🔰 #بخش_هجدهم
🔻امام رئوف
زینب در حرم طوری زیارت نامه میخواند که دل سنگ هم آب 😢 میشد، زنها دورش جمع میشدند و زینب برای آنها زیارتنامه و قرآن میخواند.
نصفه شب در مسافرخانه مرا از خواب😴 بیدار میکرد و میگفت «پاشو مامان، اینجا جای خوابیدن نیست، باید حرم برویم»
زینب از مشهد یک سری کتابهای مذهبی 📚 هم خریده بود، کتابهایی دربارهی علائم ظهور امام زمان(عج).
بعد از برگشتنش از مشهد، زینب کتابهایی را که خریده بود به مهری و مینا داد. او میخواست با دادن این سوغاتی با ارزش، آنها را در سفر و زیارتش شریک 🤝 کند.
🎙به روایت: مادر شهید
🇮🇷 #شهیده_زینب_کمایی 🇮🇷
ادامه دارد....
ــــــــــــــــــــــ
❤️همکلاسیتُ پیدا کن!
✅http://eitaa.com/joinchat/907411460Cac74cd7e38