♦️| مقام معظم رهبری«مدظله العالی»: #بسیجی یک عنوان ارزشمند و والاست. #بسیجی یعنی دل با ایمان، مغز متفکر، دارای آمادگی برای همه میدان هاست. #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج❤️ #هفته‌بسیج‌مبارک✌️ #سلامتی‌آقاجان‌صلوات 「 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI 」

#احکام_به_زبان_ساده 🎥 چطور و اصلا چرا باید مرجع تقلید انتخاب کنیم؟! 🔺فلسفه تقلید چیه!؟ چطور بفهمیم یک مرجع اعلمه؟ دیگر قسمت ها: yun.ir/o84t3d

یادواره شهدای مدافع حرم شهریار کهنز به یاد شهدا و شهید حسین معزغلامی❤️ #ارسالی‌از‌محبان‌شهید🌱 #قبول‌باشه🌹 「 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI 」

و خدا رحم کند اینهمه دلتنگی را...💔😭 قبول باشه :)

•| شهید حسین معزغلامی |• این دعای عظم البلا را زیاد بخوانید ...🌱 「 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI 」

🖼 #عکس_نوشته 📌 فقدان امام... 🔸 از آیت الله #بهجت پرسیدند: مقصود از «مصیبت در دین» ذکر شده در برخی ادعیه چیست؟ جواب دادند: «همین مصیبتی که به آن مبتلا هستیم؛ یعنی فقدان امام.» 📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۲۱۷ ---❁•°🍂🕊️🍂•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🍂🕊️🍂•°❁---

#یا_حجة_الله_فی_خلقه💚 اے آفتاب زهرا، عجل علی ظهورک تنهای شهر و صحرا، عجل علی ظهورک گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی در دیده و دل ما، عجل علی ظهورک 💔 #دلتنگی 🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ---❁•°🍂🕊️🍂•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🍂🕊️🍂•°❁---

🌹ای شهید با چشمانت به من نگاه می کنی 🌱و با عمق وجودت به من میگویی ؛ خوشا آنان که مردانه زیستند 🌱و این را هم خوب می دانم که تنها کسانی مردانه می میرند که مردانه زیسته اند 🌱 و به آن اوج بندگی هنگامی میرسند که مرگشان تنها با شهادت رقم بخورد 🌱ای شهید ما را هم مورد شفاعت خود قرار بده 😭💔 #شهیدحسین‌معزغلامی 😭 ---❁•°🍂🕊️🍂•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🍂🕊️🍂•°❁---

#بخشی‌_از‌_کتاب‌_تقاص📕 #باکسب‌_اجازه_از_ناشر✔️ #قسمت1⃣ «باطـن اعمـــــال» از روحانیون سرشناس یکے از شهرستانها بود. برا؁ تهیه کتاب📚 به دفتر نشر آمده بود و گفت: دوست ما کھ در مسجد محل ما فعالیت دارد، تجربه نزدیک به مرگ زیبایی دارد.🦋 تماس گرفتیم و پس از هماهنگے راهے سفر شده و مصاحبه هاۍ خوبے انجام شد.👥 تجربه ایشان طولانے و آموزنده است بیشتر مطالب ایشان در موضو؏ حق الناس است. هرچند مطالب زیبا؁ دیگرے در تجربه خود شاهد بوده‌اند امّا تصمیم گرفتیم در انتها؁ کتابے که مربوط به حق الناس است كل ماجراے ایشان را مکتـوب نماییم. ادامه ...⏬⏬...

«كسے صداے مرا نمے‌شنید» تصادف بدی بود.🚙 بدن کسے شبیه من، پشت فرمان گیر کرده بود. من دیدم که اطراف ماشین پُر از جمعیت است؛ بیشتر آنها را می شناختم. آنها تلاش می کردند بدن شبیه به من را از وسط آهن‌پاره های ماشین بیرون بکشند؛ اما من بیرونِ ماشین بودم و به آن جماعت می گفتم: چکار می کنید؟ من که اینجا هستم! اما هم محله‌ای هایم به کارشان ادامه مےدادند و اصلاً صدای من را نمی شنیدند. کل کاپوت جمع شده بود. این همان وانت پیکان صفر کیلومتر بود که تازه خریده بودمش...