#داستان
مردی شبی را در خانهای روستایی میگذراند. پنجرههای اتاق باز نمیشد.
نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت، اما نمیتوانست آن را باز کند. با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید.
صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همهٔ شب، پنجره بسته بوده است.
او تنها با فکر اکسیژن،
اکسیژن لازم را به خود رسانده بود.
🚨 افکار از جنس انرژیاند و
انرژی، کار انجام میدهد
#مراقب_افکارت_باش
#قدرت_تفکر
@shahid_nourozi