کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽ 💠پله پله تا خدا❤️ 🔖قسمت اول 🌟شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده، فرزند رجبعلی ۶ دی سال ۱۳۶۶ در روستای
﷽
#خاطراتآقارضا📕
📿آقا رضا از کلاس چهارم ابتدایی تا سن ۱۵سالگی روزه هایش را به پدر بزرگش هدیه می کرد.
🥰پدربزرگش هم علاقه خاصی به او داشت.آن زمان که رضایم کوچک بود پدربزرگش میگفت:میدانم که در عروسی آقا رضا نیستم،هدیه عروسی اش را پیشاپیش به او میداد.
🎙راوی:مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🌹رفاقت شهدایی❤️
❤️شهید روح الله صحرایی در دو سه متری داداش شهید شدند. شهید صحرایی وقتی بلند می شوند تا ظاهرا مهماتی را برسانند تک تیرانداز تکفیری قلب او را هدف قرار میدهد. آقا رضا قبل از شهید صحرایی از ناحیه دست زخمی شده بود ولی با همان وضعیت شهید را تا آمبولانس همراهی میکند تا به عقب برگردد...
💛یادم میاد بعد شهادت شهید صحرایی داداش آروم و قرار نداشت با اینکه همون تک تیرانداز داعشی که شهید صحرایی رو زده بود به ساعد داداش هم تیر زده بود. تا یه هفته اول بعد برگشتن از سوریه به ما نگفته بود که مجروح شده به هر بهانه ای از خونه بیرون میرفت اکثرا هم سر مزار آقا روح الله...
💚تا این که شروع کرد مزار شهید صحرایی رو قشنگ کنه برای چهلم.
شهید صحرایی میاد به خوابش بهش میگه ما هوای شما رو نداشته باشیم هوای کیو داشته باشیم...
که بعد از اون داداش آروم شد...
پنج ماه نگذشت که داداش هم شهید شد...💔
🧡لازم به ذکر هست که داداش هم تک تیرانداز بود با همون دست مجروح انتقام شهید روح الله رو گرفت و اون داعشی رو به هلاکت رسوند...
دوست داشتن به این میگن
رفاقت اینه نه به حرف باشه...
تحمل دوری همو نداشتن🥲💔
✍🏻راوی:برادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#شهید_روح_الله_صحرایی
#رفاقت_تا_بهشت ❣
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
﷽
#خاطراتآقارضا📕
💥هنگام اذان مغرب نزدیک کمینگاه شدیم و همانجا نماز رو خوندیم. هوا که تاریک شد، به منطقهای که که از قبل شناسایی شده بود، اعزام شدیم.
🔫وظیفهی شهید رضا، تکتیراندازی و تأمین بچهها بود. حدوداً ساعت۲ شب، شهید رضا با استفاده از دوربین دید در شب خود، متوجه آمدنِ قاچاقچیان شد. بلافاصله با بیسیم به بچهها خبر داد که حواسشون رو بیشتر جمع کنند.
👺قاچاقچیها در کمین بچهها افتادند، غافلگیر شدند، پا به فرار گذاشتند و بعضیاشون هم یه گوشه، در تاریکی شب قایم شدند.
😵💫آقا رضا که دوربین دید در شب داشت، با تیراندازی به نزدیکی آنها، سبب دیوانگیشان شده بود.
✌️قاچاقچیان مُدام مکانشون رو تغییر میدادند ولی باز هم آقارضا تیراندازی میکرد تا اینکه موفق شدیم همهی قاچاقچیها رو بگیریم و بعدش هم به پایگاه برگشتیم.
📸پ.ن: این عکس در مرزهای پیرانشهر هستش که داشتیم میرفتیم تا قاچاقچیان را به کمین بیندازیم.
🎙به روایت: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽ #خاطراتآقارضا📕 💥هنگام اذان مغرب نزدیک کمینگاه شدیم و همانجا نماز رو خوندیم. هوا که تاریک شد، به
﷽
#خاطراتآقارضا📕
😇راه درست
👨🏻🎓بنده و آقارضا و شهید صحرایی با هم از مقطع کارشناسی در دانشگاه همکلاسی بودیم.
😅من درسم زیاد خوب نبود و میثم نیز زیاد درس نمیخواند لذا به رسم دیگر دوستان،ریزنوشتههایی را با خود به جلسه امتحان میبردیم.
📝من از آن ریزنوشتهها کمکهایی میگرفتم و به رضا هم میدادم تا شاید به کارش آید اما او اعتنایی به کاغذها نداشت و دوست نداشت در امتحانات تقلب کند!
🤔وقتی به آقا رضا میگفتیم که چرا تقلب نمیکنی؟میگفت:
😊من قراره با این مدرک حقوق بگیرم اگه مدرکم از راه درست نباشه،پولی که میگیرم و به خانوادم میدم درست نیست...
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽ #خاطراتآقارضا📕 😇راه درست 👨🏻🎓بنده و آقارضا و شهید صحرایی با هم از مقطع کارشناسی در دانشگاه همکل
﷽
#خاطراتآقارضا📕
📸خاطرهعکسشهادت💞
❣وقتی رضاجان این عکس را میگیرد،
رامینجان(برادر شهید)به او
میگوید:این عکست بوی شهادت میدهد،
مثل اینکه میخواهی شهید شوی😅!
🎙راوی:مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽ #خاطراتآقارضا📕 📸خاطرهعکسشهادت💞 ❣وقتی رضاجان این عکس را میگیرد، رامینجان(برادر شهید)به او میگ
﷽
#خاطراتآقارضا📕
📸خاطرهتیراندازی🏹
رضا جان و رامین جان💞
با هم مسابقه تیرانــــدازی میدادند🏹
رامیـــن در تیراندازی از رضا بهتر بود🏆
این اواخــــر، رضاجان💙
خیلی دقیق به هدف میزد🎯
رامینجان تعجــــب میکرد که😌
داداش چهطور اینقدر ماهر شده👀
حالا نگو که تعلیم دیده بوده🪖
اصلا نمیدانستیم چهکار میکند🤭
هر وقت میپرسیدم رضــــاجــــان💚
در سپــــاه چــــه کــــار میکــــنی⁉️
میگفت دارم فوتبــــال بازی میکنـــم😅
🎙راوی:مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽ #خاطراتآقارضا📕 📸خاطرهتیراندازی🏹 رضا جان و رامین جان💞 با هم مسابقه تیرانــــدازی میدادند🏹 رامی
﷽
#خاطراتآقارضا📕
آقا رضا شنا بصورت کامل بلد نبود🌊
ولی باید آنجا شبانه غوّاصی میکردیم🥷
هوا هم بسیار سرد بود❄️
با اون شرایط باز هم میومد🦋
بهکمکبچههاییکهاصلاًشنا بلد نبودند🥰
📸پ.ن: عکس مربوط به سال۱۳۸۸
در جریان آموزش تکاوری و غواصی
در سدّ گلپایگان در استان اصفهان
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#جانبازمدافعحرمفرشیدعزیزی
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽ #خاطراتآقارضا📕 آقا رضا شنا بصورت کامل بلد نبود🌊 ولی باید آنجا شبانه غوّاصی میکردیم🥷 هوا هم بسیا
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🧨هنگام برگشت از عملیات بسیار سنگینی در سوریه بودیم که سرمای آن زمان خیلی شدید بود.
💞آن عملیات آقا رضا و آقا روحالله مثل جاهای دیگر، آن عملیات نیز با هم بودند.
🌞دم غروبی همه نشسته بودیم و صدای بیسیم آهسته به گوش میرسید.
🎛فقط برای لحظهای دستم را حرکت دادم و به سمت بیسیم بُردم تا بگویم صدایش را کمی بالا ببَر تا بشنویم چه میگویند
🥶چنان سوز سرمایی به دستم هجوم آورد که با سریعاً مجبور شدم دستم را به سر جای اولش بازگردانم
❄️در چنین سرمای وحشتناکی بود که جوانان مقاومت میکردند.
🧥یادم هست در همان عملیات زمانِ برگشتنی که لباس همهی رزمندگان گلی و چسبیده به تن بود، آقا رضا را دیدم که لباسی تمیز و مرتبط تنش بود.
😅من تعجب کرده بودم که او کِی رفت و لباسش را عوض کرد و آنقدر تمیز به ما ملحق شد...
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽ #خاطراتآقارضا📕 🧨هنگام برگشت از عملیات بسیار سنگینی در سوریه بودیم که سرمای آن زمان خیلی شدید بود
﷽
#خاطراتآقارضا📕
☺️روز مادر برایم یک تابلو خریده بود،
تابلو شیشه اش شکست.
🤗وسایل کار با چوب را برایش تهیه کرده
بودیم در خانه خودش یاد میگرفت.
🥰سال بعد آن تابلو را با هنر دستان
خودش چیزهایی اضافه کرد و روز مادر
به من هدیه داد.
🦋روی تابلواش نوشته بود...
"ای نرگس باغ بهشت دوستت دارم"
🎙راوی:مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#مادرانشهدا
#روز_مادر
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh
کانال رسمی شهید رضا حاجی زاده
﷽ #خاطراتآقارضا📕 ☺️روز مادر برایم یک تابلو خریده بود، تابلو شیشه اش شکست. 🤗وسایل کار با چوب را بر
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🎖دوره کویری
🗓مهرماه سال۱۳۸۸ بود که من و آقارضا به آموزش تکاوری و دوره کویری در اصفهان رفته بودیم.
🪖در آنجا باید صد و اندی کیلومتر راه رو در طی چند روز به صورت گروهی میرفتیم.
⛔️اگه کسی داخل مسیر آسیب میدید یا قادر به حرکت نبود، همگی باید دست از حرکت میکشیدیم تا اون یه نفر اوکی بشه! چون حرکت و ایست بصورت گروهی بود.
🔥پای آقا رضا توی مسیر به خاطر پیادهروی طولانی و پوتین و... تاوَلهای شدیدی زد.
😢با اینکه راهرفتن با اون تاوَلها خیلی سخت بود ولی آقا رضا اصلاً توی مسیر حرفی نزد؛ چون کل گروه باید میایستادیم و برای بچهها هم سخت بود.
🥾وقتی به مقصد رسیدیم و آقا رضا پوتینش رو درآورد، پاهاش بدجور تاوَل زده بود!
🤯طوری که تاوَلها ترکیده بود. ولی آقارضا داخل مسیر هیچ حرفی نزد تا اینکه همگی به مقصد رسیدیم و فهمیدیم که با چه مشقّتی این راه رو طی کردهایم.
📸 پ.ن: این تصویر مربوط به دوره کویری و آموزش تکاوری سال ۱۳۸۸ در استان اصفهان میباشد.
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
#عکس_دیده_نشده
🌹تنها کانال رسمی تکاور پاسدار
شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده👇🏻
🍃| @shahid_reza_hajizadeh