eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
855 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه همسرداری اش خاص بود و از طرف دیگر توجه خاصی به مادرش داشت. هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمی دید،تعادل را رعایت می کرد به خاطر دل همسرش، دل مادرش را نمی شکست و یا به خاطر مادرش به همسرش بی احترامی نمی کرد. شجاعت و دلیری‌های مثال‌زدنی مهدی، دلیلی شد تا او را با نام بشناسند. در عملیات‌هایی که در سامرا و نواحی آن انجام می‌شد، هر‌جا بچه‌ها تحت فشار قرار می‌گرفتند و به تنگنا می‌رسیدند، از مهدی می‌خواستند تا با نیروهایش به کمک آنها برود و غائله را ختم کند. مهدی خط‌شکن بود، همیشه در وسط میدان معرکه بود. می‌گفت: ما باید اولین نفر در جلو و خط‌مقدم نبرد باشیم تا هر زمان به بچه‌ها گفتیم بیایند ما را ببینندو بدانند که ما نیز در معرکه نبرد حاضریم. فتنه ۸۸ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صدای مکالمه بی‌سیم شهید سلیمانی در اولین لحظات ورود به بوکمال سوریه و شکست آخرین مواضع داعش 👤 طباطبایی نماینده سابق ولایت فقیه در سوریه: اگر شجاعت فاطمیون در عملیات آزادسازی بوکمال نبود، این پیروزی رقم نمی‌خورد. به‌مناسبت سالگرد فتح بوکمال و پایان حکومت 💬 سید امیرعباس🇦🇫🇮🇷۳۱۳ (س)✉️ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
سلام روز و روزگارتون شهدایی🌷🕊
🌷 نادر بی‌نهایت به قرائت قرآن علاقه داشت، بخصوص سوره والفجر را زیاد می‌خواند. که حتماً رابطه‌ای بود بین علاقه او به این سوره و شهادتش در عملیات والفجر 8. اکثر شبها تا نیمه شب بیدار بود و بر سجاده با خدایش را راز و نیاز می‌کرد. یادم می‌آید نادر همیشه می‌گفت: شهادت یک انتخاب است، نه یک اتفاق. اذان ظهر بود که پا به دنیا گذاشت و در ۲۲ سال عمرش حافظ اذان و نماز و قرآن بود و در اذان مغرب نیز به فیض عظیم شهادت نایل گشت. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹
🚌وقتی روز اعزام معلوم شد، دو هفته بعد [از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها] رفتیم امام زاده شاهزاده حسین، آنجا تلفن محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش است یواشکی گفت: چشم آماده می‌شم. گفتم: کی بود؟ میخواست از زیرش در برود پاپی‌اش شدم گفت: فردا صبح اعزامه. 😞احساس کردم روی زمین نیستم، پاهایم دیگر جان نداشت، سریع برگشتیم نجف آباد، گفت: 🍃باید اول به پدرم بگم اما مادرم نباید هیچ بویی ببره ناراحت میشه، ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم و بدون گریه بگذرانم تا آب ها از آسیاب بیفتد، همان موقع عکس پروفایل تلگرامم را عوض کردم: 💔من به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود …💔 ‌ | روایت همسر شهید، برشی از کتاب سربلند📚 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
📲💭 ... هنوز نمیشود حقایق را گفت!! پ.ن. واکنش پسر شهید همت به فیلم سینمایی «منصور» ✉️ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
سلام روز و روزگارتون شهدایی🌷🕊