eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
153 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
؟ ❣ 🌴 اصلیترین شرط 🌴 🔖شیعه قبل از باید حکومت تشکیل دهد و همچنین پس دهد. 🛡باید نیروی و داشته باشد و به بهترین سلاح ها برسد. ⚔️باید بتواند از جان دفاع کند، اگر توانست از جان دفاع کند از جان (عج) هم می تواند دفاع کند. نباید کسی جرات کند نسبت (عج) قصد بدی داشته باشد، باید نشان دهیم اگر با کار داشته باشید دنیایتان را به آتش می کشیم. چطور را به آتش می کشید؟ ❌ بگویید: و را با خاک یکسان می کنیم. ❌ دست درازی به ما بکنید، دنیا ی شما را به آتش می کشیم. کسانی که می گویند شیعه نباید قبل از حکومت تشکیل دهد، بدانند خواسته و یا ناخواسته را عقب می اندازند! 🌹درست است که ما از (ع) روایت داریم که قبل از ظهور هیچ پرچمی نباید بیرون بیاید. اما پرچمی که مردم را فقط به سوی خود فرا بخواند. منظور اینجا پرچم محمد نفس زکیه است(که در آن زمان ادعای حکومت مهدوی کرد) که می آید و می گوید من هستم و مردم را سمت خودش فرا خواند. نه این که پرچمی را برداری و مردم را به سمت (عج) دعوت کنی، کجای این کار ایراد دارد؟ 🌹امام صادق (ع) همان قدر که قیام نفس زکیه را نقد می کند و حتی رد می کند، قیام زید را تایید می کند. در شهادت زید فرمودند به خدا قسم که او حکومت را برای ما می خواست. یعنی باید حکومت تشکیل بدهی به شرطی که برای رسیدن به (عج) باشد. انقلاب ما اگر روزی به این سمت رفت که فقط جمهوری اسلامی باشد و دیگر (عج) مبنا نباشد قطعا نابود می شود. اما اگر سر این شعار که " خدایا خدایا تا انقلاب از نهضت محافظت بفرما " بماند و همین طور استکبار ستیز باشد، و جلوی یزید زمان یعنی صهیونیست ها ایستاد، می جنگد و کوتاه نمی آید. این موقع است که ما به حضرت ختم می شود. و گرنه هیچ اتفاقی نمی افتد، سه هزار سال هم که بگذرد شکل نمی گیرد. اگر قرار بود خدا همین طوری (عج) را بفرستد، هزار سال پیش می فرستاد. انهم یرونه بعیدا ونراه قریبا 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 💚 @shahid_mostafasadrzadeh
[گُفت که: هاےِ و را براےِ حلِّ سخت ترین عالم آفریده اند . . .♥️] 🕊🍃 🦋 @shahid_mostafasadrzadeh
مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام (ره ) تعریف می کنند: بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم میخونی؟ گفتم:دخترم روز و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟  چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.  سر خم کردم و  وارد ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت عرضه کردم دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام  (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا" به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت ، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم  به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛ نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....  آسید علی اکبر ما از تو گله داریم! گفتم :بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای، من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس با و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. کتاب خاطرات مرحوم کوثری (ره) @shahid_mostafasadrzadeh