۳ نگاشتہ است. در برخے صفحات آمده : ((امروز نمـــ🌹ــــاز بسیاربسیار عالے بود.)) (( در نماز صبــــــح حال بسیـــــار خوشے ایجاد شد )) و... فراموش نمے ڪنم. یڪ بار حضرتــــ آیت الله حق شناس نماز خواندن ایشان را دید. آن موقع احمدآقا در سنیــــن نوجوانے بود. بعد به حجت الاسلاݦ حاج حسیــــــن نیرے ( برادر احمدآقا ) گفت : 👇👇 🔵 من به حال و روز این جوان #غبطــــــــ‼️‼️ــــــــــــہ مے خورم❗️ و من شڪ ندارم ڪہ همہ ے این ها از توجہ فوق العاده احمدآقا به نماز نشئت مے گرفت. او بنده ے #واقعی پروردگار بود. 🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿 #منبع_انتشارات شهیدهادے با ڪسب اجازه از انتشارات ومولف براے تایپ. #تذکر❌تایپ ڪتاب هادر فضاے مجازے حتما بایدبا ڪسب اجازه از انتشارات ومولف باشد. #یامهدی ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ •♔| @shahid_moezegholami|♕•

#دوستی‌پسر‌ودختر #دوستی_‌قبل_ازدواج #پنهانی #ازدواج احسنت👌 دقیقاً!!! ولے‼️.......... براے اینکه احتمال #طلاق‌گرفتن ڪاهش پیدا کنه نیازمندِ اینه که دو طرف قبل از ازدواج، از هم شناختِ بیشترے پیدا کنند... شناخت ڪه بیشتــر بشه، انتخاب، درست‌تر و احتمالِ جدایی زوجین ڪمتر خواهد بود... درست❓ خب، شناختِ #صحیح، شرایطِ خاص خودش رو داره...مثلاً به‌نظر شما درسته که دونفر بگن: ما با هم یه مدت #تفریح بریم تا بیشتر، هم رو بشناسیم؟! آیا در تفریح، فرد عیب‌هاش ظهــــور میکنه؟؟!! یا تفریح رفتن، محل خوبی برای شناختنه؟؟؟!! آیا با تفریح که سرشار از حسِ خوب و شادے هست شناختِ #واقعے اتفاق می‌افته؟! فرد، بعد از تفریح، چون کلے براش خوش گذشته #ناخودآگاه حسِ خوبی به فرد همراه خودش خواهد داشت و این حس خوب، از اون جهت که حس و میل هست تا حدے جلوی #عقل و تصمیمات‌عقلی رو خواهد گرفت... برای ازدواج اگر تصمیمات بر اساس #احساس‌صِرف انجام بگیره احتمال طلاق بالاتر خواهد بود...احساسِ‌صِرف یعنے : من اون فرد رو میخوام هر چند فلان عیب‌ها رو داره!!

چند وقت پیش عازم بودیم به گلزار شهدای تهران در اتوبوس بودیم که مفاتیح رو باز کردم و شروع کردم به خوندن زیارت عاشورا و موند که هدیه اش کنم به دلم افتاد هدیه کنم به شهید بی سری که توی بهشت زهراست رسیدیم به گلزار شهدا اما راوی نداشتیم رسیدیم به یادبود شهید هادی ازشون خواستم مثل اسمشون هدایت کنند مارو به سمت شهید معز غلامی این همه مسیر رو اومده بودم و حالا انقد سردرگم ... آقایی قاب شهدا رو می فروختن رفتم و قاب شهید معز غلامی رو خریدم خیره به عکس سردرگم می‌گشتم دیگه به آخرش رسید گفتم رفیق این مرام تورو نمیگه ها از خانمی پرسیدیم که قطعه پنجاه رو راهنمایی کنن گفتن اصلا بیاید با خودم میبرمتون کل اینجا رو نشونتون بدم! من کاملا بهت زده بودم انگار ایشون مامور شهید هادی بودند کاملا با اخلاق کل مزار شهدا رو نشون ما دادن و شهید معز غلامی هم پیدا کردم عجیب درگیر شور و شین شده بودم تو اون فضا... کمی گذشت رفتیم سمت مزار شهید نوید صفری راوی قصه شروع کرد : این شهید بزرگوار گفتن که یه چله زیارت عاشورا بگیرید من واسطه میشم پیش امام حسین برا حاجتتون.. بی سر هم هستن یکه خوردم !!! این عنایت بزرگ برای من؟! عجیب بود انگار با زبانی خودشون برای حاجتم پیش قدم شدن شروع کردم و از اون روز به بعد که حاجت روا شدم نتونستم زیارت عاشورا رو ترک کنم و همون طور که آقا سید علی قاضی میفرمان در عالم خواب به بنده خدایی که کاش در عالم حیات روزی دوبار زیارت عاشورا میخواندم.. #واقعی