فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 #اطلاعیه
🔰 مراسم یادوارهٔ شهدای هوافضای سپاه
🔸 در آستانه چهلمین سال تاسیس فرماندهی موشکی،
مراسم سیزدهمین سالگرد شهادت
سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج #حسن_طهرانی_مقدم،
و شهدای نیروی هوافضای سپاه پاسداران
سرداران شهید #محمدرضا_زاهدی
و #احمد_کاظمی برگزار می گردد.
🎙 سخنران: دکتر محمد باقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی
🎙 مداح: حاج صادق آهنگران
🗓 زمان: پنجشنبه، ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از ساعت ۹:۳۰
📍 مکان: تهران، میدان سپاه، خیابان پادگان ولیعصر (عج)، حسینیه فاطمة الزهرا (سلام الله علیها)
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #خاطره | شهیدی که در فراق او، شهید زاهدی اشک ریخت ...
🔸 انتشار به مناسبت ۱ آذر، سالروز شهادت شهید #داوود_جعفری در دمشق سوریه
🗓 اول آذر ۱۴۰۱ بود که خبر شهادت یکی از مستشاران نظامی ایران در دمشق را شنیدیم.
ما منزل شهید زاهدی در لبنان بودیم. ایام کرونا بود. چند روزی بود که #شهید_زاهدی به دمشق رفته بودند.
☎️ همان روز به منزل زنگ زدند.
همسر بنده (دختر شهید زاهدی) گوشی را برداشت. گفتم: «به بابا تسلیت بگو»
😔 با یک اندوه و تأسفی شهید زاهدی پاسخ دادند: «یکی از آن دسته گلها رفت پیش حسین [خرازی]»
👈🏻 این کد رمزی بود بین ایشان و خانواده که هر وقت یکی از دوستانشان شهید میشد، اینگونه خبر میدادند.
🌹 وقتی شهید #احمد_کاظمی هم به شهادت رسید، در یک تماس تلفنی کوتاه گفتند که احمد هم رفت پیش حسین ...
یا وقتی شهید #حسن_طهرانی_مقدم هم شهید شد گفتند رفت پیش حسین ...
همه شهدا را کنار حسین خرازی میدیدند ...
🥀 دلمان آشوب شد ...
شهید مالک را نمیشناختم (مالک نام مستعار شهید داوود جعفری بود). بعد از شهادتش فهمیدیم که نماینده هوافضای سپاه در سوریه بوده است.
🕖 ساعت ۷ صبح آن روز، شهید مالک با حاج ابومهدی جلسه داشت.
در مسیر حرکت شهید مالک از منزل به محل جلسه، دشمن یک بمب ساچمهای کنار جادهای، در کنار یک دست انداز قرار داده بود. با رسیدن ماشین به آنجا، آن بمب از راه دور یا توسط پهپاد منفجر شده بود. شهید مالک و راننده هر دو در جا به شهادت رسیده بودند. شهید مالک بر اثر شدت انفجار و ساچمه ها نصف سرش رفته بود ...
💔 همین ها کافی بود تا داغ کسی مثل حاج ابومهدی را که خود را جامانده از قافله شهدا می دانست، تازه کند.
یکی از دوستان می گفت حاج ابومهدی بالای پیکر شهید مالک، مثل ابر بهار گریه می کرد ...
آخر مالک را خیلی دوست داشت ...
❤️ بعد که ابومهدی را در منزل دیدم، میگفت: «دلم خواست [این طور رفتن را، این طور شهید شدن را]»
هر کسی تو سوریه شهید میشد، اگرچه در ظاهر ابومهدی خم به ابرو نمیآورد، اما از درون فرو میریخت.
🔹 میگفت اینها را من آورده ام ...
چرا من هنوز مانده ام؟
🔸 هم غم از دست دادن احباب بود،
هم غم جاماندن از قافله شهدا ...
و هم احساس خجالت و شرمساری در مقابل خانواده شهدا از اینکه چرا من هنوز هستم ...
▫️ یادم می آید شهید زاهدی تا چند ماه پس از شهادت مالک، مرتب یاد شهید مالک میافتاد و به بهانهای از او یاد میکرد ...
✍🏻 پینوشت: شهید مالک اینقدر مراقبه داشت که بین دوستانش به شهید زنده معروف شده بود ...
همکارانش سر به سرش میگذاشتند و به او میگفتند: «شهید زنده، شهید زنده.»
شهادتش عجیب دل ابومهدی را سوزانده بود.
💐 طوبی لهم
خوش بحالشون
الان در بهشت کنار هم هستند ...
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی