eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
153 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ شرح و تفسیر حکمت ۲۰۲ نهج‌البلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻 ❓ آیا منظور و  این بود که واقعاً خلافت، باشد و آنها با علی (علیه السلام) شریک در شوند...؟!!! ❓ یا مقصود این بود که بخشی از را امام به آنها بسپارد آن گونه که از بعضی روایات استفاده می‌شود؟!!! ✨ در بعضی از منابع معروف آمده است آن روز که با امام (علیه السلام) بیعت کرد امام به او فرمود: "من از این می‌ترسم که تو پیمان خود را بشکنی" عرض کرد: "هرگز بیم نداشته باش تا ابد چنین کاری را نخواهم کرد..." امام فرمودند: آیا خداوند شاهد و گواه بر این موضوع باشد، عرض کرد: آری. 🔺 چیزی نگذشت که آن دو به امیرمومنان (علیه السلام) عرض کردند: "می‌دانی در زمان چه اندازه به ما شد و او همواره طرفدار بنی‌امیه بود، اما اکنون که خداوند خلافت را به تو سپرده بعضی از این را در اختیار ما بگذار" ✅ امام فرمود: "به راضی باشید تا در این‌باره فکر کنم." سپس افزود: "آگاه باشید من کسی را در این امانت شریک می‌کنم که از دین و امانت او و باشم. از سویی دیگر هنگامی که امیرمومنان علی (علیه السلام) به نامه نوشت که مردم با من کردند، تو هم از اهل برای من بیعت بگیر و بزرگان اهل شام را نزد من بفرست؛ معاویه (سخت دست‌پاچه شد) و نامه‌ای برای زبیر نوشت و او را به عنوان امیرالمومنین خطاب کرد و گفت:" از تمام مردم شام برای تو بیعت گرفتم با سرعت به سوی کوفه و بصره برو و این دو شهر را تسخیر کن، که اگر آن دو را تسخیر کنی دیگر هیچ مشکلی نخواهی نداشت." 🔺 از اینجا روشن می‌شود این که طلحه و زبیر به هنگام بیعت و طبق بعضی از روایات مدتی بعد از بیعت خدمت امام (علیه السلام) آمدند و گفتند که: "ما بیعت کرده‌ایم که با تو شریک باشیم؛ منظورشان این بود که حکومت بصره و کوفه را امام به آنها بسپارد و به این ترتیب بر تمام عراق مسلط شوند و دست به دست معاویه بدهند شام را هم در اختیار بگیرند تا قسمت عمده کشور اسلام تحت سیطره آنها واقع شود." 👆🏻 با این توضیح می‌فهمیم چرا امام (علیه السلام) دستِ رد بر سینه آنها گذاشت و این جواب حکیمانه پرمعنا را به آنها داد. هنگامی که برای آنها روشن شد که علی (علیه السلام) حکومتی را به آنها نمی‌سپارد، شکایت خود را از آن حضرت آشکار ساختند. «زبیر» در میان جمعیتی از قریش گفت: «این پاداش ماست از سوی علی! ما در کار عثمان به نفع او قیام کردیم و گناهکاری او را ثابت نمودیم و عوامل قتل او را فراهم ساختیم در حالی که علی در خانه خود نشسته بود و ما مشکل را حل کردیم، اما هنگامی که به وسیله ما به مقصودش رسید (و حکومت را در اختیار گرفت) دیگران را بر ما مقدم داشت.» 🔸 از این عبارت به خوبی روشن می‌شود که آنها واقعاً اهل و و دور از تقوا و پرهیزگاری بودند و این که بعضی گمان می‌کنند خوب بود علی (علیه السلام) مقامی به آنها می‌داد تا ساکت شوند بزرگی است، آنها نه صلاحیت و شایستگی و تقوا برای فرمانداری و استانداری کشور اسلام داشتند و نه به آن قانع بودند. دست در دست معاویه داشتند و می‌خواستند حکومت بر مسلمانان را به زور و از طریق دغل‌کاری به چنگ آورند و تقوای امیرمومنان علی (علیه السلام) هرگز پذیرای چنین مطلبی نبود. ❇️ در ذیل روایت بالا نیز آمده است که علی (علیه السلام) هنگامی که از سمپاشی‌های طلحه و زبیر آگاه شد به ابن عباس فرمود: "تو چه پیشنهاد می‌کنی؟" 🔺 ابن عباس گفت: "من چنین فکر می‌کنم که آنها عاشق حکومت‌اند، بصره را به زبیر بسپار و کوفه را به طلحه." 🔹 امام علیه‌السلام خندید، فرمود: "وای بر تو! در کوفه و بصره مردان باشخصیت و اموال فراوانی وجود دارد که اگر آن دو به حکومت آن برسند، بر گردن مردم سوار می‌شوند، سفیهان را از طریق طمع و ضعیفان را با فشار و قدرتمندان را با زور تحت سیطره خود می‌گیرند (و مردم را بدبخت می‌کنند و چهره حکومت اسلامی را به کلی تغییر می‌دهند). @syed213
😔😔 ☀️☀️☀️امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرمایند: « روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت می کند. گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟ فرمودند: یا علی! آن شب که مرا به بردند ٬ گروهی از امت خود را در سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است.) ☑️ زنی را دیدم که از سر آویزان است و سرش از شدت حرارت . ☑️ زنی را دیدم که از آویزان کرده اند و از آب جهنم به او می ریزند. ☑️ زنی را دیدم که از آویزان کرده اند. ☑️ زنی را دیدم که و را بسته اند و و بر او هستند. ☑️ زنی را دیدم که و و بود و در از آتش قرار داشت که از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت و برص شده بود. ☑️ زنی را دیدم که ٬ که از در تنور آتشین جهنم است. ☑️ زنی را دیدم که بدنش را با قیچی های آتشین می کنند. ☑️ زنی را دیدم که و دستهایش در می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد. ☑️ زنی را دیدم که سرش سر و بدنش بدن بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود. ☑️ و زنی را به صورت دیدم و آتش از او داخل می شود و از بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند. ☀️☀️☀️حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کردند: پدر جان ! این در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین می کند؟! ⭐️⭐️⭐️رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: ✳️ دخترم ! زنی که از آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نمی پوشاند. ✳️ زنی که از آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش می ورزیده. ✳️ و زنی که از آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان می کرد. ✳️ و زنی که بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران می کرد و از پرهیز نداشت. ✳️ و زنی که و بسته بود و مارها و بر او شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل و اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را می شمرد و مورد اهانت قرار می داد. ✳️ و زنی که و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است. ✳️ و زنی که بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار می گذاشت. ✳️ و زنی که و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت. ✳️ و زنی که سرش مانند و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی و دروغگو بود. ✳️ و اما زنی که در قیافه بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی و بود. ✨✨✨سپس فرمودند: وای بر زنی که از او نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد. 📚 داستانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹ – زبده القصص ٬ ص۲۰۲ @shahid_mostafasadrzadeh