eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
877 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ ی خبر ویژه اعضای محترم کانالمون: ✅ با رایزنی با یک از کانال های خوب و انقلابی در زمینه قرار شدکه، کتاب «حجت خدا» شامل 110 خاطره منتخب، از زندگی سراسر درس شهید را با تخفیف برای اعضای کانال شهید حججی ارائه کنند. 📌 کافیه پس از در کانال، عبارت « » را به همراه درخواستی برای ادمین کانال ( @abai1376 ) ارسال کنید، تا از این تخفیف ویژه اعضای کانال ما بهره مند شوید. http://eitaa.com/joinchat/1445134353Ca7e589ca0f
📸 تصویر و جمله منتشرنشده از کتابخوانی به‌مناسبت آغاز هفته و @tafahoseshohada 🕊 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
📚کمد لباس محسن کتابخانه پادگان ما بود. به قدری به سربازان کتاب می‌داد که پادگان به او اعتراض کرد.  🌷محسن در نمایشگاه کتاب دفاع مقدس با همسرش آشنا شد و اولین هدیه‌ای که به او داد کتاب "طوفان دیگری در راه است" بود و همسر محسن هم "سرباز سال‌های ابری" را به او هدیه داد.  ✍حمید خلیلی دوست مدافع حرم  و  یکی از همخدمتی‌های اهل سنت دوران سربازی شهید حججی @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
❤️🍃 ویژگی‌ای که رضا را از هم سن و سال‌هایش جدا می‌کرد، فهم و درک او از جنگ و جهاد بود. خیلی بیشتر از سن خودش می‌فهمید. مدت زیادی از شروع سال تحصیلی نگذشته بود که یک روز وقتی رضا از مدرسه به خانه برگشت، دیدم آشفته و نگران است. گفت: من تصمیم گرفته‌ام به جبهه بروم. اولش خیلی جدی نگرفتم؛ ولی وقتی متوجه شدم برای رفتن به جبهه مصمم است، سعی کردم او را از تصمیمش منصرف کنم. به او گفتم: تو هنوز کوچکی و توی جبهه دست‌وپا گیر می‌شی. نمی‌گم نرو. بذار کمی که بزرگتر شدی، اون وقت برو. در جواب حرف من گفت: به شما ثابت خواهم کرد که اگر از نظر جسمی کوچکم ولی قدرت این را دارم در جبهه با دشمن بجنگم. عاشق شهادت بود. آرام و قرار نداشت و دائم می‌گفت: می‌خواهم به جبهه بروم. خصوصا بعد از آن که امام دستور جهاد داده بود، می‌گفت: دیگر درنگ جایز نیست. چند روز بعد دیدم با التماس عجیبی نگاهم می‌کند و اجازه رفتن می‌خواهد. حالت خاصی داشت. گفت: من عاشقم. می‌دانستم منظورش چیست؛ اما خودم را بی‌اطلاع نشان دادم با خنده گفتم: عاشقی؟ عاشق هر دختری باشی، من دوست دارم در سن دوازده‌سالگی دامادی تو را ببینم. گفت: مادر همه چیز را به شوخی می‌گیری. ادامه داد: مادر، شما می‌دانی من عاشق چه کسی هستم؟ عاشق خدا، ائمه علیهم‌السلام و امام زمانم. به روایت مادر معزز عارف۱۲ ساله/ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
به مناسبت هفته کتاب، کتابی که به نظرتون سازنده بوده رو به ما معرفی کنید. تا دوستانِ کانال، کتاب های مفید رو مطالعه کنند.🌷 @Ya_bibi_zeinab_s_71 اجر این کار برسد به روح 🌹