🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
💔 #قرار_بی_قراری ⏰
💠 شهیدی که #حاج_احمد_متوسلیان در سوگش مویه کرد
🔻قسمت اول🔺
احمد و غلامرضا از بدو آشنایی، دوشا دوش یکدیگر در تمامی صحنه های مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند.
غلامرضا در سال 1332 در محله «اتابک» در تهران دیده به جهان گشود و سر نوشت چنین رقم خورد که تنها فرزند خانواده باشد. از او پسری به نام حسن به یادگار مانده است.
🌺 حاج احمد در مقابل جسم در خون طپیده او زانوی ادب بر زمین نهاد و چون ابر بهاری، زاز زار گریست.
❤️ حیدرِ رزمندگان، تعلق خاطر عجیبی به دو تن از رزمندگان داشت، یکی همین غلامرضا مطلق و دیگری محمد توسلی.
😞 زاری و ناله حاج احمد را تنها در کنار پیکر این دو تن دیده اند و بس....
حاج احمد و غلامرضا از بدو آشنایی، دوشا دوش یکدیگر در تمامی صحنه های مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پی آزاد سازی شهرستان پاوه در دی ماه 1358 حاج احمد که سرپرستی فاتحان شهر را بر عهده داشت به جای اینکه خود فرماندهی #سپاه شهر را به دست گیرد،
این مسئولیت را بر دوش غلامرضا نهاد و حکم فرماندهی سپاه پاوه به نام این جوان قد بلند و خوش مشرب، که ریش انبوه و سیاه و موهای مجعدش جذابیت خاصی به او می بخشید، صادر شد و حاج احمد فرماندهی عملیات سپاه پاوه را پذیرفت.
🔷 با توجه به شناختی که طی تحقیقات از وسواس و دقت فوق العاده احمد در انتخاب افراد جهت واگذار نمودن مسئولیت پیدا شده است؛ این عمل او نشان دهنده اعتقاد و اطمینان وافر آن عزیز به توانایی و مدیریت شهید مطلق است.
💫 به هر حال، عروج زود هنگام غلامرضا این فرصت را به حاج احمد نداد تا نتیجه نهایی سرمایه گذاری خود را ببیند.
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌹 یک آیت الکرسی هدیه به امام رضا (ع)، برای برگشتن حاجی و باخبر شدن از وضعیتش...
🍃🌺 #شهید_غلامرضا_قربانی_مطلق
✊ #دفاع_مقدس
📚 منبع : ستارگان آسمان گمنامی، نوشته ی محمد علی صمدی، نشر فرهنگسرای اندیشه، تهران-1378
🌐 باشگاه خبرنگاران جوان
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺