eitaa logo
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
2.6هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
4.1هزار ویدیو
214 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
#خبر_ویژه🙊 🌱 خبر خوب داریـــــم😄🥰 این کتاب☝️🏻 رو مےشناسید؟! کتاب #جدید انتشارات شهید هادی در زمینه‌
📕 ✔️ ⃣ «باطـن اعمـــــال» از روحانیون سرشناس یکے از شهرستانها بود. برا؁ تهیه کتاب📚 به دفتر نشر آمده بود و گفت: دوست ما کھ در مسجد محل ما فعالیت دارد، تجربه نزدیک به مرگ زیبایی دارد.🦋 تماس گرفتیم و پس از هماهنگے راهے سفر شده و مصاحبه هاۍ خوبے انجام شد.👥 تجربه ایشان طولانے و آموزنده است بیشتر مطالب ایشان در موضو؏ حق الناس است. هرچند مطالب زیبا؁ دیگرے در تجربه خود شاهد بوده‌اند امّا تصمیم گرفتیم در انتها؁ کتابے که مربوط به حق الناس است كل ماجراے ایشان را مکتـوب نماییم. ادامه ...⏬⏬...
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
#بخشی‌_از‌_کتاب‌_تقاص📕 #باکسب‌_اجازه_از_ناشر✔️ #قسمت1⃣ «باطـن اعمـــــال» از روحانیون سرشناس یکے ا
📕 ✔️ ⃣ . «فقط در چند ثانیہ اتفاق افتاد» . در خیابانی دوطرفه می رفتم. خیابان خلوت بود. زانتیایی که از روبرو می‌آمد برای اینکه در چاله‌ مقابلش نیفتد فرمان را به سمت من چرخاند.🚘🕳 سرعت بالای زانتیا در چند ثانیه باعث این تصادف شد. کاپوت شکسته شد، شیشه مقابل مرا خرد کرد و همه در سر و سینه ام فرو رفت🧠🫁 . «من همه چیز را دیدم» . بعد از تصادف فقط صداها؁ مبهمے شنیدم و درد شدیدے را در سر و صورت و بدنم حس کردم؛ و بعد آرامش عمیقے را احساس کردم. خودم را از بیرون ماشین مےدیدم که پشت فرمان گیر کرده ام و مردم از اطراف دور ماشین جمع شده اند!👥🚘👥 مردم با اورژانس تماس گرفتند. راننده آمبولانس سریع به محل تصادف رسید.🚑 او را می شناختم، او هم مرا شناخت. از دوستان برادرم بود. خوب یادم هست که می گفت: اینکه پسر فلانی است... ادامه...⏬⏬...