eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3هزار ویدیو
206 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دل‌نوشته ای از 🌹«چه می‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهیان نور، مثل شلمچه و فکه، به سمت حلب و دمشق راه بیفتد. فکرش را بکن، راه می‌روی و راوی می‌گوید اینجا قتلگاه 🌷 است، یا اینجا را که می‌بینی همان جایی است که 🌷 را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد. یا مثلا اینجا همان جایی است که 🌷 نماز جماعت می‌خواند، 🌷 بالای همین صخره نیروها را رصد میکرد و کمین خورد، 🌷 را که می‌شناسید، همین‌جا با لهجه آذری برای بچه‌ها مداحی می‌کرد، یا 🌷 آخرین لحظات زندگیش را اینجا در خون خودش غلتیده بود، یا 🌷 اینجا عباس‌وار پرکشید. خدا بیامرزد 🌷 را همین‌جا سرش بالای نیزه رفت و 🌷 در این دشت با یارانش پر کشید. عجب حال و هوایی می‌شود ، عجب حال و هوایی...»
این یک سجاده معمولی است؛ شاید هم نیست❗️ چون از روی این سجاده یک جوان مؤمن انقلابی روزی پنج نوبت اوج می‌گرفت و به معراج می‌رفت🌱 نیمه‌شب‌ها همین سجاده شاهد سوز مناجات عاشقانه آن جوان مجاهد بود.. در سجده بعد از هر نماز، شبنم اشک زلال آن جوان مخلص از روی گونه‌های چون برگ گلش بر روی همین سجاده می‌غلتید.. پیشانی نورانی‌اش بر روی همین مهر فرود می‌آمد✨.. بند بند انگشتان دستش دانه‌های همین تسبیح را لمس می‌کرد📿.. این یک سجاده معمولی نیست.. بُراقی است که را به عرش می‌بُرد.. سجاده‌ای است که جهاد آن را از هدیه گرفته بود😭، و همیشه در گوشه اتاقش گسترده بود.. کهف حصینی بود که جهاد هر روز بارها در فرصت خلوت با خدا به آن پناه می‌برُد.. كاش ما هم براى خودمان چنين مأمن و پناه‌گاهى براى خلوت با خدا داشته باشيم..😔
✅ من سر یه قضیه‌ای تصمیم گرفته بودم دیگه با مصطفی حرف نزنم. چند بار با این که من کوچیک‌تر بودم، مصطفی بهم کرد، ولی من جوابش رو ندادم. ولی کم‌کم و به مرور رابطمون دوباره با هم خوب شد. 💠رفته بودیم اعتکاف، توی مسجدامیرالمومنین، سر قضیه صفویه با هم بحث کردیم و مصطفی با این بهونه باب آشتی رو باز کرد و از همون جا دوباره رابطه‌مون با هم خوب شد. و من باز برگشتم به کار فرهنگی و همیشه مصطفی برای من بود. ✳️ سه تا خاصیت مهم مصطفی این‌ها بود... 1️⃣یکی این که اصلا نمیکرد 2️⃣ دوم این که بود، 3️⃣و سوم این که نبود
💠 حسادت (به دوست) دلیل بیمارى دوستى است. 📒
✅شرح و تفسیر حکمت ۲۱۸ نهج‌البلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻 💠دوستى وقتى سالم و خالى از غل و غش است که انسان آنچه را براى خود مى‌خواهد براى دوستش نیز بخواهد و آنچه را براى خویش ناخوش دارد براى دوستش نیز ناخوش دارد و در بعضى از روایات آمده که مودت و دوستى همین است. ⁉️با این حال چگونه ممکن است با جمع شود. 🔹حسد به معناى انتظار زوال نعمت از دیگرى است و تفاوت آن با رقابت این است که حسود، خواهان زوال نعمت از دیگرى است، ولى در رقابت شخص سعى مى‌کند خود را به پاى دیگرى برساند بى‌آنکه بخواهد چیزى از او شود. ❇️دوست واقعى کسى است که خواهان و دوست خود باشد، هرچند تلاش کند خودش نیز به پیشرفت و ترقى برسد، بنابراین آن کس که چنین نیست دوست واقعى نیست و یا به بیان امام (علیه السلام) دوستى او گرفتار بیمارى است. ✨امام حسن مجتبى در وصیتى که به «جناده» (ابن ابى سفیان) در لحظات آخر عمر خویش فرمود، چنین مى‌گوید: «با کسى دوستى کن که دوستى با او زینت تو باشد و هنگامى که به او خدمت مى‌کنى تو را محفوظ دارد و هرگاه که از او کمکى بخواهى یارى‌ات کند، اگر سخنى بگویى (از روى اعتمادى که به تو دارد) گفتار تو را تصدیق کند و اگر در جایى (به حق) حمله کنى تو را تقویت نماید و اگر دست خود را براى حاجتى به سوى او دراز کنى او دستش را به سوى تو دراز کند و هرگاه نقطه ضعفى از تو ظاهر شود آن را بپوشاند و اگر کار نیکى از تو ببیند آن را بشمارد (و آشکار سازد) و اگر چیزى از او بخواهى به تو بدهد حتى اگر سکوت کنى (ولى نیازمند باشى) بدون مقدمه کمک کند و اگر مشکلى براى او پیش آید تو را ناراحت سازد».
که از دشمن گلوله میخورن، از ، از دولت متلک اما دلسرد نمیشن و هرجا کمکی از دستشون بیاد انجام میدن هیچ منتی هم سر کسی ندارن
🔸نقل مستقیم از : یک بار از ماموریت برمی‌گشتم، منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم. از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم، راننده تاکسی جوانی بود که نگاه معنا داری به من کرد. به او گفتم: چیه؟ آشنا به نظر می رسم؟ باز هم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسر خاله‌ی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم. جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکاره‌ایم شما می‌خواهی مرا رنگ کنی؟ خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم. باور نکرد. گفت: بگو به خدا که سردار هستی! گفتم: به خدا من سردار سلیمانی هستم. سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم: چرا سکوت کردی؟ حرفی نزد. گفتم: زندگی‌ت چطوره؟ با گرانی چه می‌کنی؟ چه مشکلی داری؟ جوان نگاه معنا داری به من کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی، من هیچ مشکلی ندارم. 🌷
💢شهیدی که محل و نحوه ی شهادت خود را به مادرخود نشان داد.. تعریف میکرد: از نحوه شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمی‌گفت و دوستش که در با او بود از جواب دادن طفره می‌رفت هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمدو به صورت واضح می‌گفت: «فلانی را اینقدر سوال‌پیچ نکن وقتی سوال می‌کنی اون غصه می‌خوره,دوست داری نحوه شهادت من را بدانی من بهت می‌گویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه و پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳 و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید 🌷
برای اینکه شما زیاد شود 🔅قرآن🔅 زیاد بخوانید؛ تلاوت قرآن موجب باز شدن درهای توفیقات است. [ ]
🔴 *خاطره ی جالب حاج قاسم از دستگیری یکی از اشرار سیستان* ✍️شهید *حاج قاسم* سلیمانی نقل می‌کند یکی از *اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان* را که سال‌ها به دنبالش بودیم و هم در مسئله *قاچاق مواد مخدر* خیلی فعالیت می‌کرد و هم تعداد زیادی از بچّه‌های ما را *شهید* کرده بود را با روش‌های پیچیده اطّلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آن‌ها به آنجا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار *اعدام* بود. در جلسه‌ای که خدمت ** رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس‌العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. *رهبری* بلافاصله فرمودند: *همین الان زنگ بزن آزادش کنند!* من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم «آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمی‌شوم که چرا باید این کار را می‌کردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟» رهبری گفتند: «مگر نمی‌گویی دعوتش کردیم؟» بعد از این جمله من خشکم زد. البته ایشان فرمودند:«حتما دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. *مرام شیعه* این است که کسی را که می‌کنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی. 📚خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی در کتاب «ذوالفقار»
1.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⭕️ وقتی شهر مسیحی نشین بیجی توسط همرزمان آزاد می شود یک روی دیوار کلیسا نوشت: " یامریم مقدس راحت بخواب که دیگر مسیح به صلیب کشیده نمیشود چون (س) رسیدند."
16.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پدری برای فرزندان شهدا 🔹روایت کمتر شنیده شده از شب خواستگاری فرزند شهید و حضور سرزده حاج قاسم به مراسم