دلنوشته ای از #شهید_مدافع_حرم_مصطفی_صدرزاده
🌹«چه میشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهیان نور، مثل شلمچه و فکه، به سمت حلب و دمشق راه بیفتد.
فکرش را بکن،
راه میروی و راوی میگوید اینجا قتلگاه #شهید_رسول_خلیلی🌷 است،
یا اینجا را که میبینی همان جایی است که #مهدی_عزیزی🌷 را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.
یا مثلا اینجا همان جایی است که #شهید_حیدری🌷 نماز جماعت میخواند،
#شهید_بیضایی🌷 بالای همین صخره نیروها را رصد میکرد و کمین خورد،
#شهید_شهریاری🌷 را که میشناسید، همینجا با لهجه آذری برای بچهها مداحی میکرد،
یا #شهید_مرادی🌷 آخرین لحظات زندگیش را اینجا در خون خودش غلتیده بود،
یا #شهید_حامد_جوانی🌷 اینجا عباسوار پرکشید.
خدا بیامرزد #شهید_اسکندری🌷 را همینجا سرش بالای نیزه رفت و #شهید_جهاد_مغنیه🌷 در این دشت با یارانش پر کشید.
عجب حال و هوایی میشود
#کاروان_راهیان_نور_مدافعین_حرم،
عجب حال و هوایی...»
این یک سجاده معمولی است؛ شاید هم نیست❗️ چون از روی این سجاده یک جوان مؤمن انقلابی روزی پنج نوبت اوج میگرفت و به معراج میرفت🌱 نیمهشبها همین سجاده شاهد سوز مناجات عاشقانه آن جوان مجاهد بود.. در سجده بعد از هر نماز، شبنم اشک زلال آن جوان مخلص از روی گونههای چون برگ گلش بر روی همین سجاده میغلتید.. پیشانی نورانیاش بر روی همین مهر فرود میآمد✨.. بند بند انگشتان دستش دانههای همین تسبیح را لمس میکرد📿.. این یک سجاده معمولی نیست.. بُراقی است که #شهید_جهاد_مغنیه را به عرش میبُرد.. سجادهای است که جهاد آن را از #مقام_معظم_رهبری هدیه گرفته بود😭، و همیشه در گوشه اتاقش گسترده بود.. کهف حصینی بود که جهاد هر روز بارها در فرصت خلوت با خدا به آن پناه میبرُد.. كاش ما هم براى خودمان چنين مأمن و پناهگاهى براى خلوت با خدا داشته باشيم..😔
#خاطرات_شهید_مصطفی_صدرزاده
✅ من سر یه قضیهای تصمیم گرفته بودم دیگه با مصطفی حرف نزنم.
چند بار با این که من کوچیکتر بودم، مصطفی بهم #سلام کرد، ولی من جوابش رو ندادم.
ولی کمکم و به مرور رابطمون دوباره با هم خوب شد.
💠رفته بودیم اعتکاف، توی مسجدامیرالمومنین، سر قضیه صفویه با هم بحث کردیم و مصطفی با این بهونه باب آشتی رو باز کرد و از همون جا دوباره رابطهمون با هم خوب شد.
و من باز برگشتم به کار فرهنگی و همیشه مصطفی برای من #مشوق بود.
✳️ سه تا خاصیت مهم مصطفی اینها بود...
1️⃣یکی این که اصلا #غیبت نمیکرد
2️⃣ دوم این که #دستودلباز بود،
3️⃣و سوم این که #دوبههمزن نبود
#خاطرات_دوستان_شهید
✅شرح و تفسیر حکمت ۲۱۸ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
💠دوستى وقتى سالم و خالى از غل و غش است که انسان آنچه را براى خود مىخواهد براى دوستش نیز بخواهد و آنچه را براى خویش ناخوش دارد براى دوستش نیز ناخوش دارد و در بعضى از روایات آمده که #حداقل مودت و دوستى همین است.
⁉️با این حال چگونه ممکن است #دوستى با #حسد جمع شود.
🔹حسد به معناى انتظار زوال نعمت از دیگرى است و تفاوت آن با رقابت این است که حسود، خواهان زوال نعمت از دیگرى است، ولى در رقابت شخص سعى مىکند خود را به پاى دیگرى برساند بىآنکه بخواهد چیزى از او #کاسته شود.
❇️دوست واقعى کسى است که خواهان #پیشرفت و #ترقى دوست خود باشد، هرچند تلاش کند خودش نیز به پیشرفت و ترقى برسد، بنابراین آن کس که چنین نیست دوست واقعى نیست و یا به بیان امام (علیه السلام) دوستى او گرفتار بیمارى است.
✨امام حسن مجتبى در وصیتى که به «جناده» (ابن ابى سفیان) در لحظات آخر عمر خویش فرمود، چنین مىگوید: «با کسى دوستى کن که دوستى با او زینت تو باشد و هنگامى که به او خدمت مىکنى تو را محفوظ دارد و هرگاه که از او کمکى بخواهى یارىات کند، اگر سخنى بگویى (از روى اعتمادى که به تو دارد) گفتار تو را تصدیق کند و اگر در جایى (به حق) حمله کنى تو را تقویت نماید و اگر دست خود را براى حاجتى به سوى او دراز کنى او دستش را به سوى تو دراز کند و هرگاه نقطه ضعفى از تو ظاهر شود آن را بپوشاند و اگر کار نیکى از تو ببیند آن را بشمارد (و آشکار سازد) و اگر چیزى از او بخواهى به تو بدهد حتى اگر سکوت کنى (ولى نیازمند باشى) بدون مقدمه کمک کند و اگر مشکلى براى او پیش آید تو را ناراحت سازد».
#اینا_سربازای_بدون_مرز_ما_هستن
که از دشمن گلوله میخورن،
از #ضدانقلاب_فحش،
از دولت متلک
اما دلسرد نمیشن و هرجا کمکی از دستشون بیاد انجام میدن هیچ منتی هم سر کسی ندارن
#سیستان_بلوچستان
🔸نقل مستقیم #خاطرهای_شنیدنی از #حاج_قاسم_سلیمانی:
یک بار از ماموریت برمیگشتم، منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم. از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم، راننده تاکسی جوانی بود که نگاه معنا داری به من کرد.
به او گفتم: چیه؟ آشنا به نظر می رسم؟
باز هم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسر خالهی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم.
جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکارهایم شما میخواهی مرا رنگ کنی؟
خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم.
باور نکرد. گفت: بگو به خدا که سردار هستی!
گفتم: به خدا من سردار سلیمانی هستم.
سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم: چرا سکوت کردی؟
حرفی نزد.
گفتم: زندگیت چطوره؟ با گرانی چه میکنی؟ چه مشکلی داری؟
جوان نگاه معنا داری به من کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی، من هیچ مشکلی ندارم.
#سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#فاتح_دلها🌷
💢شهیدی که محل و نحوه ی شهادت خود را به مادرخود نشان داد..
#مادر_شهید تعریف میکرد:
از نحوه شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمیگفت و دوستش که در #سوریه با او بود از جواب دادن طفره میرفت
هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمدو به صورت واضح میگفت: «فلانی را اینقدر سوالپیچ نکن وقتی سوال میکنی اون غصه میخوره,دوست داری نحوه شهادت من را بدانی من بهت میگویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه #شهادت و پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳
و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
برای اینکه #توفیقات شما زیاد شود
🔅قرآن🔅 زیاد بخوانید؛
تلاوت قرآن موجب باز شدن درهای توفیقات است.
[ #آیت_الله_سید_علی_قاضی ]
🔴 *خاطره ی جالب حاج قاسم از دستگیری یکی از اشرار سیستان*
✍️شهید *حاج قاسم* سلیمانی نقل میکند یکی از *اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان* را که سالها به دنبالش بودیم و هم در مسئله *قاچاق مواد مخدر* خیلی فعالیت میکرد و هم تعداد زیادی از بچّههای ما را *شهید* کرده بود را با روشهای پیچیده اطّلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آنها به آنجا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار *اعدام* بود. در جلسهای که خدمت *#مقام_معظم_رهبری* رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکسالعمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. *رهبری* بلافاصله فرمودند: *همین الان زنگ بزن آزادش کنند!* من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم «آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمیشوم که چرا باید این کار را میکردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟» رهبری گفتند: «مگر نمیگویی دعوتش کردیم؟» بعد از این جمله من خشکم زد. البته ایشان فرمودند:«حتما دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. *مرام شیعه* این است که کسی را که #دعوت میکنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی.
📚خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی در کتاب «ذوالفقار»
1.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
⭕️ وقتی شهر مسیحی نشین بیجی توسط همرزمان #حاج_قاسم آزاد می شود یک #زن_مسیحی روی دیوار کلیسا نوشت:
" یامریم مقدس راحت بخواب که دیگر مسیح به صلیب کشیده نمیشود چون #فرزندان_حضرت_زهرا(س) رسیدند."
#حاج_قاسم_سلیمانی
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا
16.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
#حاج_قاسم پدری برای فرزندان شهدا
🔹روایت کمتر شنیده شده از شب خواستگاری فرزند شهید و حضور سرزده حاج قاسم به مراسم
#حتما_ببینید