😭😭😭

اطلاعیه ی مراسم راهپیمایی #نیمه_شعبان به نیت تعجیل در فرج #امام_زمان (عج) ✅ خرم آباد

داداش مجید همه منتظرت بودیم... ترند امروز... بازگشت #شهید_مجید_قربانخانی... همه از برگشت تو خوشحالیم... شادی بزرگیست که خدا به یُمن ولادت آقاجانمان به همه ی ما عیدی داد...

🌗 سبک زندگی ما، عین دیانت ماست؟ ⁉️ چرا درباره #ازدواج آسان و عدم تجمل‌گرایی در ازدواج به آنچه می‌دانیم عمل نمی‌کنیم؟ 👌 هیچ فردی را نمی‌بینید که بگوید : «آنقدر در ازدواج و برگزاری پرخرج آن سخت بگیر که هرگز روی آرامش را نبینی» در عوض همه می‌گویند : «اصل، نفس ازدواج است، همراهی، همدلی و ساختن یک خانواده‌ی آرام و رشد همه‌جانبه، بقیه‌اش چندان مهم نیست، سخت نگیر، ریخت و پاش نکن» 💫 در مورد ازدواج آسان همه‌مان شعارهای خوبی بلدیم، به شعارهای‌مان اعتقاد راسخ هم داریم، اما پای خودمان که وسط باشد، اوضاع کمی فرق می‌کند؛ نمی‌توانیم با مهریه ‌ی کم و معقول کنار بیایم، چون آخرین عروس فامیل، با فلان مقدار سکه ازدواج کرده و پای آبروی خانواده در میان است. 🖇 جهیزیه را منگنه می‌کنیم به شأن دختر و همه‌ی شخصیت‌اش را ربط می‌دهیم به مقدار جهیزیه و جمع کردن وسایلی که در ده سال آینده شاید چندبار بیشتر استفاده نشود! 🎊 مراسم ازدواج را نمی‌توانیم ساده برگزار کنیم چون پدر و مادرمان آرزو داشته‌اند ما را در لباس سفید ببیند آن هم لباس سفید چند میلیونی! 😳 منوی تالار عروسی را که جلویمان می‌گذارند، از هیچ کدام‌اش نمی‌توانیم چشم‌پوشی کنیم؛ نه از کیک‌های چندطبقه که معمولا مهمانان از پس شام و کیک و میوه‌ی همزمان برنمی‌آیند و اسراف می‌شود، نه از میوه‌آرایی و گل‌آرایی! فقط و فقط باعث می‌شود یک یا چند درجه ماجرای امر مهمی مثل ازدواج را برای دیگران سخت‌تر کنیم. 🎁 در تمام اعیاد و مناسبت‌های تاریخی منتظر هدیه‌های گران قیمت می‌مانیم و اگر چنین نشود، انگار به ما توهین شده! 😉 به نظر می‌رسد وقتش رسیده نسل ما هم کاری بکند، یک‌جایی بایستد، مقاومت کند و چشم‌اش را به جای دهن مردم و هوس دل که تمامی ندارد به آینده‌ی روشن و آرام خودش، بیندازد. 🔴 همه‌مان می‌گوییم حضرت زهرا (س) در شب ازدواج‌شان پیرهن عروسی را به فقیر بخشیدند، اما خود ما برای یک شب و تنها برای چند سنگ ناقابل که روی دامن لباس کار شود، پول‌ها خرج کنیم! ✅ این روزها که وضعیت اقتصادی مردم دچار چالش شده، طبعا ازدواج کردن برای جوان‌ها هم سخت‌تر شده؛ نگذاریم ازدواجی که می‌تواند زندگی دو آدم و سلامت روح و روانشان را نجات بدهد، تبدیل به امری دست‌نیافتنی شود. اگر هر کدام از ما فقط یک رسم عجیب و غریب و پرخرج را از هزینه‌های ازدواج خط بزنیم و سادگی را در این امر تبدیل به فرهنگ کنیم، برای سعادت مردم‌مان قدمی برداشته‌ایم. 💞 #سبک_زندگی_شهدایی @khamenei_reyhaneh @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein

🕊 مراسم وداع با #شهید #مدافع_حرم #شهید_مجید_قربانخانی 📆 پنج شنبه ۹۸.۰۲.۰۵ ⏱ ساعت ۱۵:۰۰ 💠 معراج شهدای تهران 👌 بعد از سه سال چشم انتظاری

🔰 کمک‌های رزمندگان #مدافع_حرم #تیپ_فاطمیون به #سیل ‌زدگان روستاهای پلدختر 📷 محمد دهقانی ✉️ #خادم_الحسین @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein

📌 اجرای جشن #نیمه_شعبان آخرین اجرای ویژه برنامه روایی - نمایشی که توسط دختران پایه نهم برگزار میشود. 🖋 آدرس : تهران، خیابان شهید کلاهدوز (دولت) بعد از غذای فارسی بن بست رضا، مجتمع آموزشی بانو امین 👈 چون برنامه راس ساعت مقرر آغاز خواهد شد و اجرای روایی و نمایشی دارد لطف بفرمایند چند دقیقه قبل از شروع مراسم در مدرسه حضور پیدا کنند. شنبه ساعت اجرا 14الی 16:30 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein

شادی روح تمامی شهدا صلوات 💐 شبتون بخیر و مهدوی 🕊🌹🍃

🍃💐 #استاد_پناهیان : ✅ یا در اثر مصیبت و گرفتاری به اوج تمنا و خلوص در دعا می‌رسیم، که البته موقت خواهد بود، 👈 یا در اثر تفکر عمیق. 👌 اگر عمیقاً بتوانیم دربارۀ نیازهای روحی و آخرتی خود به خدا بیندیشیم، ❤️ آنگاه به دعای مخلصانه و تمنای شدید و پایدار خواهیم رسید و مقام محبت را هم درک خواهیم کرد. سلام صبح و روزتون بخیر و نیکی @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🕊

🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌾 #حر_انقلاب 🌙 آخر شب بود. شاهرخ مرا صدا کرد و گفت : امشب برای شناسایی می‌ریم جاده ابوشانک. 🔰 در میان نیروهای دشمن به یکی از روستا‌ها رسیدیم. دو افسر عراقی داخل سنگر نشسته بودند. یکدفعه دیدم سر نیزه‌اش را برداشت و رفت سمت آن‌ها، با تعجب گفتم : شاهرخ چیکار می‌کنی! گفت : هیچی، فقط نگاه کن! 🔎 مطمئن شد کسی آن اطراف نیست. خوب به آن‌ها نزدیک شد. هر دوی آن‌ها را به اسارت درآورد. کمی از روستا دور شدیم. 🌹 شاهرخ گفت : اسیر گرفتن بی‌فایده است. باید این‌ها رو بترسونیم. 🙈 بعد چاقویی برداشت. لاله گوش آن‌ها را برید و گذاشت کف دستشان و گفت : برید خونتون! 😶 مات و مبهوت به شاهرخ نگاه می‌کردم. برگشت به سمت من و گفت : 😐 این‌ها افسرای بعثی بودند. کار دیگه‌ای به ذهنم نرسید! شبهای بعد هم این کار را تکرار کرد. اگر می‌دید اسیر، فرمانده یا افسر بعثی است قسمت نرم گوشش را می‌برید و ر‌هایشان می‌کرد. این کار او دشمن را عجیب به وحشت انداخته بود تا اینکه از فرماندهی اعلام شد : 👏 نیروهای دشمن از یکی از روستا‌ها عقب نشینی کردند. hor-zaman.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت بیست و یکم 🔺 🍃💐 #شهید_شاهرخ_ضرغام 🌹 #دفاع_مقدس #شهید_گمنام 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃