🌱
۞قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ
[ای پیامبر،] به بندگانم که [در ارتکاب به شرک و گناه] زیادهروی کردهاند، بگو: «از رحمت الهی مأیوس نباشید؛ چرا که [اگر توبه کنید،] الله همۀ گناهانتان را میبخشد. به راستی که او تعالی بسیار آمرزنده و مهربان است.
🍇سوره الزمر، آیه ۵۳
🎁هدیه به #شهید_مسعود_میرزایی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
❤️🍃
در روز دهم مرداد ماه سال ۱۳۳۴ در ایوانکی که محل خدمت پدرش بود به دنیا آمد. از کودکی به حضرت سید الشّهدا علاقه به خصوصی داشت و به گفته پدرش از ۵- ۶ سالگی به تکایا و مساجد می رفت و در عزاداریها شرکت فعال داشت.
از لحاظ کمک به همنوع و یتیمان زبانزد بود به طوری که بعد از شهادتش مشاهده می شد افرادی که قبلا شهید مسعود به آنها کم می کرد سراغش را می گرفتند در حالی که حتی نام او را نمی دانستند.
بارها جهت دفاع از کسانی که مورد ظلم واقع شده بودند خود را درگیر کرده بود.
مسعود میرزایی جوانی پر شور، فعال و انقلابی بود. در پخش اعلامیه و عکس امام و شرکت در تظاهراتها فعالیت داشت. از رفتن به سربازی سر باز میزد چرا که نمی خواست برای شاه خائن پا بکوبد.
در روزهای پر هیاهوی انقلاب در حالی که ۴۰ روز بیشتر از دامادی اش نمی گذشت، صبح دهم دی ماه ۵۷ متوجه می شود خیابان ها شلوغ است و مردم درحال تشیع پیکر شهدا کریمی و شیرازی می باشند. در تظاهراتی که درآن روز صورت می گیرد تیری به بازویش اصابت می کند و در نتیجه درگیری با مامور پیشانی اش هدف گلوله قرار میگیرد که باعث شهادت ایشان می شود.
#شهید_مسعود_میرزایی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹رجز خوانی علی پسر #شهید_محسن_حججی برای دشمنان
✉️بانو سحر، فاز ۳ اندیشه - تهران
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
هدایت شده از شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
4.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #استوری_موشن مردان مقاومت
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 پای حـاج قـاسـم بایست!
🔸 چرا به تشییعجنازۀ او رفتی؟ به این تشییع ادامه بده!
⏰ ۳روز تا سالگرد شهادت سپهبد سلیمانی
#حاج_قاسم #فاطمیه
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
🌱
#مردی_مثل_کوه
#قسمت_شانزدهم
سهشنبه تماس گرفت. برخلاف همیشه که حول و حوش ۹ شب تماس میگرفت، آن شب دیرتر تماس گرفت. گفت: خانوم، من یه مسئولیت جدید گرفتم، ممکنه نتونم چند روز باهات تماس بگیرم. یا اگه تماس بگیرم، دیروقت بشه. نگران نباش.
چهارشنبه منتظر تماسش بودم ولی زنگ نزد. حالم به هم ریخته بود. یک نگرانی بیدلیل، آرامشم را گرفته بود. گفتم بهتر است برم بیرون شاید حالم بهتر بشود ولی برعکس بدتر شدم. یک چشمم به تلفن بود و یک چشمم به ساعت. آن شب را بهسختی به صبح رساندم. مدام به خودم دلداری میدادم که اتفاقی نیفتاده.
صبح پنجشنبه، آقاجواد برادر بزرگتر ابوالفضل تماس گرفت. حال من و علی را پرسید و از من شماره پدرم را خواست. گفت: شماره دایی رو تو گوشیم ندارم. گفتم: چطور؟ گفت: هیچی، فقط میخوام حالشون رو بپرسم.
آقاجواد که قطع کرد دلهرهام چند برابر شد. طاقت نیاوردم. چند دقیقه بعد تماس گرفتم. گفتم: با بابا تماس گرفتید؟ گفت: بله. دوباره پرسیدم: اتفاقی افتاده؟ قبل از این که جواب بدهد صدای گریهاش را از پشت خط شنیدم. دیگر نیاز نبود بگوید چه اتفاقی افتاده. نیاز نبود بگوید ابوالفضل به بزرگترین آرزوی زندگیاش رسیده.
این گریه فقط یک معنی داشت: من و علی تمام پشتوانه و امید زندگیمان را از دست داده بودیم...
#مدافع_حرم
#شهید_ابوالفضل_نیکزاد به روایت همسر مکرم
🖥جنات فکه
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹
🕊هدیه هر شب نثار روح پاک و مطهر #شهدا و #شهید_محسن_حججی
۵ شاخه گل🌹صلوات
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌺🍃
❤️امشب به یاد #شهید_مسعود_میرزایی صلواتی ختم کنیم...
برای برگشت پیکر #شهید_عباس_عبدالهی و #شهید_حسین_تقی_زاده و دیگر شهدا ۱۴ صلوات
و برای باخبر شدن از وضعیت و برگشتن #حاج_احمد_متوسلیان و #امام_موسی_صدر، ۱ آیت الکرسی بخوانید و هدیه کنید به آقاجان امام رضا (ع)
🌹 برای پیروزی رزمندگان، آسودگی و سلامتی مرزدارانمان دعا بفرمایید
۵ امن یجیب...
شبتون بخیر و شهدایی
التماس دعای شهادت دارم 🌹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌼🍃