هدایت شده از
سلام
شب همگی بخیر
😊✋طبق قرار دوباره اومدم
خوب امشب میخام براتون ادامه توضیحات را بگم
از اینجا شروع میکنم که تا حالا حدود ۴۰ تا کانال با پویش همکاری کردن
☝️هدف پویش، مبارزه موثر با برنامه های دشمن در زمینه حجاب و اثر بخشی در فضای حقیقی جامعه هست.
🌟این پویش با یه طرح نو وارد میدون شده و خدا را شکر برنامه داره گسترش پیدا میکنه
‼️شاید دیگه لازم نباشه خیلی توضیح بدم که وضع افراد بدحجاب توی جامعه چطوری شده
♨️همه تون خوب میدونید که دشمن چندین ساله دستشو گذاشته روی حجاب و میخاد به هر شکلی شده این علم رو به زیر بکشه
دارن صبح تا شب کار می کنند و زور میزنن تا این سنگرو فتح کنن
بلی شاید بنظر بعضیا موضوعات با اهمیت دیگه زیاد باشن که مهم تر از حجاب بنظر میان، اما دشمن خوب میدونه دستشو کجا بزاره که به هدفش برسه
فردا شب براتون توضیح میدم.
اونایی که فکر می کنن پرداختن به موضوعاتی مثل حجاب الان اولویت نداره، توضیحات فردا شب را حتما حتما بخونن تا بفمن چرا از زمان رضا شاه حمله به حجاب شروع شد.
😊شب همگی خوش
#پویش_حجاب_فاطمے ۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرکی ۱۰ دقیقه وقت داره و میخاد همه ی توضیحات را یه جا بخونه به این آی دی مراجعه کنه
@hemayat_puyesh
**✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#کتاب_عارفانه 🌙(فوق العاده قشنگ)
#پارت_6⃣2⃣
🌱🌼☘🌱🌼☘🌱🌼☘🌱🌼🍀
(( دائما طاهر باش و به حال خویش ناظر باش. عیوب دیگران را ساتر باش. با همه مهربان باش و از همه گریزان باش.
یعنی با همه باش و بی همه باش. خداشناس باش و در هر لباس باش. ))
علامه حسن زاده آملی ، کتاب نامه ها و برنامه ها ، ص ۱۲
احمدآقا به این عبارات به خوبی عمل می کرد. فعالیت بسیج به جهت حضور منافقین و ترورها و شرایط جنگ بسیار گسترده بود.
آن زمان نیروهای #بسیج برخی شب ها در مسجد می ماندند تا در صورت احساس خطر وارد عمل شوند.
در این شب ها احمدآقا نیز مثل بقیه ی بسیجی ها در مسجد می ماند. او مثل یک جوان عادی با بقیه صحبت می کرد. می گفت. می خندید و...
او با همه ی افراد حتی کوچکترها بسیار با ادب برخورد می کرد، اما در برخورد با #غیبت_کننده ملاحظه ی هیچ کس را نمی کرد.
حتی اگر نزدیک ترین دوست یا شخصی بزرگتر از خودش بود، خیلی محترمانه از او می خواست این بحث را ادامه ندهد.
احمدآقا در زمینه ی فعالیت های بسیج مثل یک نیروی عادی حضور فعال داشت.
اسلحه به دست می گرفت و در گشت شبانه در بازار مولوی و محله های اطراف، همراه دیگر بسیجیان گشت می زد.
اما تفاوتش این بود که وقتی ساعت 3⃣🕒 نیمه شب به مسجد برمی گشتیم و اکثر بسیجی ها مشغول #استراحت می شدند، او به داخل شبستان می رفت و مشغول #نماز💙شب می شد.
خلاصه اینکه احمدآقا یک بسیجی واقعی بود.
از آن بسیجی هایی که حضرت امام خواسته بود با آن ها #محشـــور شود.
از آن هایی که امام عزیز بر دست و بازوی آن ها بوسه می زد.
کلمات تاکید شده :
1⃣غیبت کننده
2⃣ بسیج
3⃣استراحت
4⃣ نماز شب
5⃣ محشور
🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁
#ادامه_دارد
یاعلی
✨✨✨
#منبع_انتشارات شهیدهادی با کسب اجازه از
انتشارات ومولف برای تایپ.
#تذکر❌تایپ کتاب هادر فضای مجازی حتما بایدبا کسب اجازه از انتشارات ومولف باشد.
❤️ @shahid_moezegholami 💜
#یامهدی
1_20537322.mp3
4.22M
باز هم صبح جمعه آمدی مولا نیامد
یا ابن الحسن...
@shahid_moezegholami🍃🌹
142672_595.mp3
4.21M
🔷جزء خوانی سریع قرآن کریم
#جزء 4
استاد معتز آقایی
🌹🌹🌹
@shahid_moezegholami
#اینقائمنا😢
😢}°اےڪاش
🌑}°ڪہ در یڪ سحــر
🌙}°از ماه خدا
🗣}°صــوتـےبرسد
😍}°براے شیــعہ زسماء
😌}°جبرئیل امین گوید:
🌏}°اےاهل جهان!
📜}°حڪم فرج مهـدےتان
🖊}°شد امضاء
#اللهمعجللولیکالفرج🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹علامه مصباح یزدے حفظه الله: معناے
«وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر»
مطرح شده در
جلسه اول درس اخلاق
ماه مبارڪ رمضان.
📆:۹۸/۲/۱۸
الهے آݥمیــــ😢ـــــن🌿
به گفتہ ے بزږگے ⬅️
بچـــــہ ها بزږگـــــ شدݩند.
جووݩــــــا پیــــــــر شدݩند.
پیـــــــرا ترڪ دنیا گفتند.
ولے....😔
هنـــ❗️ـــوز خبږے از یوســـ💟ـــف زهـــــرا نیستـــــ.
بیـــــا تا جوانمݦ بده رخ نـشـــــــانمـ 🌹
ڪہ این زندگاݩنے وفایے ندارد😔
Joze 04.mp3
4.12M
🌹تلاوت جزء چهارم قرآن کریم🌹
به روش تندخوانی(تحدیر)
با صدای
#استاد_معتزآقایی
1_124581719763324638.mp3
6.28M
👆فایل صوتی👆
.
📁 موضوع:
⏯ #بهشت دنیا و #بهشت آخرت
.
🎤 حجت الاسلام #دارستانی
👈🔻بسیار شنیدنی👆
⏰ زمان: ۴ دقیقه
@shahid_moezegholami
#طنزجبهه
😀😃😄😁😅😆😝😂
دوره آموزشی با هم بودیم،😊
پسر با صفایی بود.🤗 بعد از سازماندهی، من به منطقه غرب اعزام شدم او به جنوب...
وقتی از هم جدا میشدیم گفت:
تورو خدا شهید شدی ما را بی خبر نگذاری!😐😂
اطلاع بده باشم،😐 خودم را برای مراسم میرسانم.🙆♂
گفتم: شما هم همینطور😂☺️
#صلوات😇
😀😃😄😁😅😆😝😂
کانال شهیدمعزغلامی
❤️|
@shahid_moezegholami
|❤️
#افغانستانیها ی ساکن ایران اکثرا #هزاره یعنی شیعه و پارسی زبانند. اگر عرب زبان و اهل سنت بودند سعودی از ایشان حمایت وسیعی می کرد اما این عزیزان در ایران با تمام نامهربانی مردم و حاکمان در دو جنگ کنار رزمندگان ما از #ایران دفاع کردند و شهید دادند ، امان از بی معرفتی مان
#عراقچی
تفحص مظلومانه شهدای تیپ فاطمیون به روایت یک شهید
همرزم شهید مدافع حرم، محمد حسینی گفت: بيشتر زمین را كنديم. چند تكه لباس پيدا شد. از روی فرم لباس فاطمیون، متوجه شدیم که پیکرها متعلق به نیروهای خودی است. با بیسیم به مقر زنگ زدیم و درخواست لوازم کردیم. ابتدا هیچ کس ماجرا را باور نمیکرد.
کد خبر: ۲۴۸۶۳۷
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۴ - 22July 2017
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، یکی از مدافعان حرم تیپ فاطمیون به روایت خاطرهاى از تفحص شهدا، مصادف با ايام فاطميه سال ١٣٩٤ در منطقه خانطومان، از زبان شهيد مدافع حرم محمد حسينى (سلمان) پرداخت و اظهار داشت:
اواسط اسفند ماه بود كه دو تا از دوستانمان بعد از اتمام مرخصى به منطقه برگشتند و چون منطقه را توجيه نبودند، من و یکی از دوستان با آنها همراه شدیم تا نسبت به منطقه توجیهشان کنیم.
از آخرين نقطه محور شرقى شروع و تا آخرين نقطه محور غربى كه خانه زرد نام داشت، توجیه کردیم. دوستم بعد از اتمام کار گفت که با ایران تماس بگیریم و جویای حال خانواده شویم.
يک نقطه در خانطومان به نام كارخانه بلغور است که ما هميشه برای آنتندهی بهتر تلفن به آنجا میرفتیم، این بار یک اتفاق دیگری افتاد. گلی نظرمان را جلب کرد. کمی که دقت کردیم متوجه چند تکه استخوان کنارش شدیم. بعد از کمی کندن زمین، متوجه شدیم که استخوانها متعلق به یک انسان است.
شک داشتیم که این استخوانها متعلق به مسلحین است یا نیروهای خودی. حداکثر ٤ ماه از اولين عمليات در جنوب حلب مىگذشت و ما گمان نمىكرديم که استخوانها متعلق به نیروهای خودی باشد. در يک قسمت از كارخانه با كاميون خاک ريخته بودند و این موضوع ما را بيشتر كنجكاو کرد. با دقت بیشتر متوجه شدیم که رنگ خاک این قسمت با دیگر نقاط متفاوت است.
با دوستم شروع به كندن زمین کردیم. ابتدا یک تکه از استخوان پا تفحص شد. از آنجایی که نخستین تفحصمان بود، حال عجیبی داشتیم. گویی شهدا ما را به سمت خودشان کشیده بودند.
دو روز به ایام فاطمیه مانده بود. بیبی زینب میخواست که چند خانواده را در این ایام از نگرانی خارج کند. شاید هر روز شهدا ما را صدا میزدند و ما به خاطر بار گناهانمان متوجه حضورشان نمیشدیم.
بيشتر زمین را كنديم. چند تكه لباس پيدا شد. از روی فرم لباس فاطمیون، متوجه شدیم که پیکرها متعلق به نیروهای خودی است. با بیسیم به مقر زنگ زدیم و درخواست لوازم کردیم. ابتدا هیچ کس ماجرا را باور نمیکرد. یک ساعت گذشت و تا آن زمان دو شهید تفحص شد.
نیروهای کمکی آمدند. آنها هم از این واقعه متعجب بودند. برخی آرام آرام اشک میریختند. صدای مداحی به گوش میرسید. روضه خوان میخواند: «اومدن توی خونم قدم زدن/ توی کوچه بچه هامو هم زدن/ شبا دیگه دور هم جمع نمیشیم/ بدجوری زندگیمو بهم زدن» غربت عجیبی حاکم بود. یک دسته از همرزمانمان در عملیات محرم مفقود شده بودند و هیچکس از سرگذشت آنها خبر نداشت.
آنها اسیر شده و دستهایشان را بسته بودند. یکی از رزمندگان که جثه کوچکتری داشت سر از تنش جدا شده بود. 13 شهید شامل یک شهید لبنانی و 12 شهید فاطمیون تفحص شدند.
میدانم که اگر زمان به عقب برگردد، مجددا همین راه را انتخاب میکنند. نماز مغرب و عشاء را كنار شهدا خوانديم
#خبرگــزاریدفاعمقـــدس
#افاغنه
#فاطمیون
کانال شهیدمعزغلامی
❤️|
@shahid_moezegholami
|❤️