eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
859 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ✊ سخت است که دختر باشی، مظهر عشق و محبت، عاشق شوی، دل ببندی و پیش از اینکه به مطلوب برسی خبر شهادتش را برایت بیاورند... ‼️آن هم نه یک بار، دو بار. و هربار درست بعد از ۹ ماه عاشقی، تو بمانی و خانه‌ای که برای بعد از مراسم آماده کرده بودی. 💍تو و همسری که به حضرت زهرا (س) بخشیدی‌اش. سخت است ولی اگر اسمت آیه باشد و قرار باشد چون اسمت آیه‌ای شوی، تنها چیزی که از لب‌هایت خارج خواهد شد این خواهد بود که : «خدایا من صبر کردم، باز صبر کردم و باز صبر کردم» 🌷آیه شحاده دختری لبنانی است که این روزها به سبب داغ سنگینی که در دل دارد بین مردم شناخته می‌شود. ✨آیه ظرف کمتر از سه سال هر دو نامزدش را، کمی قبل از برگزاری جشن ازدواجشان، در سوریه تقدیم حضرت زهرا (س) کرده است و همچنان شکرگزار است و ثابت قدم بر راهی که با افتخار بر آن ایستاده است.... 🔺مقدمه 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 🌷اسم من آیه شحاده است و در سال ۲۰۰۱ (فروردین ۱۳۸۰) در لبنان به دنیا آمدم. مثل همه بچه‌ها کودکی‌ام همراه با بازی، تفریح و فضای خاص دوران کودکی بود. 🍃درباره دوران نوجوانی چیز خاصی به یاد نمی‌آورم. طبق روال طبیعی‌اش می‌گذشت و به مدرسه می‌رفتم. 🦋سال ۹۶ مدرسه را با مدرک پرستاری به اتمام رساندم و از آن زمان داستانم شروع شد. 👌من در خانواده‌ای که به مسیر مقاومت معتقد و بر حفظ اصولش استوار بود به دنیا آمدم و خدا را شاکرم که اثرگذارترین فرد یا اتفاق زندگی‌ام شهادت عزیزانم بوده است که هر کدام از آن‌ها تأثیر خاص خودشان را روی قلبم گذاشتند. 🔺قسمت اول 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
❤️امشب به یاد صلواتی ختم کنیم...❤️ برای برگشت پیکر و و دیگر شهدا ۱۴ صلوات و برای باخبر شدن از وضعیت و برگشتن و ، ۱ آیت الکرسی بخوانید و هدیه کنید به آقاجان امام رضا (ع) 🌹 برای پیروزی رزمندگان، آسودگی و سلامتی مرزدارانمان دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... شبتون بخیر و شهدایی التماس دعای شهادت دارم 🌹 🌼🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ ✨پیش از اینکه خواستگاری داشته باشم به مسأله فکر می‌کردم و با بعضی از همسران شهدا آشنا بودم تا بدانم بعد از چنین مسأله‌ای چه شرایطی پیش خواهد آمد. 💎این مسأله در نظرم امری مقدس بود و از عکس شهدا در موقعیت‌های مختلف استفاده می‌کردم همان طور که حضرت آقا می‌گویند : "باید یاد و نام برای همیشه در جامعه زنده بماند". 👌روی حساب این مسائل همیشه خودم را در موقعیت یک همسر شهید تصور می‌کردم... 🔺قسمت دوم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 🌷شانزده ساله بودم که در سال ۱۳۹۵ در منطقه حاره حریک با عباس آشنا شدم. از این آشنایی زمان کوتاهی در حد سه ماه می‌گذشت که روز ۲۷ شهریور ۱۳۹۵ عقد کردیم. ☺️درست است که من کم سن و سال بودم اما عباس به من درس زندگی می‌داد و مرا برای اینکه زنی قوی باشم و تحصیلاتم را ادامه بدهم تشویق می‌کرد. 💍دوران نامزدی‌مان نه ماه به طول انجامید و در این مدت من و عباس آرزوهای زیادی برای زندگی‌مان داشتیم، وسایل خانه‌مان را آماده کرده بودیم و من در حال رو به راه کردن بقیه کارها و کمک حالش در اتمام کارهای خانه بودم که عباس در تاریخ هشتم خرداد سال ۱۳۹۶ در منطقه درعا سوریه به شهادت رسید.... 🔺قسمت سوم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 🔹البته از آنجا که عباس تک پسر خانواده بود محل کارش در خطوط مقدم درگیری‌ها نبود اما به طبیعت کارش نبودن‌هایش طولانی بود. 😓خیلی نگرانش بودم و هربار که مجروح می‌شد به این فکر می‌کردم که بالاخره تنهایم خواهد گذاشت. 🕊در حقیقت از همان زمان که با او آشنا شدم فکر به شهادت رسیدنش با من بود. حتی با هم درباره شهادت و درد جدایی بعد از آن با هم حرف می‌زدیم. 🔺قسمت چهارم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 🕊شب شهادتش با وجودی که نمی‌دانستم عباس را از دست خواهم داد و او را به عنوان شهید تقدیم حضرت زهرا خواهم کرد، حوالی ساعت ۲ صبح با نگرانی از خواب پریدم. 📲به تلفن همراهم و آخرین پیامی که عباس ساعت ۱۰ و سه دقیقه برایم فرستاده بود، بدون اینکه بدانم آخرین باری است که با من صحبت می‌کند نگاه کردم. بعد از آن تا زمان اذان صبح خوابیدم. ⏱ساعت چهار صبح بود و در حالی که هنوز آن نگرانی همراهم بود خودم را برای نماز آماده کردم. در پایان نماز به سجده رفتم و گفتم : "دخیلک یا زهرا، اگر عباس زخمی شده است نشانه‌ای برایم بفرستید و اگر نه دعا کنید که با من حرف بزند". بعد همانطور که روی تختم قرار می‌گرفتم برایش پیامی فرستادم و گفتم : "عزیزم کجایی؟ به خدا نمی‌تونم بخوابم…" 😔نمی‌دانستم عباس در آن زمان به شهادت رسیده است اما در نظرم تابوت عباس کنار دیوار مقابل تختم تجسم شد. 🌾سرم را به طرف پنجره که سمت راستم بود برگردانم و باز توی آن صورت عباس را که با همان پیراهنی که خودم برایش خریده بودم به من می‌خندید. از خودم بازخواست می‌کردم چرا دنبال عباس می‌گردم؟ حتماً این فکرها از سر نگرانی سراغم آمده است. 💔بعد از آن چند بار خوابیدم و باز از خواب پریدم تا زمانی که برای رفتن به مؤسسه بیدار شدم و خودم را آنجا رساندم و یک ساعت بعد سخت‌ترین خبر ممکن، خبر شهادت عباس آمد.... 🔺قسمت پنجم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 💔بازگشت به زندگی عادی به هیچ وجه کار آسانی نبود. رنج بسیاری بردم و روی اندوهم سرپوش گذاشتم تا یک بار دیگر و با ورود عیسی به زندگی‌ام زمام امور را به دست گرفتم... 🕊تقریباً دو سال بعد از شهادت عباس و در مهر ماه سال ۹۷ با عیسی آشنا شدم. شروع یک رابطه جدید برایم خیلی سخت بود اما هم حکمت خدا اینچنین بود و هم عباس به من سفارش می‌کرد که در صورت شهادتش زندگی‌ام را ادامه دهم. 🍃آشنایی‌ام با عیسی از طریق دوستی‌اش با برادرم اتفاق افتاد. از برادرم خواسته بود تا نزد خانواده‌ام بیاید و با من آشنا شود. 💞هفت ماه بعد و با موافقت من در تاریخ ۲۴ خرداد ۹۸ عقد کردیم... 🔺قسمت ششم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 🌷عیسی جوانی خوش خلق، مؤمن، محبوب، صاحب لبخندی زیبا، پاک، راستگو و با نشاط بود و مانند همه جوانانی که در این مسیر گام بر می‌دارند آرزوی شهادت داشت و تمام تلاشش را برای رسیدن به آن می‌کرد. همان طور که سعی زیادی در خدمت به مردم داشت. ✨درباره مسائل دینی هم همیشه بعد از نماز دعای فرج و زیارت عاشورا می‌خواند. هر وقت خسته می‌شد هم زیارت عاشورا می‌خواند. ❤️ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت و می‌خواست اسم دخترمان را زهرا بگذاریم. آخرین بار که با هم بودیم از من خواست تا به قرائت قرآن اهتمام جدی داشته باشم و من در این باره به او قول دادم. 🦋این را هم همیشه می‌گفت که هر وقت خسته شدی زیارت عاشورا بخوان که باعث راحتی و آرامشت می‌شود. 🔺قسمت هفتم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ ❤️همه را از محبتش به من با خبر می‌کرد و نگران این بود که اگر آسیبی ببیند من تنها بمانم. از سر غیرتی که به من داشت برایش مهم بود که حتی زینت انگشتان دستم را بپوشانم و من حالا چیزی که می‌خواست را انجام می‌دهم. ✨درباره آرزوهایمان باید بگویم که از یک ماه بعد از عقدمان شروع به برنامه ریزی برای حقوق ماهانه و تجهیز خانه‌مان کردیم. وقت‌هایی که عیسی برای کار می‌رفت من مشغول آماده سازی وسایل خانه می‌شدم… 🌱تقریبا همه چیز را تمام شده می‌دانستیم و در حال برنامه ریزی برای وسایل خانه بودیم، کجا می‌خواهیم ساکن شویم، حتی جزئیات کامل شده بود. قرار گذاشته بودیم جشن عروسی‌مان را در ایران و نزد (ع) برگزار کنیم. 🌷عیسی هیچ وقت درباره مسائل مربوط به شهادت با من حرف نمی‌زد چون می‌دانست تا چه اندازه قلبم را به درد می‌آورد. همه امیدم به او بود و تمام نداشته‌هایم را جبران می‌کرد. هر تعطیلی روز یکشنبه هم راهی گلزار زینب الحوراء و زیارت مزار عباس می‌شدیم. 🔺قسمت هشتم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍️جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 🚶‍♂️آخرین بار وقتی از خانه ما به خانه خودشان می‌رفت تا با پدر و مادرش خداحافظی کند او را دیدم. خوب به خاطر دارم که به من سفارش خودم را می‌کرد و می‌گفت باز خواهد گشت و می‌خواست توافقاتمان را فراموش نکنم. 😭این بار رفتنش برایم خیلی سخت بود. از شب قبل، زمان برایم طولانی می‌گذشت و با گریه از او می‌خواستم نرود اما او می‌گفت که این کارش است و آسیبی نخواهد دید و زود باز می‌گردد و حقیقتاً آسیبی به او نرسید و جز خوبی برای خودش و من رقم نخورد.... 🔺قسمت نهم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍️جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ روز شهادت عیسی دوازدهم اسفند ۱۳۹۸.... ❓پیش از این از خودم می‌پرسیدم آیا عیسی خواهد رفت و مرا تنها خواهد گذاشت؟ و خودم جواب می‌دادم نه این کار را نمی‌کند. 😔عیسی از صبح آن روز با من تماس نگرفته بود. فکرم مشغولش بود اما گمان این را نمی‌کردم که همان روز از پیش من خواهد رفت و او را چون شهید به حضرت زهرا خواهم سپرد. 🕊شهادتش برایم ضربه بزرگی بود. با رفتنش دنیا در نظرم تاریک و سیاه شد. هیچ گاه لحظه‌ای که او را در کفن دیدم فراموش نمی‌کنم. صورتش سرد بود... 💔هر وقت دست‌هایش یخ می‌کرد از من می‌خواست تا با دست‌هایم گرمشان کنم. در آن لحظه یاد این افتادم که چقدر سرمایی بود و من به خاطر این سر به سرش می‌گذاشتم. 🔺قسمت دهم 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃 ✊ 💔هیچ گاه لحظه‌ای که او را در کفن دیدم فراموش نمی‌کنم. صورتش سرد بود. هر وقت دست‌هایش یخ می‌کرد از من می‌خواست تا با دست‌هایم گرمشان کنم. در آن لحظه یاد این افتادم که چقدر سرمایی بود و من به خاطر این سر به سرش می‌گذاشتم. 😔نمی‌دانستم چه باید به او بگویم، فقط گفتم [عیسی] منتظرم بمان! تو همه دارایی‌ام هستی و خیلی دوستت دارم. منتظرم جوابم را بدهی اما تو پاسخی نخواهی داد... ✨حرف‌هایت را به خاطر می‌آورم که به من می‌گفتی : اگر گرفتاری برایت پیش آمد شکایت نکن، ما توی بهشت باهمیم و من با غیر تو نخواهم بود. من حورالعین را نمی‌خواهم تو حور العین من هستی، کسی جز تو را نمی‌خواهم. طبیعتاً این اتفاق برایم خیلی سخت بود. تنها چیزی که آرامم می‌کند فقط خود عیسی است. فکر اینکه عیسی در جایی به مراتب زیباتر از دنیا به چیزی که می‌خواست رسید. ▪️و البته یادآوری مصیبت اهل بیت که تنها راه صبوری و ثبات است. من خدا را به خاطر نعمت شهادت عیسی و عباس که به من عطا کرد شکر می‌کنم و این مسأله نقطه ضعف من نیست. بله برعکس، فزونی بخش توان و عزم من است. 🔺قسمت یازدهم - آخر 👤بانو 🌷 (همسر اول)، شهادت ۱۳۹۶ه.ش 🌷 (همسر دوم)، شهادت ۱۳۹۸ه.ش ✍جهان نیوز @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃